به گزارش مردم فردا،شکارچیان انسان خوار و انزوا تنها دو مورد از موضوعات الهام بخش برای ساخت فیلم های ترسناکی هستند که داستانشان در طبیعت روایت می شود. در شرایطی که برخی از این فیلم ها از اتفاقات واقعی الهام گرفته اند، تماشای این فیلم های بیش از پیش دشوارتر و ترسناک تر می شود. اگر چه فیلمسازان در مواردی برخی آزادی های هنری را در مورد روایت داستان های واقعی برای خود بخشیدنی دانسته اند، این موضوع باعث نشده که از ترسناکی واقعیت اتفاقات رخ داده کاسته شود. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم بسیار ترسناکی آشنا کنیم که داستانشان در دل طبیعت وحشی روایت شده و از اتفاقات واقعی الهم گرفته شده اند.

۱۰- Black Water (2007)
اگر فیلم های Lake Placid و Crawl و سکانس های ترسناک فیلم X را دیده باشید، به خوبی می دانید که کروکودیل ها با ژانر وحشت بیگانه نیستند. اگر چه این خزندگان و اتفاقاتی که در این فیلم ها رخ می دهد کاملاً ساختگی هستند اما این موضوع در مورد فیلم استرالیایی Black Water صدق نمی کند. در این فیلم، شخصیت گریس همراه با شوهر و خواهرش به تعطیلات می روند. سفر آن ها خیلی زود از شروعی خوب به بیراهه می رود و در ادامه فاجعه بار می شود وقتی برای ماهیگیری به یک مرداب می روند. قایقشان مورد حمله یک کروکودیل قرار گرفته، راهنمایشان کشته شده و آن ها وادار می شوند که برای زنده ماندن به روی یک درخت بروند. در شرایطی که قایق دور از دسترسشان قرار دارد و کروکودیل لحظه ای آن ها را رها نمی کند، فیلم Black Water یک فیلم ترسناک بسیار موثر و جذاب است.

در کنار استفاده از کروکودیل های واقعی در ساخت فیلم، دیوید نرلیش و اندرو تراوکی به عنوان سازندگان فیلم، با الهام گرفتن از روایت های واقعی حمله کروکودیل ها به انسان، رئالیسم اضافی را به داستان استفاده می کنند. روایت واقعی داستان از رنج های هولناک دو نوجوان در دسامبر ۲۰۰۳ الهام گرفته شده است. بعد از اینکه کروکودیل یکی از دوستانشان را می کشد، این دو خود را در دام گروکودیل آدمخوار می بینند و برای فرار از دست این خزنده ترسناک، به بالای درخت می روند اما کروکودیل همچنان همان حوالی پرسه زده و قصد شکارشان را دارد. خوشبختانه این نوجوانان روز بعد نجات یافتند.

۹- Backcountry (2014)
اگر فکر می کنید که سکانس حمله خرس در فیلم The Revenant بسیار ترسناک و پرتنش است، هنوز به تماشای فیلم Backcountry از آدام مک دونالد ننشسته اید. در این فیلم، زوج جن و الکس برای یک کمپینگ رمانتیک و بهتر کردن رابطه زناشویی شان به اونتاریو می روند اما یک مهمان ناخوانده در قالب یک خرس سیاه نیز در این سفر با آن ها همراه شده و کمپینگ شان را به یک کابوس در بیداری تبدیل می کند. ماهیت تکان دهنده گرفتار شدن در دل طبیعت وحشی با استرس های فراوانی که حتی پیش از ورود خرس به ماجرا، این زوج را درگیر خود می کند، به اندازه ای کافی است که تا مدت ها شما را از فکر کمپ کردن دور نگه دارد. اما داستان واقعی که الهام بخش این فیلم شده نیز به اندازه داستان فیلم ترسناک است.مک دونالد گفته است که این فیلم را بر اساس روایت زن و شوهری واقعی ساخته که در سال ۲۰۰۵ در پارک منطقه ای میسنایبی لیک در اونتایرو مورد حمله خرس قرار گرفتند. در حالی که شوهر توانست پس از حمله خرس به همسرش، با چاقویش با او مقابله کند اما زن او در نهایت به خاطر جراحاتش کشته شد و هیچگاه به بیمارستان نرسید.

۸- ۱۲۷ Hours (2010)
در هنگام دره گردی در یوتاه در یک آخر هفته در می ۲۰۰۳، سفر شخصی و تنهایی یک ورزشکار شیفته طبیعت به نام آرون رالستون به فاجعه می انجامد، پس از آنکه دستش زیر یک صخره بزرگ گیر می کند. او به هیچ کس نگفته بود که کجا می رود یا کجاست، تلفن همراهش را با خود نبرده بود (هر چند در آن منطقه کوهستانی سیگنالی هم وجود نداشت) و مقدار کمی غذا و آب با خود برده بود. او به مدت ۶ روز در یک دره گرفتار شده بود در حالی که دستش زیر یک صخره بزرگ گیر کرده بود. تنها با قطع کردن دستش از روی درماندگی و خشم بود که رالستون توانست خود را رها کند. دنی بویل داستان ترسناک رالستون و نجات او را در فیلم نامزد ۶ جایزه اسکار ۱۲۷ Hours بازسازی کرده است.

اگر چه این فیلم بر اساس استانداردهای معمول یک فیلم ترسناک به شمار نمی آید اما همچنان شاهد بازسازی سناریویی ترسناک با رئالیسم غیرقابل باور هستیم که در آن جیمز فرانکو بازی فراموش نشدنی در نقش رالستون از خود ارائه می دهد. اما وحشت واقعی این فیلم در سکانسی است که رالستون با یک چاقوی کند استخوان دستش را شکسته و قطع می کند. تماشای این سکانس که به شکلی بسیار واقعی و با جزییات کامل تصویرسازی شده تا تجربه واقعی رالستون را به تصویر بکشد، به اندازه کافی برای تست اعصاب شما کافی است. به همین دلیل جای تعجب ندارد که برخی از بینندگان این فیلم در سینماها با دیدن این سکانس بیهوش شدند.

۷- Open Water (2003)
از زمانی که فیلم آرواره ها در سال ۱۹۷۵ وارد سینماها شد، هالیوود همواره دلایلی برای ترس از اقیانوس و وحشت های دندان داری که زیر سطح آب برای شکار پرسه می زنند به ما داده است. هیچ یک از این فیلم ها اما به اندازه Open Water ترسناک نبوده اند که به خاطر الهام گرفتن از یک داستان واقعی، بسیار ترسناک تر از آن چیزی است که فکرش را می کنید. داستان این فیلم در مورد یک زوج آمریکایی است که به شکل تصادفی در یک سفر غواصی در ژانویه ۱۹۹۸ جا گذاشته می شوند. دو روز طول می کشد تا کسی متوجه مفقود شدن آن ها شود. اما بعد از سه روز جستجو، تنها مقداری از وسایل آن ها که به ساحل رسیده بود پیدا شد. هیچ کسی نمی داند که دقیقاً چه اتفاقی برای این زوج نگون بخت در دل دریا رخ داد اما به نظر می رسد این دو در نهایت از شدت خستگی غرق شده یا طعمه کوسه ها شده اند.

وقتی شخصیت های دانیل و سوزان خود را در شرایط دشوار مشابهی می یابند، فیلم Open Water مخاطب را در یک سناریو ترسناک و درمانده کننده می اندازد که باعث می شود شما نیز هر آنچه بر سر دو شخصیت اصلی می آید را احساس کنید. در شرایطی که چیزی جز اقیانوس خالی آن ها را احاطه نکرده و کوسه ها بیش از پیش به بدن های خسته شان نزدیک می شوند، این فیلم می گوید که زوج گرفتار کار زیادی برای نجات خود نمی توانند بکنند. تنها کاری که آن ها می توانند بکنند انتظار برای رسیدن کمک است، اگر کمکی در کار باشد.


۶- Borderland (2007)
به لطف فیلم های ترسناک پر از کشتار و خونریزی مانند Hostel و The Ruins، افرادی که به فکر سفرهای خارجی در دوران تعطیلات هستند باید در مورد مقصد مورد علاقه شان تجدید نظر کنند. فیلم ترسناک دیگری که دقیقاً همین کار را انجام می دهد فیلم Borderland ساخته زو برمن است. مانند بسیاری از فیلم های هم نوع، Borderland در مورد گروهی دانشجوی همکلاسی است که به مرز مکزیک سفر می کنند تا یک هفته را عیاشی و خوشگذرانی کنند. اما وقتی از یک کارناوال به خانه باز می گردند، یکی از آن نها توسط کارتل مواد مخدر به عنوان قربانی انسانی ربوده می شود.

در حالی که دوستان او به نیروهای محلی پلیس می پیوندند تا جانش را نجات دهند، دانشجوی گرفتار توسط ربایندگان خود تحت شکنجه های هولناک قرار می گیرد. اتفاقات این فیلم که به اندازه داستان آن ترسناک و باورنکردنی هستند از ربوده شدن یک دانشجوی آمریکایی به نام مارک کیلروی در سال ۱۹۸۹ توسط یک قاتل سریالی و رهبر یک فرقه ترسناک به نام آدولفو دی ژسوس کونستانزو الهام گرفته شده است. کونستانزو قربانیان خود را در یک مزرعه دوردست در بیابان های مکزیک شکنجه کرده و به قتل می رساند، با این باور که جادوی سیاه به کمک این قربانی ها باعث خواهد شد تا قاچاقچیان مواد مخدر تحت رهبری او نامرئی شوند و خودش نیز فکر می کرد که نامرئی است اما همین باور باعث شد مقامات پلیس مستقیماً به مزرعه اش رفته و او را دستگیر کنند.

۵- The Widow (2020)
در سال ۱۹۹۹، فیلم ترسناک The Blair Witch Project موفق شد یک نسل کامل را از رفتن به جنگل بترساند. داستان این فیلم در مورد رنج های سه دانشجو در جنگل بلک هیلز است که یکی از موثرترین مثال ها از ژانر ویدیو پیدا شده به شمار می آید. اما علیرغم اینکه سبک بازاریابی فیلم چیز دیگری به ما می گوید، اما موفقیت این فیلم مرهون روایت داستان است. فیلم ترسناک روسی The Widow به کارگردانی ایوان مینین نیز مخاطب را به عمق یک جنگل ترسناک می برد که این بار در سنت پترزبورگ واقع شده است، جایی که با گروهی از نیروهای جستجو و نجات روبرو می شویم که به دنبال پیدا کردن پسربچه ای گم شده در دل جنگل هستند.

از بخت بدشان، این جنگل نیز خانه یک جادوگر شیطان صفت است و وقتی در جستجویشان با زنی عریان در دل طبیعت وحشی روبرو می شوند، درهای جهنم به ترسناک ترین شکل ممکن به رویشان باز می شود. گفته می شود که این فیلم بر اساس روایت واقعی و به شدت ترسناک تیم داوطلبی از جستجوگران ساخته شده که در سال ۲۰۱۷ در دل جنگل گم شدند. در حالی که مشخص نیست این افراد طعمه نقشه های شیطانی یک جادوگر شده اند یا خیر، موارد متعددی از مفقود شدن افراد در دل این جنگل در ۳۰ سال اخیر وجود داشته است. گفته می شود که بسیاری از این افراد بدون هیچ ردی ناپدید شده اند و معدود کسانی که پیدا شده اند نیز عریان بوده اند.

۴- The Hills Have Eyes (1977)
فیلم ترسناک کلاسیک The Hills Have Eyes ساخته وس کریون در سال ۱۹۷۷ در مورد خانواده کارتر است که با گروهی از آدمخواران جهش یافته مواجه می شوند، پس از اینکه ماشین شان در دل بیابان خراب می شود. این فیلم تکه ای ترسناک و خشن از سینمای وحشت و اکشن دهه ۷۰ است اما شاید ندانید که بر اساس اتفاقات واقعی ساخته شده است، هر چند بر سر واقعیت این اتفاقات اجماع وجود ندارد. کریون آشکارا در مورد این گفت که داستان فیلمش را از روایت های یک آدمخوار اسکاتلندی در قرن هجدهم به نام ساونی بین و خانواده اش الهام گرفته است. بین همراه با همسرش اگنس داگلاس سیاه، در غارهای کنار ساحل زندگی کرده و  مسافرانی که از جاده های مجاور عبور می کردند را غافلگیر کرده و بعد از کشتن شان، آن ها را به عنوان غذا می خوردند.

تنها بعد از فرار یکی از قربانیان و روایت ماجرا برای شاه جیمز ششم بود که یک گروه برای دستگیری این خانواده اعزام شد و در ادامه تمامی اعضای خانواده به خاطر جنایاتشان اعدام شدند. به گفته کریون، این فیلم نسخه های مدرن سازی شده از این روایت تاریخی ترسناک است که پیام آن این است که خانواده مدرن داستان نیز به اندازه خانواده آدمخوار اسکاتلندی، وحشی و ترسناک هستند. همچنین نسخه بازسازی شده سال ۲۰۰۶ این فیلم نیز به اثرات ترسناک آزمایش های واقعی هسته ای می پردازد که آدمخوارهایی بیرحم را می سازند و در ساخت از آن عکس های قربانیان چرنوبیل و هیروشیما الهام گرفته شده است.


۳- The Sacrament (2013)
از Kill List گرفته تا Midsommar و The Endless، کمبودی در مورد فیلم های ترسناکی که به فرقه های شیطانی می پردازند در ژانر وحشت وجود ندارد. اما این یکی از یک وحشت دنیای واقعی الهام گرفته شده و توسط تای وست با نام The Sacrament در سال ۲۰۱۳ منتشر شد. این فیلم کمتر دیده شده در ژانر ویدیو پیدا شده در مورد گروهی کوچک از روزنامه نگاران است که به یک اقامتگاه روستایی در منطقه ای دوردست سفر می کنند، بعد از اینکه مشخص می شود خواهر یکی از اعضای گروه به یک فرقه مذهبی پیوسته است. آن ها قصد دارند مستندی در مورد این فرقه مذهبی و رهبر کاریزماتیک آن بسازند که با نام پدر شناخته می شود.

علیرغم اینکه اعضای این فرقه در ابتدا از روزنامه نگاران استقبال کرده و با آن ها مهربان هستند، اوضاع بعد از شورش گروهی از افراد ناراضی فرقه علیه رهبر گروه به هم می ریزد و به روزنامه نگاران اجازه خروج از اقامتگاه داده نمی شود. در شرایطی که تنش بالا می گیرد، فیلم سکانس های ترسناکی را به نمایش می گذارد که در آن رهبر فرقه، پیروان خود را ترغیب به خودکشی با خوردن زهر می کند. اگر چه فیلم مستقیماً ادعا نمی کند که از روایت های واقعی الهام گرفته اما اتفاقات اوج داستان شباهت زیادی به کشتار مشهور جونزتاون در سال ۱۹۷۸ دارد که در آن بیش از ۹۰۰ نفر با خوردن زهر به زندگی خود پایان دادند.


۲- Alive (1993)
در ۱۳ اکتبر ۱۹۷۲، یک تیم راگبی اروگوئه ای همراه با دوستان و خانواده شان برای انجام یک مسابقه به سمت شیلی پرواز کردند. اما هواپیمای آن ها بر فراز کوه های آند سقوط می کند و مسافران نجات یافته در هوای برقی و زیر صفر گرفتار می شوند بدون اینکه آب و غذایی در اختیار داشته باشند. از ۴۵ مسافری که سوار هواپیما شدند تنها ۱۶ نفر زنده می مانند. اما برای زنده ماندن آن ها دست به کاری غیرقابل تصور زده و در طول ۱۰ هفته طولانی که نجات آن ها به طور انجامید، مجبور شدند برای زنده ماندن از جسد یخ زده عزیزانشان تغذیه نمایند. این داستان واقعی هولناک در فیلم Alive به تصویر کشیده شده است.

اگر چه این فیلم اولین فیلمی نیست که بر اساس داستان بقا و درماندگی ساخته شده اما روایت این داستان واقعی، به خطار بازی های خیره کننده از بازیگرانش و افکت های ویژه بسیار باکیفیت متمایز از فیلم های مشابه است. اگر چه Alive بیشتر یک فیلم تریلر پرتنش است تا فیلمی ترسناک، اما لحظات ترسناک بسیایر در آن دیده می شود. پیش از اینکه فیلم وارد تم های آدمخواری شود نیز مخاطبان با سکانس های ترسناکی مانند سقوط هواپیما مواجه می شوند که به اندازه سکانس های ابتدایی فیلم های مقصد نهایی تکان دهنده و پرتنش است در حالی که همه چیز از خطری بزرگ خبر می دهند، هر چند این بار داستان کاملاً واقعی است.


۱- Wolf Creek (2005)
مناطق دورافتاده استرالیا یکی از بدترین جاها برای گم شدن است. این منطقه با صدها مایل طبیعت وحشی و رام نشده احاطبه شده و دسترسی به هیچ کمکی وجود ندارد. به همین خاطر است که فضای مناطق دورافتاده استرالیا فضای مناسبی برای ساخت فیلم های ترسناک است، جایی که یکی از موثرترین و بهترین فیلم های ترسناک در مورد طبیعت وحشی با نام Wolf Creek در آن ساخته شده است. وقتی گروهی ماجراجوی کوله گَرد در دل طبیعت وحشی استرالیا گم می شوند، توسط غریبه ای به نام میک نجات می یابند. او پیشنهاد می کند که ماشینشان را تعمیر کرده و بدین ترتیب آن ها را متقاعد می سازد که به راهشان برگردند. اما در ادامه آن ها را مسموم کرده و به شکنجه شان می پردازد. علیرغم اینکه این داستان به شدت خشن با عنوان الهام گرفتن از یک داستان واقعی آغاز می شود، اما اتفاقاتی که در فیلم به تصویر کشیده می شود کاملاً ساختگی هستند.

اما Wolf Creek ارتباط خود با واقعیت را از طریق شخصیت شرور اصلی داستان گرفته است. بر اساس اظهارات گرگ مک لین به عنوان سازنده فیلم، برای شخصیت میک از یک قاتل سریالی واقعی به نام ایوان میلات الهام گرفته شده است. میلات که با لقب قاتل کوله گردها شناخته می شود، بین سال های ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۲ بیش از ۶ کوهنورد را در منطقه جنگل ایالتی نلانگلو در شمال سیدنی به قتل رساند. اگر چه دانستن اینکه میک تیلور هیچگاه وجود خارجی نداشته، بعد از تماشای اتفاقات هولناک فیلم، باعث می شود بیننده نفس راحتی بکشد اما پی بردن به این واقعیت که یک شخصیت معادل او در واقعیت وجود داشته، بیش از پیش شخصیت میک را ترسناک می سازد.