به گزارش مردم فردا، جهش قیمت مسکن پس از سال ۱۳۹۷، باعث شد تا سهم مسکن در سبد خانوار مردم افزایش یابد. طبق آمار رسمی، سال ۱۳۹۶، پیش از آن که مسکن دچار جهش قیمت شود؛ سهم مسکن در سبد هزینهها، ۳۳درصد بود. درحالی که این عدد در سال گذشته به ۴۲.۴درصد رسیده است. با گرانی مسکن و متناسب نبودن رشد دستمزدها با آن، سهم سایر نیازهای مردم در سبد هزینههای خانوار کاهش یافته است. طبق دادههای رسمی، مردم اگر در سال ۱۳۹۶ میتوانستند ۳درصد از هزینههای خود را به «تفریح» اختصاص دهند، سال گذشته ناچار شدند آن را تا ۱.۶درصد کاهش دهند. این کاهش در ابعاد دیگر هم مشاهده میشود. «بهداشت و درمان»، «حمل و نقل و ارتباطات» و «پوشاک و کفش» از دیگر نیازهای زندگی مردم هستند که بعد از جهش قیمت مسکن، سهمشان در سبد هزینههای خانوار کم شده است. به همین دلیل برنامۀ دولت برای مسئلۀ مسکن در این زمان بسیار اهمیت دارد.
فاصله حداقل دستمزد با قیمت یک متر مربع مسکن نجومی شد
برای داشتن تصویری واضح از آن چه گرانی مسکن بر سر زندگی مردم آورده، لازم است به پیش از جهش قیمت مسکن برگردیم. به استناد بانک مرکزی قیمت یک مترمربع واحد مسکونی معامله شده در شهر تهران در سال ۱۳۹۶، برابر با ۵میلیون و ۸۷۵هزار تومان بود. رشد نقطه ای سالانه شاخص اجارهبها در مناطق شهری کشور، ۸.۳درصد بوده است. یک سال بعد زمانی که جهش قیمتها آغاز شد، قیمت یک مترمربع واحد مسکونی به ۱۰میلیون و ۶۶۷هزار تومان افزایش یافت. شاخص اجارهبها هم به ۱۳.۴درصد رسید. درحالی قیمت مسکن در یک سال متری ۵میلیون تومان گرانتر شد که دستمزدها تنها ماهی ۲۰۰هزار تومان افزایش داشتند. در سال ۱۳۹۶، حداقل دستمزدها ۹۲۹هزارتومان بود که سال بعد به یک میلیون و ۱۴۰هزار تومان رسید.
با گذشت پنج سال پس از آن در سال ۱۴۰۲، رشد سالانه شاخص اجارهبها ۳۹.۶درصد شد. قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در شهر تهران با رشدی بیشتر از ۱۶ برابر، ۸۱ میلیونی شد و دستمزدها با رشد ۵برابری، به ۵میلیون و ۳۰۸هزار تومان افزایش یافت. متناسب نبودن رشد دستمزدها با رشد قیمت مسکن، باعث شد تا مردم نتوانند برای تمام ابعاد زندگی خود هزینه کنند. مقایسۀ سهم «مسکن، سوخت و روشنایی» در دو سال ۱۳۹۶ و ۱۴۰۲ نشان میدهد که گرانی مسکن سهم بیشتری را در این سبد به خود اختصاص داده است.
به گزارش مرکز آمار ایران، در سال ۱۳۹۶ سهم مسکن در سبد هزینههای خانوار، ۳۳درصد بود که این عدد در سال گذشته به ۴۲.۴درصد رسیده است. مسکن ۱۰درصد از سهم سایر ملزومات زندگی انسان، مانند هزینههای درمانی، پوشاک، تفریح و ارتباطات را به خود اختصاص داده است. به عبارت دیگر، مردم ناچارند از سهم سایر ابعاد زندگی بگذرند تا بتوانند هزینۀ مسکن را پرداخت کنند. درخور ذکر است که تورم اجارهبها در مرداد امسال و در تمام مناطق شهری کشور ۴۹درصد اعلام شد. همچنین میانگین قیمت یک مترمربع مسکن در شهر تهران در سال جاری طبق گزارش بانک مرکزی در این راستا، ۸۸ میلیون تومان است. نمودار (۱) تفاوت میان دستمزدها و قیمت مسکن طی سال های گذشته را نشان میدهد.
سهم تفریح تقریبا هیچ شد
با نگاهی به سبد هزینههای خانوار این نکته دریافت میشود که گروه «تفریحات و خدمات فرهنگی» کمترین سهم را در میان کل هزینههای یک سال خانوادههای شهری ایرانی دارد. تفریحات و خدمات فرهنگی شامل، سینما، تئاتر، موزه، گردشگری و کتاب میشود. گرانی بیسابقۀ خانه و بحران مسکن در سالهای اخیر باعث شده است تا تماشای یک فیلم در سینما، بازدید از موزه و گالریهای هنری، خواندن کتاب و مسافرت رفتن دیگر در اولویت زندگی مردم نباشد. بررسیها نشان میدهد سهم «تفریحات و خدمات فرهنگی» از سبد سال ۱۳۹۶، ۳درصد بوده که در سال ۱۴۰۲ به ۱.۶درصد کاهش یافته است.
نامتناسب بودن رشد دستمزدها با قیمتها و گرانی مسکن، خدمات فرهنگی را از زندگیها حذف کرده است. گزارش «نمافر» نشان میدهد خانوادههای ایرانی تنها ۰.۱۱درصد در سال ۱۴۰۱ برای کتاب هزینه کردهاند. سهم گردشگری در گروه «تفریحات و خدمات فرهنگی» بیانگر این است که فقط ۰.۷درصد از درآمد مردم صرف سفر شده است. تورم ۴۹درصدی اجارهبها در کشور، مانع از آن است که مردم به ویژه مستاجران به سفر بروند. به استناد آمار رسمی، تنها ۱۸درصد مسافران سال ۱۴۰۰، از میان مستاجران بودهاند و باقی مسافران صاحب مسکن ملکیاند.
کاهش ۴ درصدی سهم ارتباطات
گروه «حملونقل و ارتباطات» از هزینههای خانوارهای شهری در سال ۱۳۹۶، بعد از مسکن (و خوراکی ها) بیشترین سهم را با ۱۲درصد داشتند. بعد از جهش قیمت مسکن، سهم «حملونقل و ارتباطات» در سبد هزینههای خانوار کاسته شد. به نحوی که در سال گذشته تنها ۸.۳درصد را به خود اختصاص داد. حملونقل شامل سفرهای درون شهری و برون شهری با انواع وسایل نقلیه است. ارتباطات هم در دنیای امروز از طریق اینترنت و شبکههای اجتماعی صورت میگیرد. هرچند بعد از همهگیری کرونا و برخط شدن کلاسهای درس مدرسه و دانشگاه، انتظار میرفت که سهم این گروه در سبد هزینهها بیشتر شود؛ اما آمار برخلاف این را نشان میدهد. کاهش حدود ۴درصدی این گروه در سبد هزینهها به معنای این است که غول مسکن اینجا هم وارد شده و از سهم «حملونقل و ارتباطات» به سهم خود افزوده است.
گرانی مسکن، درمان را هم از اولویت خارج کرد
شاید بتوان گفت هزینۀ «بهداشت و درمان» مهمترین هزینۀ خانوادههاست. ممکن است نبود تفریحات از کیفیت زندگی کم کند؛ اما نبود سلامتی زندگی را ممکن است از بین هم ببرد. در این مورد هم گزارشها نتایج خوبی را نشان نمیدهد. نتیجه بررسیها مبنی بر این است که سهم «بهداشت و درمان» از ۱۱درصد در سال ۱۳۹۶ به ۸.۸درصد در سال ۱۴۰۲ کاهش داشته است. سهم ۴۲.۴درصدی مسکن در سبد سال گذشته سبب آن شده است که مردم توان پرداخت هزینههای درمانی را نداشته باشند. حال آن که درمان بعضاً اولویت بالاتری نسبت به مسکن دارد.
بیماران خاص درصورتی که اجارهنشین باشند و حداقل دستمزد تعیین شده در سال را دریافت کنند؛ باید میان مسکن و سلامتی یک گزینه را انتخاب کنند. نکتۀ قابل ذکر این است که دستمزدها در تمام کشور یکسان است؛ اما اجارهبها در تهران بیشتر از سایر شهرهای کشور است. به گزارش بانک مرکزی، میزان تورم اجارهبها در شهر تهران ۴۵درصد است. بنابراین شرایط برای مردم تهران در صورت بروز بیماری سختتر است. شرایط بحرانی مسکن حتی مانع از آن است که مردم به سلامتی خود توجه داشته باشند.
گرانی خانه سهم زندگی را از مردم گرفت
پیداست که دستمزد مردم محدود است و تورم در سالهای اخیر حتی گاهی به بالای ۴۰درصد رسیده است. از طرف دیگر، گرانی بیحد و حصر مسکن در سالهای اخیر به بحران تبدیل شده است. رشد شاخص اجارهبهای مسکن از ۸.۳درصد به بیش از ۳۹ درصد در سال ۱۴۰۲ هم افزایش یافته؛ اما دستمزدها به آن میزان رشد نکرده است. به همین دلیل نزدیک به نیمی از سبد هزینههای خانوار به مسکن اختصاص دارد. این اتفاق همراه با منابع مالی محدود مردم، عامل کاهش سهم سایر هزینههای زندگی مردم است. در نموارد (۲) نشان داده شده که گرانی مسکن چگونه از سهم زندگی مردم کم کرده است.
به جز مواردی که پیش از این ذکر شد، سهم گروههای «پوشاک و کفش»، «لوازم و اثاث و خدمات خانوار» و «کالاها و خدمات متفرقۀ خانوار» هم با گرانی مسکن، کم شده است. به معنای دیگر، هزینۀ مسکن از تمام ابعاد زندگی مردم زده است. به همین دلیل در کنار توجه به مسائل اقتصاد کلان، لازم است دولت توجه ویژهای به سامان دهی بازار مسکن داشته باشد.