به گزارش مردم فردا،نخستین پرونده ۱۱ سال قبل در اداره پلیس یکی از شهرهای استان کرمانشاه تشکیل شد. نوزدهم آذر سال ۹۰ گزارش یک درگیری خونین به پلیس اعلام شد که تحقیقات در این پرونده، نشان داد مردی با ضربات چاقو و چوب زخمی شده و در بیمارستان تحت درمان است. آنطور که بررسیها نشان میداد درگیری خانوادگی و بهخاطر بحثهای فامیلی رخ داده بود و ضارب حدوداً ۲۱ساله و مهندس مکانیک بود. متهم که از هوش و ذکاوت بالایی برخوردار و مسلط به زبان انگلیسی هم بود در درگیری پدرشوهر خواهرش را زخمی کرده و گریخته بود. همچنان که تحقیقات در این پرونده ادامه داشت از بیمارستان خبر رسید که مرد میانسال بهدلیل شدت صدمات جانش را از دست داده است و به این ترتیب پرونده جنایتی در اینباره تشکیل شد اما متهم به قتل فراری شده و سعی کرده بود ردی از خودش به جا نگذارد.
فرار متهم به قتل و زندگی مخفیانه او ۳ سال طول کشید تا اینکه مأموران در سال ۹۳ موفق شدند وی را دستگیر کنند.
پسر جوان در بازجوییها به قتل پدر شوهر خواهرش اقرار کرد و گفت: خواهرم و شوهرش مدتها بود که با یکدیگر دچار اختلافاتی شده بودند و همین مسئله موجب شده بود تا پای خانوادهها به اختلاف آنها کشیده شود. از سوی دیگر صحبتهایی مطرح میشد و زمینه دلخوری میان خانوادهها را فراهم میکرد تا جایی که روز حادثه درحالیکه بهشدت عصبانی بودم به همراه چند نفر از آشنایان به مقابل خانه پدرشوهر خواهرم رفتم تا با آنها صحبت کنم اما کار به درگیری کشیده شد تا جایی که تعدادمان افزایش یافت و هرکس وسیلهای برای دفاع از خودش در دست داشت. از چوب و چماق گرفته تا شمشیر و چاقو. در جریان این درگیری خودروی چند نفر تخریب شد و دعوای دسته جمعی ما ناخواسته به قتل پدرشوهرخواهرم منجر شد.
وی ادامه داد: من قصد قتل نداشتم و روزحادثه به حدی عصبانی بودم که قبل از دعوا، قرص آرامبخش مصرف کرده بودم. به همین دلیل اصلا حال خوبی نداشتم و نمیدانم چه شد که ضربات چوب و چاقو به مقتول وارد و باعث مرگ وی شد.
وی گفت: پس از این درگیری، میدانستم پلیس در تعقیب من است به همین دلیل از ترس دستگیری و زندانی شدن فرار کردم درحالیکه از مرگ مقتول بهشدت ناراحت و متاثر بودم. امیدوارم اولیای دم مرا ببخشند چون من هرگز قصد گرفتن جان کسی را نداشتم.
متهم به قتل به دستور بازپرس پرونده راهی زندان شد و زمان زیادی طول نکشید که پرونده به صدور کیفرخواست منجر و متهم پس از محاکمه به قصاص محکوم شد. حکم به تأیید قضات دیوان عالی کشور رسید و مرد محکوم به قصاص در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت. در این شرایط بود که تلاشها برای جلب رضایت از اولیای دم شروع شد تا اینکه اولیای دم دلشان به رحم آمد و مرد اعدامی را به شرط دریافت دیه بخشیدند.
اگرچه خانواده مرد اعدامی تلاش کردند مبلغ دیه را فراهم کنند اما هنوز بخش زیادی از پول مانده بود و تا زمانی که مبلغ دیه کامل پرداخت نمیشد، مرد زندانی نمیتوانست آزاد شود.
با گذشت ۱۱ سال از جنایت و ۸ سال از زندانی بودن جوان قاتل، هنوز وی در زندان بود و به هر دری زده بود تا پول دیه را فراهم کند موفق نشده بود. او دیگر ناامید و از زندگی پشت میلههای زندان خسته شده بود تا جاییکه چند وقت قبل در زندان دست به خودکشی زد اما با اقدام بهموقع زندانیان و زندانبان از دنیای مردگان به زندگی بازگشت.
همزمان جمعی از خیرین پایتختنشین و تیم صلح و سازشی که برخی از اعضای این تیم در دادسرای جنایی تهران مستقر هستند در جریان این پرونده قرار گرفته و چند روز قبل مراسم گلریزان در تهران برگزار کردند تا با کمک خیرین مبلغ دیه را فراهم کنند و جوان زندانی که از زندگی در زندان خسته شده بود بتواند طعم آزادی را بچشد.
مراسم در سالنی در یکی از محلههای پایتخت برگزار شد و در آن جمعی از بازیگران، خوانندهها و خیرین نیز حضور داشتند. پس از آنکه مجری، جزئیات پرونده زندانی را خواند، هر کس به نوبهخودش مبلغی برای کمک به مرد زندانی پرداخت کرد و به این ترتیب مبلغ دیه در این پرونده جنایی بهصورت کامل تهیه شد. این خبر به گوش مرد زندانی که از زندگی ناامید شده بود رسید و در زندان اشک شوق ریخت که در اوج ناامیدی، خدا از طریق خیرین زندگی را به او بخشیده است. قرار است پول دیه بهحساب اولیای دم واریز و مرد زندانی بهزودی از زندان آزاد شود.
میخواهم زنده بمانم
دومین زندانی که به او زندگی بخشیده شد جوانی بود که ۲۷ آبان سال ۹۷، با شلیک گلوله جان همخدمتی خود را در پادگان گرفت. عامل شلیک مرگبار، جوانی ۲۰ساله بود که در آن زمان در یکی از شهرهای استان کرمانشاه به خدمت سربازی مشغول بود. آن روز وقتی صدای تیراندازی در پادگان پیچید، فرمانده پادگان برای سرکشی به اتاقی رفت که در آنجا سربازی غرق در خون روی زمین افتاده بود. گلوله به پای او شلیک شده و فردی که اقدام به تیراندازی کرده بود سربازی جوان بود که خودش را به فرمانده پادگان معرفی کرد. او که از این اتفاق وحشتزده بود میگفت در حال تمیز کردن اسلحه بوده که ناگهان گلوله بهصورت تصادفی از اسلحه او شلیک شده است. او درحالیکه گریه میکرد به فرمانده پادگان گفت که هیچ دشمنی و دعوایی با مقتول نداشته است. در این شرایط گزارش این تیراندازی به پلیس اعلام و سرباز تیرانداز بازداشت شد. از سوی دیگر سربازی که از ناحیه پا گلوله خورده بود به بیمارستان انتقال یافت اما بهرغم تلاش پزشکان بهدلیل خونریزی شدید جانش را از دست داد.
عامل تیراندازی که بهشدت از مرگ همخدمتی خود ناراحت بود در بازجوییها گفت: آن روز مشغول صحبت با همخدمتی خود بودم که میگفتیم اگر صدمهای به ما وارد شود شاید از ادامه خدمت معاف شویم. همچنان که در حال صحبت بودیم، من هم در حال تمیز کردن اسلحه خود بودم که ناگهان و بهصورت تصادفی گلوله از اسلحه شلیک شده و به پای سرباز جوان اصابت کرد اما من قصد گرفتن جان او را نداشتم. پرونده این متهم در دادگاه رسیدگی و قضات، قتل را شبه عمد شناختند. اما این تشخیص با اعتراض اولیای دم پرونده مواجه شد که در شعبه دیگری در دادگاه رسیدگی از سر گرفته شده و اینبار قضات برای سرباز تیرانداز، حکم قصاص درنظر گرفتند. پس از آنکه حکم قصاص به تأیید قضات دیوان عالی کشور رسید، پرونده به اجرای احکام ارجاع و شمارش معکوس برای قصاص جوان تیرانداز شروع شد.
چهارشنبه نهم شهریور امسال تاریخی بود که برای اجرای حکم قصاص جوان اعدامی درنظر گرفته شده بود. وی پای چوبه دار رفت و وقتی در جایگاه اجرای حکم قرار گرفت، دادستان نظامی کرمانشاه، رئیس اجرای احکام دادسرای نظامی و تعدادی از فرماندهان نظامی، معتمدین و ریش سفیدان با پادرمیانی از اولیای دم خواستند تا حکم مرگ را اجرا نکنند.
از سوی دیگر مرد اعدامی با گریه و التماس از اولیای دم میخواست تا به او فرصت زندگی دوباره بدهند چرا که دلش میخواست زنده بماند و میگفت همهچیز تصادفی رخ داده و هرگز قصد گرفتن جان همخدمتی خود را نداشته است. تلاشها نتیجه خوشی داشت و اولیایدم در واپسین لحظات دلشان به رحم آمد و تا ۳۱شهریور به سرباز محکوم به قصاص فرصت دادند تا مبلغ دیه را فراهم کند. نام این سرباز نیز در مراسمی که در تهران برگزار شده بود قرار گرفت و جزئیات پروندهاش در جمع خیرین بازگو شد.
او هم از افرادی بود که لطف خدا شامل حالش شد و با پادرمیانی خیرین و کمک آنها، مبلغ دیه در پرونده فراهم شده و جوانی که تا چند روز قبل در یک قدمی مرگ قرار گرفته بود به زندگی بازگشت تا بهزودی از زندان آزاد شود.