به گزارش مردم فردا،یکی از علایق تماشاگران فیلم ها و سریال ها، حل معمایی است که به دست فیلمنامه نویس خلق شده و توسط کارگردان به تصویر کشیده شده است‌ به همین دلیل هم هر سال با طیف وسیعی از این آثار مواجه‌ایم که عمده آنها در ژانر معمایی-جنایی طبقه بندی می شوند. در این بین پلتفرم های نمایش آنلاین سهم مهمی از این بازار پربیننده را در اختیار دارند. در ایران نیز وضع به همین منوال بوده و بخش مهمی از تولیدات پلتفرم ها را این دسته از آثار تشکیل می دهند. چرا که مخاطبان بالقوه میلیونی داشته و بازگشت سرمایه تهیه کننده را تا حدود زیادی تضمین می کند.
تازه‌ترین سریال پخش شده در این رابطه، سریال «گردن زنی» به کارگردانی سامان سالور و محصول پلتفرم فیلم‌نت است که در همین دو قسمت پخش شده مخاطبان زیادی برای خود دست و پا کرده است. در قسمت نخست، عمده داستان در مجلس عروسی نیما و باران می‌گذرد. زامیاد سعدوندیان به عنوان نویسنده فیلمنامه در این قسمت شخصیت های اصلی و مکمل را معرفی کرده و در عین حال داستانک هایی را کلید می زند تا در قسمت های بعد از آن استفاده کند. از طرف دیگر تنشی را بر داستان حاکم کرده تا تماشاگر خود را دچار اضطراب کند. برای مثال می توان به کشمکش کوتاه بین نیما و مانی اشاره کرد که کدهایی را به تماشاگر در رابطه با گذشته‌شان می دهد.
همین طور رابطه سرد بهمن و بردیا که به عنوان برادران باران کاراکترهای کاملا متفاوتی دارند. در این بین وجه اشتراک هر دو بی میلی شان نسبت به ازدواج خواهرشان با نیما است. مانی دیگر شخصیت مهم گردن زنی است که هاله ای از ابهام در اطرافش است و یکی از داستان فرعی های مهم سریال با محوریت او شکل می گیرد.
شاهرخ خاکستری‌ترین شخصیت کار است که پس از بیرون آمدن از زندان به واسطه مرخصی، به دلیل تقاضای دختری که دوستش دارد، برای دزدیدن یک هارد به خانه نیما می رود و نقطه عطف اول هم اینجا شکل گرفته و نیما و باران به دست شاهرخ به قتل می رسند. یک شوک کامل به تماشاگران تا آنها را کنجکاوانه به دنبال خود بکشاند.
در غیاب قهرمان های داستان، باید شخصیت‌های دیگر وارد عمل شده و تماشاگران آن دو به ویژه نیما را از طریق آنها بشناسند. ورود امیر به عنوان افسر پرونده قتل که زمانی هم عاشق باران بوده، ایده خوبی برای این موضوع به نظر می رسد. حضور امیر در جمع اعضای خانواده که شکلی از یک بازجویی غیررسمی به نظر می رسد، بر همین اساس شکل گرفته و گره های دیگری به داستان می اندازد. پیدا شدن بلیت هواپیما به نام نیما به مقصد تورنتو، گره دیگری به قصه انداخته و نقاط مبهم و تاریک این شخصیت را بیشتر می کند‌. اضافه شدن برادرهای گیسو در قسمت دوم، داستانک دیگری با محوریت آنها شکل داده و تنش حاکم بر قصه را بیشتر می کند.

در عین حال داستانک دیگری با محوریت شاهرخ و گروهی تبهکار به سرکردگی داود شکل گرفته که به یک تعقیب و گریز اساسی و به کما رفتن داود بر اثر تصادف ختم می شود. رفتن شاهرخ به سراغ پدری که دیگر از او قطع امید کرده، داستانک مربوط به او را به سمت و سوی تازه ای می برد.
سامان سالور در دو قسمتی که از «گردن زنی» پخش شده در مقام کارگردان موفق عمل کرده و ریتم خوبی به آن بخشیده که بخش مهمی از آن به دکوپاژ فیلمنامه برمی‌گردد که برای نمونه می توان به سکانس های عروسی در قسمت نخست اشاره کرد.
«گردن زنی» در انتخاب بازیگر هم طیف متنوعی از بازیگران حال حاضر را دور هم جمع کرده و بازی های نسبتا یکدستی از آنها گرفته است‌. از کیسان دیباج و الیکا ناصری در نقش های نیما و باران که حضوری کوتاه در سریال دارند تا حسن معجونی، سمیرا حسن پور، الهام پاوه نژاد، رویا نونهالی، مهران غفوریان و پوریا رحیمی سام که حضور پررنگی در ادامه کار دارند.
«گردن زنی» طی هفته های آینده به واسطه قصه ملتهب و پیچیده اش، می تواند گزینه خوبی برای علاقمندان سریال های جنایی- معمایی ایرانی باشد.