به گزارش
مردم فردا،یک سال از عمر دولت سیزدهم گذشت و حالا میتوان خوب و بد دولت را به قضاوت نشست؛ اینکه دولت در چه زمینههایی خوب عمل کرده و در چه بخشهایی نقصهایی داشته است.
محمد مهاجری، فعال و تحلیلگر سیاسی، درباره این موضوع به «نامهنیوز» گفت: «دولت آقای نقاط قوتی داشت که به دلیل آنکه از نقاط قوت به خوبی استفاده نکرد، به ضد خودش تبدیل شد. اتفاق مثبتی که در دولت شاهد بودیم، سفرهای استانی بود. این سفرها باعث میشود رئیسجمهور ارزیابی واقعیای از مطالبات جامعه داشته باشد اما به نظر میرسد گرچه اصل سفرهای استانی خوب است اما تبدیل به یک سیستم نشده است؛ به بیان دیگر به یک مدل برای خدمترسانی به مردم تبدیل نشده است و گاهی تصور میشود بیشتر شبیه به سفرهای تبلیغاتی است و میدانید که این سفرها هزینههای زیادی بر دوش دولت میگذارد؛ منظور هزینه سفر رئیسجمهور و همراهانش نیست؛ بلکه مقصود وعدههایی است که در این سفرها داده میشود و دولت زیربار هزینههای زیادی میرود».
او ادامه داد: «یکی دیگر از کارهای مثبت دولت حذف ارز 4200تومانی بود که میتوانست آثار مثبت زیادی داشته باشد اما به دلیل محافظهکاریهایی که بعد از اجرا رخ داد، تأثیر خودش را به جای نگذاشت و دیدیم که با افزایش قیمتهای بسیاری از کالاها مردم ناراضی شدند. بحث دیگری که دولت در آن توفیق داشت، تهیه واکسن برای کنترل بیماری کرونا بود. گرچه بسیاری از واکسنها در دولت قبل خریداری شده بود اما به هر حال بسیج نیروها برای تزیرق واکسن به مردم کار خوبی بود اما دولت باید حواسش جمع باشد باتوجه به آنکه گفته میشود حدود 14 میلیون نفر حتی یک دز واکسن هم نزدهاند، باز هم شاهد افزایش جانباختگان کرونا نباشیم».
این فعال سیاسی همچنین بیان کرد: «دولت آقای رئیسی انصافا با قوای دیگر و نهادهای مختلف چالشی نداشت که این هم امتیازی برای دولت محسوب میشود. توفیق دیگر دولت سیزدهم افزایش درآمدهای نفتی بود که تا دوبرابر افزایش یافت. البته بخش عمده این درآمدها به صورت نقدی وصول نمیشود و بیشتر با کشور چین به صورت تهاتری انجام میشود».
او درباره ویژگیهای قابل انتقاد دولت اظهار کرد: «اعضای کابینه افرادی علم و باتجربه نیستند و به نظر میرسد که آقای رئیسی به صورت حسابشده و دقیق دست به چیدمان کابینه نزد. علاوه بر این آقای رئیسی میگفت هفتهزار صفحه برنامه اقتصادی دارم اما تا اینجای کار هفتصفحهام دیده نشده است. به نظرم دولت در امر اقتصاد اقتضایی عمل میکند و برنامه خاصی ندارد. علاوه بر اینها دولت دچار روزمرگی شده است؛ چه در سیاست داخلی، چه در سیاست خارجی و چه در حوزه فرهنگی. در عرصه سیاست خارجی هیچ اتفاقی رخ نداده است و هنوز گِره پرونده هستهای باز نشده است. این مسئله که دولت توانست با کشورهای همسایه ارتباط وسیع بگیرد هم مبالغهآمیز است زیرا کل سهم کشورهای همسایه ما از اقتصاد جهانی تنها شش درصد است و در صورتی که با تمام آنها بتوانیم ارتباط کامل و عالی داشته باشیم، قرار است آنها چه تأثیر مثبتی بر اقتصاد ما بگذارند؟ به نظرم آقای رئیسی میتوانست خود را در این بلاتکلیفی قرار ندهد و اول کارش بگوید ما با برجام خداحافظی میکنیم و میخواهیم نگاهمان کاملا به سمت شرق با محوریت روسیه و چین باشد. من این حالت را تأیید نمیکنم اما حداقل تکلیف دولت روشن میشد و دولت شجاعت این کار را نداشت».
او درخصوص قیمتها هم تصریح کرد: «موضوع دیگر افزایش شدید قیمتهاست. وقتی قرار بود ارز ترجیحی حذف شود، میگفتند چهارقلم کالا بیشتر افزایش قیمت نخواهد داشت اما به محض اجرای طرح از آنجا که اقتصاد دستورپذیر نیست و با قواعد علمی پیش میرود، دیدیم که همه کالاها دچار افزایش قیمت شدند. دولت از مقطعی به بعد در چاله کارهای نمایشی و شوآف گرفتار شد و هرچه میگذرد میبینیم آمارهایی از سوی دولت اعلام میشود که با واقعیتهای موجود منطبق نیست و افکار عمومی را قانع نمیکند. در ادامه این مسیر دولت کنونی مدام به تخریب دولت قبل میپردازد و همان مسیر دولتهای قبل را میرود که همهچیز را بر گردن دولت پیش از خود میانداختند. حالا هم دولت آقای رئیسی همین کار را میکند».
مهاجری در پایان درباره یکدستی قوا گفت: «من از کسانی بودم به شدتموافق یکدستشدن حاکمیت بودم و باور داشتم در چنین حالتی چالشهای میان قوا از بین میرود و دولت میتوان کارها را به شکل مطلوب پیش ببرد اما این اتفاق رخ نداد و حالا بعد از یکسال تصور میکنم که اشتباه میکردم و یکدستشدن قوا به نفع کشور نیست. چه آنکه رقابتهای شدید درون جناحی اصولگرایان اجازه یکدستی را هم نمیدهد زیرا طیفهای زیادی در اصولگرایان وجود دارد که هر کدام بر سر قدرت رقابت میکنند. آقای رئیسی هم نتوانست از یکدستشدن قوا استفاده کاملی ببرد».