قتلهای خانوادگی با وجود تلخی بسیار زیادی که دارند، جذابند و بارها و بارها سوژهی مهمی برای فیلمهای سینمایی شدهاند. این اواخر در شبکه نمایشخانگی هم سریالهای زیادی با تمرکز روی این مسئله ساخته شده. از «آقازاده» و «قورباغه» گرفته تا سریال «بازنده» که در قسمت نهم آن شاهد یک صحنه دلخراش از قتلی خانوادگی هستیم.
به گزارش مردم فردا،پس از اینکه در قسمت هشتم، آوا برادرش را هل میدهد و باعث مرگ او میشود، در قسمت نهم شاهد صحنههای دلخراشی از تلاش خواهر برای پنهان کردن جسد برادرش هستیم. به این بهانه مروری داریم بر قتلهای خانوادگی که سالهای اخیر در سریالهای شبکه نمایش خانگی شاهد بودهایم. (اگر هنوز قسمت نهم «بازنده» را ندیدهاید، بخش مرتبط با این سریال را نخوانید.)
بازنده | امین حسینپور | 1403
«اورا» در سریال «بازنده» به شکل ناخواستهای موجب قتل برادرش میشود.
در قسمت هشتم سریال «بازنده» به کارگردانی امین حسینپور، شاهد بودیم که شخصیت آوا با بازی صدف اسپهبدی، سر اینکه برادرش به او مشکوک شده با او درگیر میشود و هلش میدهد. برادرش از پشت روی زمین میافتد و میخ بزرگ کفپوش چوبی فرو میرود توی سرش و جادرجا میمیرد. در قسمت جدید، آوا که مستاصل شده نمیتواند چیزی از این ماجرا بروز دهد و میترسد شک پلیس به او بیشتر شود. برای همین هم برادر را در حمام مثله میکند و قطعات بدنش را در دو چمدان میریزد. او که همیشه آراسته است و آرایشی روی صورت دارد در این قسمت چهرهاش بهم ریخته و مدام گریه میکند. زمانی که همسایهاش او را میبیند و شروع به صحبت میکند، میبینیم رنگ چهرهاش تغییر کرده و به تیرگی میزند. آوا شبانه برادرش را خاک میکند اما نمیتواند با تجربه وحشتناکی که از سر گذرانده کنار بیاید. با اینکه به نظر میرسد صحنه پایانی سریال با انتحار مرتبط باشد اما هنوز هم نمیتوانیم مطمئن باشیم علت مرگ او چه بوده است. در قسمت نهم خبری از کاراکترهای ارغوان و کاوه نیست و همهچیز با تمرکز روی آوا و نشانههایی که از خود برجا گذاشته پیش میرود.
افعی تهران | سامان مقدم | 1402
آرمان بیانی در سریال «افعی تهران» مادرش را به شکل مرموزی به قتل میرساند.
در سریال «افعی تهران» که براساس فیلمنامه پیمان معادی به کارگردانی سامان مقدم ساخته شده بود، با منتقد و کارگردانی به نام آرمان بیانی مواجه بودیم که میخواست در پنجاه سالگی اولین فیلمش را درباره قاتلی زنجیرهای به نام افعی تهران بسازد. شنیدن خبر مرگ پدر و اجبار برای نگهداری از پسر، آنهم درست زمان کلید خوردن فیلم، چنان تاثیری روی او میگذاشت که سراغ تراپیست میرفت. روایتهایش برای تراپیست ما را با گذشته او همراه میکرد. او مدام برای تراپیست تعریف میکرد که فردی شکستخورده است و این شکست را به مشکلات دوران کودکیاش ربط میداد. دست آخر مشخص میشد قاتل زنجیرهای تحت عنوان افعی تهران خودش بوده است و به هرکس میخواسته به بچهای آسیب برساند نزدیک میشده و او را به قتل میرسانده است. در قسمت پایانی متوجه میشدیم که آرمان بیانی به عنوان آخرین پروژه، سراغ مادرش رفته و در آسایشگاه سالمندان با یک داروی خاص او را هم به قتل رسانده است؛ رازی که تراپیست به آن پی میبرد و قول میدهد آن را فاش نکند تا زندگی آرمان به خطر نیفتد.
شریک جرم | مازیار میری | 1402
در قسمت اول «شریک جرم» شاهد قتل یک زن توسط همسرش هستیم.
در مینیسریال «شریک جرم» به کارگردانی مازیار میری، قتل در همان قسمت ابتدایی رخ میداد. ماجرا از این قرار بود که مردی با بازی سجاد بابایی از زندان مرخصی میگرفت تا ماجرای درخواست طلاق غیابی همسرش را پیگیری کند. ندا همسرش اعلام کرده بود که دیگر تمایلی به زندگی با او ندارد. مرد در دفتر وکیل همسرش با او دعوا و جنجال راه میاندازد و پس از یک مشاجره طولانی، همسرش را به قتل میرساند. بلافاصله بعد از قتل همسرش خودش را هم میکشد. قسمت اول این سریال با بحرانی عجیب شروع میشد و مابقی داستان با ماجراهای وکیل با بازی سارا بهرامی پیش میرفت؛ وکیلی که به واسطه رخ دادن دو قتل در دفتر کارش زندگیاش بهم میریخت و در این بین پای ماجراهایی درباره پروندههای گذشته او هم به میان میآمد. حالا او میبایست برای اثبات حقانیت شغلیاش برای کشف راز این قتل تلاش کند.
خونسرد | امیرحسین ترابی | 1401
سارا کیا خواهر دکتر کسری در طول سریال همسرش را به قتل میرساند.
در سریال «خونسرد» به کارگردانی امیرحسین ترابی، یک پزشک پزشکی قانونی بود که به تنهایی به مجری قانون تبدیل میشد و مجرمانی را که از محاکمه تبرئه میشدند به سزای اعمالشان میرساند. علت اصلی این اقدام به قتلها به کودکی او برمیگشت. کسری در کودکی شاهد قتل مادرش توسط پدرش بود و این تصویر هیچگاه از ذهنش پاک نمیشد. این تروما همیشه در ذهنش مانده و او را به فردی در ظاهر آرام اما در باطن انتقامجو بدل کرده بود. به همین دلیل هم تشکیلاتی ترتیب میداد و افرادی را که به نحوی به زنان و دختران آسیب میزنند را به قتل میرساند. نکته مهم اینکه خواهرش هم در کودکی شاهد قتل مادر بود و این خشونت خانگی به نحوی روی زندگی او هم اثر گذاشته بود. او به مشکلات روحی و روانی زیادی دچار بود و دروغهای همسرش هم به این بحران روحی دامن میزد. تا اینکه در قسمتهای پایانی بالاخره دست به کار میشد و همسرش را به قتل میرساند. کسری سر میرسید و روی قتلی که خواهرش انجام داده بود سرپوش میگذاشت.
درمانگر | امین حسینپور | 1401
بانیپال شومون و سارا بهرامی در نمایی از سریال «درمانگر»
امین حسینپور در مینیسریال «درمانگر»، از زنی مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی صحبت به میان میآورد. زنی که ادعا میکرد همسرش به او خیانت میکند و برای بالاکشیدن اموالش، صدای پدر مرحومش را تقلید میکند و از او میخواهد خودش را بکشد. ماجرا رفتهرفته ابعاد گستردهتری پیدا میکرد و ترس و وحشت زن بالا میگرفت. تا اینکه نهایتا همسرش را به قتل میرساند. درمانگر او که تمام این مدت صحبتهایش را شنیده، بعد از قتل مرد توسط زن، سراغ او که در مرکزی روانی بستری شده میرفت و میگفت از رازش خبر دارد. اینجا بود که متوجه میشدیم زن از اول هم مشکلات روانی نداشته و با نقشهای از پیش تعیین شده به دنبال رهایی از محکومیت قتل همسرش بوده است. نکته مهم اینکه درمانگری که تمام این مدت شاهد ماجراها بود برای اینکه سکوت کند و زن را بیمار روحی جلوه دهد تا از محاکمه تبرئه شود، از او سهمی کلان میخواست.
میخواهم زنده بمانم | شهرام شاهحسینی | 1400
امیر شایگان در «میخواهم زنده بمانم» همسر اولش را به قتل میرساند.
در سریال «میخواهم زنده بمانم»، امیر شایگان با بازی حامد بهداد، فردی بانفوذ بود که از خانوادههای زندانیان پولهای کلان میگرفت و توی پروندهها دست میبرد یا خانههای مصادرهای را در ازای قیمتهای گزاف به صاحبانش برمیگرداند. آنقدر قدرت داشت که کسی جرئت نمیکرد خلاف گفتههایش دست به اقدام بزند. همهی اطرافیانش را خریده بود هرکس را اراده میکرد از سر راه برمیداشت. شایگان شخصیتی پیچیده بود. ابتدای سریال بین هما و نادر جدایی میانداخت و بعد از آن با شخصیت کاریزماتیکش نه تنها هما که مخاطبان را هم به سمت خودش میکشید. در قسمت پایانی زمانی که به توطئه همسرش زهره با بازی آزاده صمدی پی میبرد، با همان آرامش همیشگی او را به قتل میرساند. صحنهای که شایگان پایش را میگذاشت روی گاز و همسرش زهره را زیر میگرفت، جزو مهمترین سکانسهای این سریال به حساب میآمد.
زخم کاری | محمدحسین مهدویان | 1400
مالک با همدستی سمیرا «خان عمو» را به قتل میرسانند.
در سریال «زخم کاری» به کارگردانی محمدحسین مهدویان، مالک با بازی جواد عزتی در همان قسمتهای اول، حاج عمو را به قتل رساند. گرچه ریزآبادی عموی تنی او نبود اما بهرحال نسبت فامیلی داشتند و رابطه زندگی میانشان وجود داشت. مالک تمایلی به قتل حاجعمو نداشت اما سمیرا مجبورش کرد برای رسیدن به قدرت او را از میان بردارد. شبی که همگی در ویلای مالک در شمال بودند و حاجعمو مست شده بود، به پیشنهاد آنها به حمام رفت و مالک در وان حمام او را به قتل رساند. قتل حاجعمو شروعی بود بر قتلهای بعدی مالک. او تمام مدت کابوس میدید و نمیتوانست یک روز خوش داشته باشد اما از سوی دیگر هم نمیخواست کاری را که شروع کرده ناتمام رها کند. در فصل آخر «زخم کاری» میدیدیم که برای قتل سمیرا هم آدم اجیر میکرد اما بعد از اینکه میفهمید املاک ریزآبادی به نام سمیراست قید کشتنش را میزد.
قورباغه | هومن سیدی | 1399
نوری در دوران نوجوانی شرایط به قتل رسیدن پدرش را مهیا میکند.
در سریال «قورباغه» به کارگردانی هومن سیدی، شخصیت نوری، یک قاچاقچی مواد مخدر بود. به راحتی آدم میکشت و با ماده معجزهآسایی که در اختیار داشت میتوانست هرکسی را به انجام هرکاری وادار کند بدون اینکه گیر بیفتد. نوری از کودکی احساسات و عواطف عجیب و غریبی داشت. در بچگی مدرسهشان را آتش میزد و ابایی از آزار و اذیت نداشت. در یکی از سکانسها که مرتبط با دوران جوانی او بود، میدیدیم که به دو نفر پول داده است تا پدرش به بیابانی بکشند و او با بیل جلوی روی خودش بکشند. این صحنه درحالی اتفاق میافتاد که خواهر کوچکترش از توی آینه ماشین شاهد مرگ پدرش بود. در قسمت پایانی سریال، ورق برمیگردد و نوری با سمی که خواهرش به او میدهد به قتل میرسد. نوری در پاسخ به سوال خواهرش که چرا اطمینان کرده و سم را خورده میگوید که فکرش را هم نمیکرده که خواهرش چنین کاری با او بکند. اینجاست که متوجه میشویم وقتی کوچک بوده، مادر نانتی نوری هم با سمی که او برایش آورده به قتل رسیده است.
آقازاده | بهرنگ توفیقی | 1399
در قسمت بیستم سریال «آقازاده»، امیر بحری با بازی مهدی سلطانی، فردی که از سوی رئیسجمهور برای وزارت انتخاب شده بوده، همسر جوانش را به قتل میرساند. ماجرا از این قرار بود که سارا، همسر جوان امیر بحری بهخاطر مشکلاتی که پسر همسرش نیما برای دوستش راضیه ایجاد کرده بود با او دعوا میکرد. او بحری را تهدید میکرد که آبرویش را میبرد. قبل از سکانس موردنظر، سارا به دوستی تلفن میزد و به او میگفت به خانهاش بیاید. وقتی بحری به خانه میرسید متوجه میشد سارا چمدانش را بسته و مدارکی علیه خودش را هم در آن جا داده است. سارا میگفت اصل آنها را ریخته روی فلش و داده به کسی. بحری اسلحه را میگرفت طرف سارا اما او کوتاه نمیآمد و نهایتا به او شلیک میکرد. این سکانس جنجال زیادی در شبکههای اجتماعی به پا کرد. برخی به شباهت این سکانس با ماجرای قتل همسر یکی از چهرههای سیاسی مشهور صحبت به میان آوردند و تحلیلهای مختلفی ارائه کردند.