به گزارش مردم فردا،شاید از دلایل آن پخش گزارشهایی خاص مثلا در ارتباط با انتصاب داماد علیرضا زاکانی به عنوان مشاور شهرداری تهران بود یا مطرح کردن کنار گذاشتن امام جمعه لواسان، بسیاری معتقد بودند پخش چنین گزارشهایی با درونمایههای انتقادی در مورد فرد یا سازمان و بخشهایی که قرابت زیادی با ساختار کشور دارند میتواند معنای تغییر مثبت سیاست های سازمان باشد.
همانطور که در روزهای ابتدایی تجمعات اصفهان در زایندهرود، این رسانه با انتشار گزارشهایی در مورد آن بهجای سانسور، رویکردی قابل ستایش را در مرحله نخست به نمایش گذاشت ولی به مرور و با تداوم این تجمعات، بار دیگر همان رویه گذشته در پیش گرفته شد. بهطور کلی اندکی از زمان که گذشت اتفاقات دیگری در کنار اتفاقات ابتدایی خوب در صداو سیما افتاد که فرضیه تغییرات مثبت یا بنیادین در رسانه ملی را زیر سوال برد و این ابهام را پیش آورد که شاید همان اقدامات و گزارشها و روندهای مثبت این مدت نیز نه بهواسطه تغییرات مدیریتی، بلکه بهواسطه تغییرات و تصمیمات کلی و موقتی بوده باشد. صداو سیما این روزها با برخی اقداماتش نشان داده که با ورود مدیریت جدید چه بسا در برخی حوزهها، تصمیمات، همچنان سختگیرانه و گاهی سیاسی و جناحیتر هم شده باشد. یکی از انتقاداتی که در زمان ریاست سابق مطرح بود، حمایت مشخص این رسانه از سیدابراهیم رئیسی برشمرده میشد تا جایی که حتی پیش از انتخاب شدن او به عنوان رئیس جمهور از وی در مورد دولت آیندهاش میپرسیدند. اینروزها اما اقداماتی دیگر بازهم مسأله نگاه سیاسی و حمایتی از وی را به نمایش گذاشته است.
یکی از آنها گفتوگوهای تلویزیونی رئیس جمهور به طور متعدد است که آخرین آن بیش از همه مورد انتقاد قرار گرفته است. گفتوگویی که حتی مجریان باسابقه تلویزیونی مانند المیرا شریفی و محمد دلاوری را به اعتراض واداشته، آنهم با این مضمون که این چه مدل گفتوگوست؟ و بیشتر شبیه سخنرانی تکنفره است. بسیاری هم نقش مجری را مورد سرزنش قرار داده و آنچه گذشت را نه یک گفتوگوی حرفهای بلکه نشستن یک کارمند پای سخنرانی رئیسش تلقی کردهاند. اینکه مجری در بخشهایی از این گفتوگو به گونهای رئیسی را همراهی میکرده که انگار نه انگار او باید بدون پیش داوری و نگاه جانبدارانه پرسشهای چالشی بپرسد و نه به تایید عملکرد دولت در زمینههای مختلف بپردازد.
این پایان کار نیست، حالا پخش مستندی به نام «آینده شمایید» با محوریت بازدید رئیس جمهور از دانشگاه شریف در روز دانشجو، بار دیگر نگاه خاص و سیاسی این رسانه را به نمایش میگذارد. مستند بیشتر تبلیغاتی با مضمون بیان معضلات و دید روشن رئیسی، برای شنیدن انتقادات و حل مشکلات و... شبیه به همان فیلمهای کاندیداها در زمان رقابت برای ریاست جمهوری است. به نظر میآید تریبون صداوسیما بیش از هر دولتی اینروزها در اختیار دولت سیزدهم است.
روسری بر سر مجسمه
اما عدم تغییرات در این رسانه تنها به نگاههای خاص جناحی برنمیگردد. صداوسیما موضع خشک خود در مورد پوشش زنان و یا ممیزیها را همچنان ادامه میدهد. در مدیریت گذشته اگر لوگوی باشگاه فوتبال آ.اس.رم ایتالیا سانسور و آرم گاوی که به مادر شیر میدهد محو میشد اینبار شاهد انداختن روسری بر سر یک مجسمه در یک برنامه تلویزیونی در زمان گفتوگو با یک فرد هستیم. تداوم سختگیریها به ویژه در نوع پوشش زنان در تلویزیون چه به عنوان مجری چه برنامههای تلویزیونی تماشاچی محور ... ادامه دارد و از سویی سطح پایین کیفی برنامههای سیما حتی آنهایی که بنا بود برنامههای شاد و سرگرم کنندهای باشند بیانگر وجود محدودیتها در نوع اجرا و برنامه سازیهاست.
سختگیریهایی که زیانش فقط به خود رسانه ملی بر میگردد و به از دست دادن هرچه بیشتر مخاطبانش منتهی میشود. در این میان حتی مسائلی برای برنامههای کودک مانند کلبه عمو پورنگ ایجاد شده که شائبه حذف عموپورنگ از تلویزیون را هم مطرح ساخت که البته مدیر گروه کودک شبکه دو چنین موضوعی را صریحا تکذیب کرد، با این حال ناخودآگاه بسیاری تکرار مشکلات و محدودیتهای برنامه 90و داستان عادل فردوسی پور را با این مسأله و این برنامه مقایسه کردند. معدود برنامههای نسبتا جذاب پیشین تلویزیونی نیز در سریهای جدید خود از رمق افتادهاند و بیشتر وقت برنامه به آیتمهای خسته کننده برای طولانی کردن برنامه اختصاص یافته است. آنچه که از ظواهر امر پیداست اینکه نگاههای نخستین نسبت به تغییر سیاستهای رسانه ملی با وجود مدیریت جدید، از رنگ و رو افتاده و شواهد نشان میدهد آش همان آش است و کاسه همان کاسه... تازه اگر آش شورتر نشده باشد و کاسه داغتر از آش(!)