سینمای ایران برای ادامه حیات و نیرومند شدن راههای نرفته و زیادی را پیش رو دارد که متاسفانه تاکنون از آن استفاده بهینهای نشده است. در این راه اصلاح ساختار بخش خصوصی و دولتی و تغییر نگرش به سینما از جمله مواردی است که باید به آن توجه ویژهای شود. سینمای ایران برای ادامه حیات جدای از تنوع ژانری و ساخت فیلمهایی با کیفیت بالا باید برای تبلیغات آن فکری اساسی کند تا آرام آرام مخاطبان بیشتری جذب سینما شود.
به گزارش مردم فردا،بررسیها نشان میدهد مجموع کل فروش سینمای ایران از ابتدای سال تا امروز ۱۹۰ میلیارد تومان بوده و حدود ۶ میلیون نفر از ابتدای سال به سینما رفتند. ابتدای امسال و با فروکش کردن کرونا همگی در انتظار دوران پررونقتر سینمای ایران بودیم اما سینمای ایران ریزش چند میلیونی مخاطب را تجربه کرد و با توجه به فیلمهای اکران شده کنونی و فیلمهایی که قرار است در آینده راهی اکران شوند، انتظار چندانی نباید از فروش فیلمها داشت.
بدون شک تاکنون سینمای ایران بر پایه فروش فیلمهای کمدی سرپا مانده است و البته بایدقدر دان مردم بود که این فیلمهای سطحی و بدون جاذبه حمایت کردند و به نوعی چراغ سینماها را روشن نگه داشتند.
اگر تا پیش از این از مرگ سینمای ایران صحبت میشد، این صحبتها در حد زنگ خطری بود که در کمین سینما نشسته بود در حالی که این روزها مرگ سینما را میتوان به چشم دید و متعجب ماند که چرا فیلمهای با کیفیت به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد. با هر نگاه و نظری قطعا نمیتوان مردم و مخاطبان را مقصر این خاموشی دانست به این علت کاملا مشخص که اکرانهای نوروزی و تابستانی و کرونایی سینمای ایران چیزی در چنته نداشته و گویا نخواهد داشت.
نبود تبلیغات، چیدمان بد فیلمها و گرانی بلیت سینما
یکی از دلایل عمده فروش پایین اکران نوروزی، علاوه بر نبود تبلیغات نظاممند تلویزیونی، چیدمان بد فیلمها بود که کارشناسان و مدیران سینمایی نسبت به آن هشدار داده بودند. شکی نیست بالارفتن قیمت بلیتها نیز تاثیر مستقیمی بر فروش فیلمها ایفا کرد تا سینمای ایران روزهای تاریکتری را نیز تجربه کند. همین دلایل نیز در شرایط کنونی باعث کمرونقی سینماها شده و بسیاری از مردم عملا سینما را از سبد خرید فرهنگی خود حذف کردهاند.
به نظر میرسد تهیهکنندگان با فرمولهای تجربه شده و امتحان پس داده همچنان فیلمها را تولید میکنند تا همین مقدار اندک مخاطبان را حفظ کنند در حالی که میتوان با نگاه و مدیریت درست درصد بسیار بالایی را هدق قرار داد و پای آنها را به سینماها باز کرد.
سینمای ایران برای ادامه حیات و نیرومند شدن راههای نرفته و زیادی را پیش رو دارد که متاسفانه تاکنون از آن استفاده بهینهای نشده است. اصلاح ساختار بخش خصوصی و دولتی و تغییر نگرش به سینما از جمله مواردی است که باید به آن توجه ویژهای داشت. سینمای ایران برای ادامه حیات جدای از تنوع ژانری و ساخت فیلمهایی با کیفیت بالا باید برای تبلیغات آن فکری اساسی کند تا آرام آرام مخاطبان بیشتری را جذب سینما کرد.
ویترین سینماها خالی است
با نگاهی کلی به آثار در حال اکران سینماها به راحتی میتوان اشکالات ساختاری و ابتدایی را در فیلمنامه و کارگردانی مشاهده و برشمرد و این پرسش مهم را مطرح کرد که مگر مهمترین دلیل برای ادامه حیات سینما، ویترین آن و فیلمهای نمایش داده شده نست و چرا این فیلمها از ابتداییترین ملزومات تهی هستند و اساسا چرا باید به تماشای این فیلمها نشست؟ تجربه نشان داده مردم به استقبال فیلمهای باکیفیت و خارج از قواعد مرسوم خواهند رفت و رضایت و تبلیغات دهان به دهان نقشی اساسی را ایفا کرده است.
با توجه به شرایط جامعه و مشکلات اقتصادی که مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند قطعا دیدن فیلمهای کمدی را اولویت است و اکثر کسانی که به سینما میروند ترجیح میدهند که ساعات حضورشان در سینما را بخندند اما اقبال مردم و فروش بالا را نمیتوان تنها مربوط به فیلمهای کمدی دانست.
امسال فروش فیلم «موقعیت مهدی» فراتر از انتظار بود و فروشش از فیلمهایی چون «روز صفر» و «مرد بازنده» بهتر بود. این فیلم که از زمان اکران در جشنواره چهلم توانسته بود نظر مخاطبان و کارشناسان را جلب کند، در اکران عمومی نیز به دلیل کیفیت بالای کارگردانی، فیلمنامه منسجم، بازیهای روان و قابل باور و ... اکران خوبی را تجربه کرد.
این مهم نشان میدهد مردم برای فیلم خوب وقت و هزینه صرف میکنند و سینما هنوز برای عده بسیاری تجربه خاصی است که جایگزینی ندارد.