به گزارش مردم فردا،هر بار که یک سریال یا برخی اوقات مستندی درباره یک قاتل سریالی پخش میشود، علاوه بر وحشتی که ایجاد میکند، این طرز تفکر را به وجود میآورد که «خب، دیگر بدتر از این وجود ندارد؛ این وحشیترینِ آنها بود.» اما واقعیت این است که بعد از گذشت مدت زمان کوتاهی، مشخص میشود که طرز تفکر ما اشتباه بوده است؛ دنیا نامردتر و بیرحمانهتر از آن است که بگذارد ما به همین آرزوی کوچک دلخوش باشیم. خداروشکر آنقدر هم این دسته سریالها مورد توجه مخاطبان قرار میگیرد که سازندگان کار و زندگی خود را ول کردند و بهطرز عجیبی به ژانر جنایات واقعی علاقمند شدند.
سریال دامر هم یکی دیگر از آن مجموعهها به شمار میرود که توجه خیلیها به آن جلب شده است. در خلاصه مینی سریال Monster: The Jeffrey Dahmer Story باید بگوییم که این مجموعه به انگیزهها و متودهای یک قاتل سریالی به نام جفری دامر میپردازد. جنایات وحشتناکی که دامر مرتکب شد، در سال ۱۹۷۸ آغاز شدند و تا سال ۱۹۹۱ ادامه داشتند. او در طی این سالها، در کنار تمام جرائم ریز و درشتی که مرتکب شد، فقط ۱۶ فقره قتل در پرونده خود داشت. این پروندهی ترسناک چه در زمان خودش و چه تا به امروز، آنقدر مورد توجه افراد مختلف قرار گرفته بود که بارها و بارها آثار مختلفی براساس آن ساخته شد؛ اما هیچکدام از آنها مثل این سریال مورد توجه مخاطبان تلویزیونی، منتقدان و دیگر افراد قرار نگرفت.
داستان جفری دامر در همان هفته اول پخش خود، جایگاه شماره ۱ را در میان مجموعههای سرویس استریم نتفلیکس کسب کرد. در هفته دوم، این سرویس اعلام کرد که سریال دامر نهمین مجموعه پربیننده انگلیسی زبان تاریخ بوده است؛ با توجه به اینکه ۵۶ میلیون نفر تمام قسمتهای آن را تماشا کرده بودند. منتقدانی که این مجموعه را تماشا کرده بودند، نظرات متنوعی را برایش ثبت کردند؛ اکثر آنها هنرنمایی بازیگران را مورد تحسین قرار دادند اما نسبت به استثماری بودن آن انتقاد زیادی داشتند؛ بهطوری که انگار سازندگان بیشتر در تلاش بودند تا از داستان، به نفع خودشان و در جهت اهدافی که داشتند، استفاده کنند.
این سریال بیشتر از هر چیزی، عمیقا روی بیکفایتی و بیتفاوتی نیروهای پلیس تمرکز میکند که به این ساکن بومی ویسکانسین اجازه میدهد تا یک قتل زنجیرهای چندین ساله را انجام دهد. همانطور که بالاتر هم گفته شد، جفری دامر ۱۶ نفر را به کام مرگ کشاند. اما این سریال حداقل ۱۰ مورد را نمایش میدهد که به واسطهی آنها دامر تقریبا دستگیر، ولی در نهایت رها شد.
نکته غمانگیز و البته دراماتیکی که درباره این ماجرا وجود دارد، این است که چقدر میتواند یک سیستم فاسد و پرمشکل باشد. دامر که پسری تمیز با ظاهری موجه بود، بارها و بارها توسط نیروهای پلیس و همچنین قاضیهای مختلف، جواز آزادی دریافت میکرد؛ آن هم زمانی که جنایات و جرائم او کاملا واضح بود اما مسئولین پرونده مدام با او رفتار ملایمی داشتند. چیزی که باعث خشم افراد خیلی زیادی شد، این بود که چرا سریال قصد دارد این قاتل سریالی را دراماتیک و انسانی جلوه دهد. حتی این خشم تا جایی پیش رفت که خانواده قربانیان ناامیدی خود را نسبت به رایان مورفی اعلام کردند؛ زیرا «فکر میکردند که او باید بهتر از این حرفها باشد.»
یکی دیگر از مواردی که باعث ناراحتی خانوادههای قربانیان شد، این بود که آنها مجبور هستند دوباره تمام این ماجراها را تجربه کنند. پخش این سریال باعث شد تا تمام احساسات و آسیبهایی که آنها در آن زمان تجربه کرده بودند، دوباره به آنها تحمیل شود. طبق گفته خواهر یکی از قربانیها به نام ریتا ایزبل، ظاهرا سرویس استریم نتفلیکس قبل از ساخت این مجموعه، هیچ ارتباطی با آنها برقرار نکرد و هیچ اطلاعی به آنها نداد؛ حتی به خودشان زحمت ندادند که نظر خانوادههای قربانی را بپرسند و بهصورت فرمالیته از آنها اجازه بگیرند.
ریتا ایزبل تنها یکی از افرادی بود که در آن زمان مورد آسیب قرار گرفت و حالا نسبت به ساخت این مجموعه انتقاد و خشم خیلی زیادی داشت. اما از آنجایی که این روزها ژانر جرائم واقعی محبوبیت خیلی زیادی پیدا کرده، این کاملا طبیعی است که سرویسهایی مانند نتفلیکس، طبق معمول بخواهند موجسواری کنند و از همین محبوبیت به نفع خود استفاده کنند. از آنجایی که این ژانر محبوبیت خیلی زیادی دارد و این روزها توجه بینندگان خیلی زیادی به آنها جلب شده است، به طبع آثار زیادی هم با محوریت آنها ساخته میشود که قاتلین زنجیرهای مختلف را به تصویر بکشند.