به گزارش مردم فردا،از سال ۲۰۱۹ به بعد، یعنی زمانی که سامسونگ نخستین گوشی را با طراحی تاشو راهی بازار کرد تاکنون، توجه مردم به گوشیهایی با نمایشگر منعطف جلب شده است. کاربران اکنون انتظار دارند شرکتها بتوانند گوشیهایی تولید کنند که بهراحتی بشود آنها را به تبلت تبدیل کرد بدون اینکه اصلا مشکل خاصی از لحاظ مقاومت داشته باشند.
اما ۵ یا ۶ سال پیش اوضاع کمی متفاوت بود. در آن زمان هم یک سری از گوشیها با طراحی یا قابلیتهای نوآورانه راهی بازار میشدند اما با ایدهای کاملا متفاوت. پنج سال شاید زیاد به نظر نرسد اما اگر بخواهیم با در نظر گرفتن پیشرفت فناوری بگوییم، واقعا زمان زیادی گذشته است! اکنون فناوریها فوقالعاده پیچیدهتر و جذابتر شدهاند و گوشیهای هوشمند هم به اندازهی یک لپتاپ معمولی کار راهانداز هستند؛ واقعیت افزوده هم که روز به روز به واقعیت نزدیک و نزدیکتر میشود.
با این تفاسیر آیا درست است که بهجای تمرکز روی حال و آینده، به گذشته سفر کنیم؟ به نظر میرسد این کار ارزشش را داشته باشد؛ چون میتواند الگوی خوبی برای شرکتهای کنونی باشد. خصوصا اینکه در گذشته شرکتها کارهایی انجام دادهاند که بهتر از الان بوده است و در نتیجه این امیدواری وجود دارد که برخی از تولیدکنندگان گوشی باز هم از روشهای قدیمی استفاده کنند. البته منظورمان این نیست که در گذشته همه چیز بهتر از الان صورت میگرفته است. اما قطعا یک سری از کارها بوده که شرکتها در انجام آن واقعا بهتر بودند اما اکنون دیگر این ایدهها و نوآوریها مورد پسند نیستند.
شیائومی می مکس ۲
نخستین گوشی هوشمند که اکنون ایدهی طراحی آن طرفدار خاصی ندارد، شیائومی می مکس ۲ است. محصولی که در آن زمان بسیار بزرگ محسوب میشد. البته در حال حاضر گوشیهایی که اندازهی بزرگ دارند کاملا عادی هستند اما اگر دقت کنید میبینید گوشیهای بزرگ کنونی، فقط کشیده هستند، نه بزرگ به آن شکلی که ما تصور میکنیم.
دلیل اصلی اینکه ایدهی ساخت می مکس ۲ را جذاب میدانیم این است که این گوشی عریض بود، نه کشیده. ترکیب بزرگ و کشیده محصولی را پدید آورد که بیشتر شبیه به یک تبلت بود تا گوشی هوشمند. با نگاهی به مشخصات فنی نمایشگر این گوشی، میبینید که با یک گوشی ۶٫۴۴ اینچی طرف هستید و با خود میگویید وقتی گوشیهای امروزی حتی ۶٫۸۱ اینچی هستند، چرا باید یک محصول ۶٫۴۴ اینچی به خاطر اندازهی بزرگش درون این لیست باشد؟
همانطور که گفته شده، اندازه مد نظر نیست، نسبت تصویر است که باعث شده دیگر خبری از گوشیهایی نظیر میک مکس ۲ نباشد. متأسفانه یا خوشبختانه این روزها کاربران بخش زیادی از عمر خود را درون شبکههای اجتماعی میگذرانند. قاعدتا با بیشتر شدن تمایل به استفاده از این فضاها، گوشیهای هوشمند هم باید به گونهای تغییر کنند که متناسب نیاز کاربران باشند. به این صورت که الان گوشیها بیشتر برای اسکرول کردن و گشت و گذار کردن مناسب هستند تا فیلم دیدن و لذت بردن از آن. با نسبت تصویری که می مکس ۲ داشت، گوشی اگرچه کوچکتر از ۶٫۸۷ اینچ بود اما واقعا بزرگ نشان میداد.
اگرچه علاقه داریم گوشیهایی با این طراحی را بار دیگر هم ببینیم اما به نظر میرسد چنین ایدهای دیگر مقبولیت ندارد. کاربران اکنون چه بخواهیم چه نخواهیم سرگرم فضای مجازی شدهاند و این فضا هم گوشی با نسبت تصویر عریض را نمیطلبد. البته شاید بگویید الان گلکسی زد فولد ۴ هم همین کار را انجام میدهد اما این گوشی عملا پلی است بین دنیای گوشی و تبلت. از طرفی این گوشیها اکنون و با علم حاضر بسیار ضخیم و سنگین هستند و درون جیب هم بهسادگی جا نمیشوند. مقاومت نمایشگر تاشو هم به مراتب پایینتر از نمایشگر عادی است در نتیجه فعلا گوشی تاشو را نمیتوان جانشین خوبی برای می مکس ۲ در نظر گرفت.
البته شاید با ورود گوشیهای رولشونده اوضاع فرق کند. احتمال دارد سال آینده شاهد رونمایی و عرضهی نخستین گوشی رولشونده هم باشیم. این گوشیها به خوبی میتوانند چیزی را که به دنبالش هستیم به ما بدهند. علاوه بر اینها، نوآوری فوقالعاده جذابی هم دارند.
آیفون SE 2016
از ایدهی بزرگ و جذاب، رسیدیم به کوچک و جذاب. گوشیهای کوچک در آن زمان طرفداران زیادی داشتند اما حالا دیگر خبری از آن همه شور و اشتیاق برای خرید انها نیست. اپل بعد از اینکه دومین نسل از آیفون SE را راهی بازار کرد و با استقبال خوبی هم مواجه شد، فرض را بر این گذاشت که میشود با این طراحی نظر کاربران را جلب کرد. اینطور شد که یک مدل مینی با اندازهی ۵٫۴ اینچ را هم به مجموعه پرچمدارهای خود اضافه کرد اما دو نسل تلاش در این بخش و بینتیجه ماندن سبب شد این شرکت دیگر به تولید محصولی با این ابعاد ادامه ندهد و به سراغ محصولی با نمایشگر بزرگتر یعنی آیفون ۱۴ پلاس برود.
کاملا قابل درک است که چرا گوشیهای امروزی بزرگ طراحی میشوند. از بازی کردن گرفته تا تماشای فیلم و سریال و گشت و گذار در شبکههای اجتماعی، از جمله فعالیتهایی هستند که نمیشود از آنها در یک گوشی کوچک به اندازهی کافی لذت برد. از طرفی گوشی هرچه بزرگتر باشد میشود پردازندههای قدرتمندتر، خنککنندهی بهتر و باتری بزرگتری را برای آن در نظر گرفت که همهی اینها مزیت به حساب میآیند.
اما با این حال جای خالی یک گوشی کوچک و ارزانقیمت برای کسانی که میخواهند فقط کارهای معمولی انجام دهند خالی است. محصولی که توانایی سختافزاری آن برای انجام کارهای روزمره بالاست و از طرفی آنقدر ابعاد کوچکی دارد که بهراحتی میتوان آن را حمل و جابجا کرد.
دلیل اصلی حضور چنین محصولی در لیست دقیقا همین طراحی آن است. در غیر این صورت تقریبا میتوان گفت هیچ لذتی نمیشود از کار با یک گوشی کوچک برد مگر اینکه از آن به عنوان یک گوشی دوم برای انجام کارهای معمولی استفاده کرد. البته نباید فراموش کرد بسیاری از کاربران هستند که هنوز به گوشیهای کوچک علاقه داشته و اعتقاد دارند گوشی به معنای واقعی کلمه یعنی محصولی کوچک و اگر نیاز به محصول بزرگتری باشد کاربر باید به سراغ نوع دیگری از گجتهای هوشمند یعنی تبلتها برود.
مایکروسافت لومیا ۹۵۰ XL
لومیا ۹۵۰ XL شاید خاطرات خیلی از کاربران را زنده کند. محصولی که قرار بود به خاطر یک چیز خاص و جذاب باشد اما دقیقا به خاطر همان یک چیز هم شکست خورد و نابود شد. منظورمان ویندوز است. سیستمعاملی که اگرچه در دنیای کامپیوترهای شخصی بیرقیب پیش میرود اما در دنیای گوشیهای هوشمند علیرغم افزایش محبوبیت در دوران ویندوز ۸٫۱، در نهایت به خاطر کمبود اپلیکیشن و محدودیتهای فراوان مجبور شد شکست را پذیرا باشد.
اما لومیا ۹۵۰ XL از چند جهات دیگر هم یک گوشی خاص و دوستداشتنی بود که باعث شده درون لیست ما قرار بگیرد. این محصول به لطف آیندهنگری مایکروسافت، از قابلیتی تحت عنوان کانتینیوم بهره میبرد. قابلیتی بسیار شبیه به سامسونگ دکس که در گوشیهای پرچمدار سامسونگ دیده میشود. اما عملکردی بهتر از آن داشت چرا که حس و حال کار کردن با آن به لطف سیستمعامل یکپارچهای که گوشی با کامپیوتر داشت عملا شبیه به کار کردن با ویندوز بود. یعنی فقط کافی بود این گوشی را به یک نمایشگر خارجی متصل میکردید تا به یک تاچپد برای کار کردن با نمایشگری مبتنی بر ویندوز تبدیل میشد.
البته برای عاشقان گوشیهای لومیا باید بگوییم اخیرا تعدادی از کاربران موفق شدهاند سیستمعامل ویندوز را کاملا روی این گوشی نصب و اجرا کنند. البته نسخهی مبتنی بر ARM این سیستمعامل که این یعنی همچنان محدودیتهای فراوانی وجود دارد اما با نگاهی به گذشته باید بگوییم؛ لومیاها چه پتانسیلی داشتند!
فقط به این خاطر که این گوشی در قامت یک محصول که میتوانست تجربهی کار با یک گوشی ویندوزی را به گونهای بسط دهد که کاربر حس و کار کار با یک کامپیوتر مبتنی بر این سیستمعامل را داشته باشد، میتوان آن را فوقالعاده جذاب و دوستداشتنی در نظر گرفت. محصول کوچکی که کامپیوتر شخصی شما هم هست؛ چه ایدهی جذابی!
HTC وان
نمیشود یادی از گذشته کرد و شرکتی را به خاطر نیاورد که گوشیهای فوقالعاده باکیفیت، خاص و جذاب تولید میکرد. منظورمان HTC است. شرکتی که مانند LG اکنون دیگر فعالیت زیادی در دنیای گوشیهای هوشمند ندارد و این واقعا ناراحتکننده است. چرا که برخی از گوشی های هوشمند این شرکت نظیر HTC وان واقعا معرکه بودند اما متأسفانه دیگر طرفدار ندارند.
دلیل نخستی که میگوییم HTC وان یک گوشی فوقالعاده بوده، طراحی آن است. پنل پشتی با انحنای کم، زبان طراحی خاص در پنل جلو با طراحی بلندگوها در بالا و پایین گوشی و طراحی دو رنگ پنل جلو که باعث میشد این گوشی واقعا زیبا و خاص به نظر برسد.
به خاطر دارید یک زمان شرکتها فقط به دنبال ارائهی کیفیت بالا در بخش نمایشگر نبودهاند و میخواستند کاربر علاوه بر محتوا، از شنیدن صدای موجود در آن هم به اندازهی کافی لذت ببرد؟ HTC یک از همان شرکتها بود که به بلندگوهای خوب اعتقاد زیادی داشت. الان گوشیهای هوشمند کمی پیدا میشوند که دو بلندگوی قدرتمند داشته باشند. غالبا این محصولات یک بلندگوی خوب در پایین و یک بلندگوی ضعیف در بخش بالایی نمایشگر دارند. اما HTC شما را غرق در لذت میکرد.
گوشی هوشمند مورد علاقهی شما که دیگر طرفدار ندارد چیست؟
حال شما بگویید؛ آیا گوشی هوشمندی از گذشته بوده که شیفتهی طراحی و یا قابلیتهای آن شده باشید اما به دلیل اینکه دیگر ایدهی ساختش این روزها طرفدار ندارد و مورد استقبال قرار نمیگیرد نتوانید آن را خریداری کنید؟