به گزارش مردم فردا،سید علیرضا بهشتی در مراسم عزاداری مجمع دینی احیای فضیلت گفت: مهم این است که امر به معروف و نهی از منکر یک سازوکار سالم ماندن جامعه و حکومت به عنوان بخشی از جامعه است. این روزها وقتی که یک ماشینی را درست می کنند، ما با یک سیستمی سروکار داریم که لازمه درست کار کردن آن این است که دستگاه های عیبت یاب به آن وصل شده باشند؛ دستگاه هایی که وقتی آن ماشین درست کار نمی کند عیوب را نشان بدهند تا برای رفع آن عیوب تعمیرکاران و مهندسان اقدام کنند و یا اینکه از دستگاه های خودکار برای رفع عیوب بهره ببرند.
بهشتی افزود: امر به معروف و نهی از منکر چیزی بیشتر از این نیست. یعنی ما حتی اگر وحی را نداشتیم، امروزه با عقل بشری و تجربه چند هزار ساله بشر به این نتیجه رسیده که باید چنین دستگاه های عیب یابی را در کارهای جمعی تعبیه کند تا مطمئن باشد آن کار جمعی درست عمل می کند و در مسیری که برای آن طراحی شده حرکت می کند. این از موضوعات و سازوکارهایی است که به طور مشترک عقل و وحی بر درستی و ضرورت آن صحه می گذارند. ولی ما این افتخار را داریم که 14 قرن قبل برای جامعه نوپای اسلامی این سازوکار عیب یابی و اصلاح تشریح، توضیح و توصیه شده است.
وی یادآور شد: امروزه در فن حکومتداری و اجتماعات بشری درباره سه بعد از همین امر به معروف و نهی از منکر با عناوین دیگر بحث می شود. یکی از ابعاد امر به معروف و نهی از منکر بین مردم و مردم است. در جامعه ای که دغدغه سلامت و سامان مند وجود داشته باشد، همه انسان ها باید نگران وضعیت جامعه باشند و اینکه جامعه دارد به چه سمتی می رود. آیا روابط در این جامعه سالم و انسانی است؟ آیا اصول و ارزش های اخلاقی محترم شمرده می شود؟
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: برخی از مظاهر بد و اجرای تنزل یافته امر به معروف و نهی از منکر در جامعه حساسیت ها و تنش هایی را در جامعه به وجود آورده است. آنچه که از احادیث و روایات درباره سطوح، اشکال و مراحل امر به معروف و نهی از منکر به دست ما رسیده را لابد شنیده اید. همه اینها معطوف به یک مسأله است؛ هشداری که نسبت به انجام ندادن کار ناپسند و یا دعوتی که برای انجام دادن کار پسندیده انجام می گیرد، اثرگذار باشد.
وی اظهار داشت: امروزه با چیزهایی که علوم روانشناسی و تعلیم و تربیت به ما می آموزد می فهمیم که کجا و به چه زبانی و در چه فرصتی باید مطلبی را گفت تا تأثیرگذار باشد. اتفاقا همین امر به معروف و نهی از منکر در رابطه مردم با هم و عملکرد بد آن در طول تاریخ جامعه اسلامی موضوع مناقشات بسیار بین عالمان و فقیهان شیعه و سنی بوده است. چنانکه در برخی از موارد این مشاهده می شود که فقها و حتی متکلمین امر به معروف و نهی از منکر را تعطیل اعلام می کنند. چون می بینند ضرر شیوه ای که برخی افراد برای امر به معروف و نهی از منکر به کار گرفته اند بیشتر از سود آن است.
بهشتی با اشاره به اینکه بعد دوم امر به معروف و نهی از منکر به وظیفه حکومت ها در برابر مردم بر می گردد، تصریح کرد: این وظیفه در اشکال مختلف می تواند خودش را نشان بدهد. مهم این است که امر به معروف و نهی از منکر از سوی حکومت نسبت به شهروندان باید در یک چهارچوب و ابزار معین صورت بگیرد؛ به این چهارچوب و ابزار معین «قانون» می گوییم. اگر حکومتی بخواهد از امواج و فراز و نشیب های اعمال سیاست های استبدادی و آفات خودکامگی پرهیز کند باید به حاکمیت قانون متکی باشد. هیچ مقام و صاحب منصبی بالاتر از قانون قرار نمی گیرد.
وی با تأکید بر اینکه قانون باید مشروعیت و مقبولیت داشته باشد، افزود: قانونی مشروعیت و مقبولیت دارد که برای همه یا اکثریت قریب به اتفاق شهروندان قابل پذیرش باشد. بنابر این حاکمان اگر می خواهند امر به معروف کنند صرفا از طریق قانون می توانند آن را انجام دهند و مردم هم بر این نظارت دارند.
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: بعد سوم امر به معروف و نهی از منکر که به دلایل مختلف در تاریخ جوامع اسلامی مغفول واقع شده امر به معروف و نهی از منکر شهروندان نسبت به حکومت است. یعنی شهروندان کارگزاران را در اتاق شیشه ای قرار می دهند و شفافیت تصمیم گیری آنها را خواهان هستند. برای این کار رکن هایی مثل رسانه های مستقل، احزاب و سازمان های سیاسی مستقل، نهادهای نمایندگی(مجلس و..) ایجاد شده و ابزارهای دیگری مثل فضای مجازی که بلندگوی فرد فرد شهروندان در خطاب قرار گرفتن حاکمان تلقی می شود و بعد از انقلاب ارتباطی اخیر به دست ما رسیده است.
وی اظهار داشت: اگر این سه بعد در توازن قرار نداشته باشند و یک مثلث متساوی الاضلاع به وجود نیاورند کار امر به معروف و نهی از منکر زمین می ماند و یا منحرف می شود و به راه هایی می رود که انجام ندادن آن بهتر از انجام دادن آن است. معاویه با سه ابزار زر و زور و تزویر این توازن را بر هم می زند. باید اعتراف کرد که بصیرت، دوراندیشی و آگاهی امام حسین(ع) در مرتبه ای بالاتر هم دوره های خود قرار دارد. حسین(ع) می بیند جامعه اسلامی بر سر یک بزنگاه حساس قرار گرفته است.
بهشتی تصریح کرد: به هر حال تا زمان مرگ معاویه مردم مستقیم یا غیرمستقیم در شکل گیری و انتخاب حکومت نقش دارند و نظارت مردم بر حکومت قوی است. اما معاویه بر خلاف معاهده ای که با امام حسن(ع) امضا کرده جانشین بعد از خودش را نصب می کند؛ اینجا انتخاب کنار می رود و انتصاب می آید. امام حسین(ع) با درایت، بصیرت و تیزبینی می فهمد که این بزنگاهی نیست که بشود در برابر آن سکوت کرد چون این سکوت به نهادینه شدن حکومت موروثی منجر می شود. طبیعتا در نظام حکومت موروثی دیگر صحبت از آزادی بیان، حقوق مردم و نظارت مردم بر حکومت اصلا معنا ندارد و جایی برای تجلی پیدا نمی کند.
وی افزود: امام حسین(ع) ابتدا از مدینه خارج می شود و به مکه می رود تا از فرصت حج برای آگاهی بخشی به عموم مردم و همچنین رجال سیاسی استفاده کند. وقتی می بیند آنجا به نتیجه نمی رسد و دسیسه هایی در کار است که ممکن است در مکه او را دستگیر کنند و به قتل برسانند، به سمت کوفه حرکت می کند. مهم این است که در قبال این حرکت امام حسین(ع) بسیاری از کسانی که خوشنام بودند، سکوت کردند و حسین(ع) را تنها گذاشتند. مظلومیتی که باید بر آن گریست از این جهت بیشتر از هر جهت دیگر است.
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس اظهار داشت: حق اعتراض و تشکیل و شکل دهی تجمعات اعتراضی و انتقادی که در اصل سوم قانون اساسی ما به رسمیت شناخته شده اما امروزه به کلی تعطیل است؛ ناظر به همین اصل قرآنی است که «لَا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ». حسین(ع) قیام می کند و تا لحظات آخر پیام خودش را می دهد. حسین(ع) می خواهد انقلابی که جدّ او به وجود آورده و پدرش در کنار جدّ او ایستاده، و به انحراف کشیده شده، را به راه اصلی خودش برگرداند.
وی تأکید کرد: در مسیر جوامع بزنگاه هایی وجود دارد که اگر حرف حق زده نشود اساسا بعد از آن امکان ظهور حق باقی نخواهد ماند. حسین(ع) این را درک می کند و می بیند که اگر سلطنت شکل گرفت دیگر راه بازگشت و اصلاحی باقی نمی ماند؛ به خاطر این اقدام به قیام می کند. می داند که چه بر سر او و فرزندان و خاندانش می آید. اما از آن طرف می داند که اگر قرار است در این بزنگاه حق را نگوید در پیشگاه الهی در روز قیامت رو سفید نخواهد بود. بترسیم از روزی که به خاطر حفظ خودمان از احقاق حق چشم پوشی می کنیم. اینها درس های بزرگی است که قیام حسین(ع) به دنبال دارد.