به گزارش مردم فردا،وزنهبرداری برای خانمها در ایران رشتهای نوپا و تازهوارد است اما در همین مدت کم دختران وزنهبردار ایران به موفقیتهای خوبی دست پیدا کردهاند. آنها با وجود تمام کاستیها نشان دادهاند که در این رشته حرفهای زیادی برای گفتن دارند و در صورت فراهم بودن شرایط خیلی زود میتوانند سکوهای جهانی را فتح کنند.
پوپک بسامی یکی از اولین دختران وزنهبردار در ایران است که در مسابقات کشورهای اسلامی هم موفق به کسب مدال برنز شد. او که در این مسیر سختیهای زیادی را متحمل شده درباره مسائل مختلفی صحبت کرد که در ادامه میخوانید:
شما جزو اولین وزنهبردارهای خانم بودید و اینکه آدم در چیزی اولین باشد کمی سخت است. حتی در آن زمان انتقاداتی هم نسبت به وزنهبرداری خانمها وجود داشت.
منتقدین همیشه هستند، در همه رشته ها هست اما فکر میکنم در وزنهبرداری بیشتر است. وقتی وزنهبرداری را شروع کردیم تعداد خانم هایی که شرکت میکردند زیاد بود اما سالن و امکانات اصلا وجود نداشت. اگر تمرینی بوده و رکورد اندکی وجود داشته، زحمت و هزینه شخصی خود ما بوده، ما خودمان مربی شخصی میگرفتیم.
وزنهبرداری بانوان ما در نقطه خوبی هست و بین مردم دیده شده است، برای ادامه این راه، از نظر شما چه چالش هایی پیش رو است و چه امکاناتی برای پیشرفت سریعتر این رشته در حوزه بانوان باید وجود داشته باشد؟
ما در ایران بانوان علاقهمند به وزنهبرداری زیاد داریم و هر روز هم به تعداد این خانواده اضافه میشود. مسابقات در سنین مختلف برگزار میشود. رکوردها بهتر شده است. با این که خیلی از امکانات و تجهیزات وجود ندارد، ولی بانوان ما به خاطر علاقه خودشان در حال بهبود رکوردهایشان هستند. سطح پیشرفت به نسبت امکانات بد نبوده است. از روز اولی که وزنهبرداری برای بانوان آغاز شد هم فدراسیون قبلی و هم جدید زحماتی کشیدند اما، بانوان ما رکوردها را در خانههایشان ثبت کردند. این را همه باید بدانند، که در ۴ یا ۵ سال ما در خانه رکورد زدیم و بعد به اردو آمدیم. برنامه فدراسیون از این قرار است که اردوها افزایش پیدا کند، من خیلی امیدوار هستم حتما این اتفاق بیافتد و برنامهریزی درست شکل بگیرد تا این عقب ماندگی بانوان ما نسبت به بانوان جهان برطرف شود.
در مورد علی مرادی رئیس سابق فدراسیون انتقاداتی وجود داشت، نظر شما چیست؟
خب ایشان زحمات زیادی کشیدند و سالیان دراز مدیر بودند و وزنهبرداری بانوان را ایجاد کردند. قطعا کم و کاستی هایی بوده است، ما انتقادهایی داشتیم و آن زمان که ایشان بودند انتقاداتمان را انتقال دادیم. سعی من بر این است که به گذشته برنگردم و نگاهم رو به آینده باشد.
با توجه به تغیراتی که در فدراسیون ایجاد شده و نفرات جدیدی که آمدند، فکر میکنید اوضاع بهتر شده است؟
گروه جدید که آمدند خودشان مدیرانی هستند که خداراشکر ورزشی هستند. استارت خوبی در قسمت بانوان زدهاند. اردو های ما نسبتا نظم پیدا کرده است. رفته رفته مشکلات در حال مرتفع شدن است و امیدواریم زودتر به شرایط ایدهآل برسیم.
موضوعی که داغ است مهاجرت ورزشکاران است، از نظر شما به عنوان ورزشکاری که سالهاست کار می کند و با کم و کاست ها رو به رو بوده است، علت این اتفاق چیست؟
یک بخش بزرگی از این ماجرا مربوط به بیمهری است. اولا تصمیمی که گرفته میشود مربوط به زندگی شخصی افراد است. یکی از همین ورزشکارانی که مهاجرت کردند از کسانی بودند که ما هر روز با هم تمرین میکردیم، اتفاقات بدی که برایش رقم زده شد مقابل چشم من بود، سهمیه المپیکش پرید، خیلی از اتفاقات هم هست که ما بی خبر هستیم. من شاهد این بیمهری بودم. تصمیم شخصی ایشان برای ادامه زندگی مهاجرت بود. ما دوست داشتیم ایشان زیر پرچم خودشان باشند اما متاسفانه نشد.
تا به حال خودتان پیشنهادی برای مهاجرت داشتید؟
برای من نه، پیشنهاد برای مهاجرت دو شکل هست، رسمی و غیر رسمی، بعضیها با پیج فیک پیام میدهند و شرایطشان را میگویند، ما هزاران مدل از این پیشنهادها داریم که من به شخصه جدی نمیگیرم. اما پیشنهاد رسمی از جایی نداشتهام.
الان شریط برای مسابقات قهرمانی آسیا چطور است؟ از نظر شما بانوان ما با توجه به توقعی که ایجاد کردند چه عملکردی خواهند داشت؟
برنامهریزیها شده است، ما بعد از برگشتن از مسابقات کشورهای اسلامی یک هفتهای مریض شدیم، من هم مریض بودم و آزمایش میگفت کرونا نیست، به هر حال با حال نیمه خوب بعد از یک هفته به تمرینات برگشتیم. به صورت سبک تمرین کردیم و الان نسبتاً خوب هستیم و تیم به خوبی تمرین میکند، اردوها و اعزامها مثل قبل نیست. ما الان در قزوین هستیم و مدیر تیمهای ملی، کوروش باقری اعلام کردند که رکوردگیری یک یا دوبار انجام میشود. یک بار به صورت رسمی در ۳۰ شهریور انجام میشود و گفتند فقط بهترین ها انتخاب میشوند. من طبق نظر ایشان از دسته وزنی ۵۵ به ۵۹ رفتم.
فکر میکنید ممکن است یک روز ما نمایندهای در المپیک پاریس داشته باشیم و کسب مدال کنیم؟
اصلاً دور از انتظار نیست. خانم پریسا جهانفکریان در همین المپیک توکیو بعد از تنها ۳ سال از شکلگیری وزنهبرداری خانمها در ایران درخشیدند. احتمال مدالآوری پریسا به شدت بالاست و من به توانایی خودمان باور دارم.
فکر میکنید شما هم میتوانید مدالآور باشید؟
هیچ چیزی غیر ممکن نیست، چرا که نه. اگر اتفاق بدی رخ ندهند و برنامهریزی تمرینی منظم پیش برود و کادر فنی خوب باشد چرا که نه؟
شما در مسابقات کشور های اسلامی برای اینکه سر وزن بیایید مو هایتان را زدید، چرا؟
من آنجا در کل اردو بخاطر اضافه وزن، کنترل وزن داشتم و نیمه رژیم بودم. در دهکده تمرین میکردم. روز وزنکشی خودم را وزن کردم و وزنام درست بود. اما وزنه سالن فرق داشت و ۲۵۰ گرم من را زیادتر نشان داد. با اینکه من چیزی هم نخورده بودم. وزنه دهکده اشتباه نشان میداد. من همیشه نفر اول هستم که در تیم مسابقه میدهم و همه ضربه و ترکشها اول به من میخورد. رفتیم و شک شدیم . وزنکشی هم زمان مشخصی دارد و دیرتر از یک زمان کوتاه یک یا دو ساعت اگر وزنکشی انجام نشود نمیتوانی در مسابقه شرکت کنی. موضوع این بود که آنجا امکانات هم نبود، مثلاً اگر من سونا میرفتم این موضوع درست میشد. من با پوشش اسلامی نمیدانستم باید چهکار کنم. با مربیان تلاش کردیم وزن را تا حدی پایین بیاوریم. روی ۷۰ گرم اضافه وزن گیر کرده بودم و برای همین مجبور شدم موهایم را بزنم و سر وزن بیایم.
قبلا بسکتبال هم کار کردید و سالها در این رشته حضور داشتید. چه شد که از بسکتبال به سمت وزنهبرداری آمدید؟
من سالها و از سن کم بسکتبال کار کرده بودم ولی در این رشته هیچوقت در سطح ملی نبودم. در بسکتبال در حد یک ورزشکار خوب در سطح باشگاهی بودم اما شاید تا حدی استعدادیابی من اشتباه اتفاق افتاده بود. .قتی بحث وزنهبرداری خانمها به وجود آمد همه گفتند که استیل بدن تو به این رشته میخورد و میتوانی در آن موفق باشی و خودم هم به این نتیجه رسیدم میتوانم در وزنهبرداری موفقتر شوم.
شما پرستار هم هستید، چه تجربههایی در دوران کرونا داشتید؟
زمان کرونا در فدراسیون پزشکی ورزشی بودم وبعد هم به دلایلی بیرون آمدم. بعد به بیمارستان هاجر رفتم. این شغل من بود. مثل همه پرستار ها کارام را میکردم و خداراشکر درگیری کرونا پیدا نکردم. در حین کار ورزش هم میکردم.
ورزش و کار همزمان سخت بود؟
صد در صد، خیلی از مربیان من شاهد زندگی من، کار من و ورزش من بودند. من یک قسمت از تمرین خودم را قبل از ساعت ۷ صبح که باید سرکار حاضر میشدم انجام میدادم. بعد هم که میرسیدم باز هم تمرین میکردم. برای من بسیار سخت بود. البته الان یک سال است که کار نمیکنم چون زمان نیست. ولی آن زمان خیلی سخت بود مخصوصاً آن قسمت از تمرین که قبل از کار انجام میدادم.
حرف پایانی؟
ممنون از این فرصت، صحبت خاصی نیست. من از دختران وزنهبرداری حمایت میکنم، سختکوشی و زحماتشان را میبینم و میدانم که چقدر از خانواده، تحصیل و تفریح خود گذشتند و با همدلی، فکر قوی و قدرت زیاد تمرین میکنند. خدا میبیند و انشالله تک به تک نتیجه زحماتشان را ببینند.