به گزارش مردم فردا،پس از این سخنان ،عراقچی و هیئت همراهش چمدان ها را بستند و هتل کوبورگ را به مقصد تهران ترک کردند تا اگر تصمیم نهایی گرفته شد، برگردند و توافق را خودشان یا وزرای خارجه امضا کنند . این بازگشت حدود 160روز طول کشید . در تهران دولت عوض شد و دولت جدید به ریاست سید ابراهیم رئیسی هم دنبال احیای برجام با هدف رفع تحریم ها رفتند . 8 آذر دور جدید مذاکرات با مدیریت علی باقری که زمانی معاون سعید جلیلی در مذاکرات دوره احمدی نژاد بود، استارت خورد و تاکنون بیش از دو ماه از آن زمان گذشته است . اکنون که شما این گزارش را می خوانید احتمالا باقری و آن بخشی از هیئت مذاکره کننده ایرانی که با وی به تهران آمده بودند به وین رسیدند یا در راه بازگشت هستند ، آن هم با دستورالعمل هایی جدید و مشورت هایی طولانی برای این که با دستی پر دور هشتم گفت وگوها را از سر بگیرند . طرف های مقابل هم همین طور و بعد از یک هفته رایزنی در پایتخت هایشان، حالا در حال بازگشت به میز مذاکرات وین هستند و باید دید در نیمه مربیان، مذاکرات هسته ای که برخی از آن به نام مرحله نهایی گفت وگوها یاد کرده اند ،چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
اختلافات بر سر چیست؟
ششم مرداد امسال کاظم غریب آبادی نماینده سابق کشورمان در آژانس بینالمللی انرژی اتمی که عضو تیم مذاکره کننده نیز بود در گفت وگو با سایت رهبر انقلاب به بیان هفت اختلاف عمده که باعث شد توافق در دور قبلی وین به نتیجه نرسد، پرداخت. حالا که در آستانه بخش دوم مذاکرات وین بعد از یک هفته تنفس قرار داریم میخواهیم به آخرین وضعیت این هفت مورد اختلاف بپردازیم و براساس خبرهای منتشر شده در این مدت و شنیدهها و گمانه زنیهای روزنامه خراسان بررسی کنیم که در هر مورد به کجا رسیده ایم و این که میگوییم به توافق نزدیک شده ایم یا توافق در دسترس است و نیاز به تصمیم سیاسی به خصوص از سوی آمریکاییها دارد به چه معناست ؟
1- اولین مورد به نقل از غریب آبادی این بود که «آمریکاییها کل تفاهم را به پذیرش بندی در خصوص انجام گفتوگوهای آینده درباره مسائل منطقهای گره زدند و رفع برخی تحریمها و همچنین خروج نام سپاه پاسداران از فهرست گروههای تروریستی را به پذیرش این بند منوط کردند».
در این زمینه از دور قبل و چه زمان عراقچی و چه زمان باقری، تیم ایرانی به شدت مخالف داخل کردن موضوعات غیر هستهای بوده و هست. در دور اخیر هم طرف مقابل دنبال چنین شرط و شروطی نرفته و اصرار خاصی هم نداشته است. این رفتار نشان میدهد آنها به این فهم رسیدهاند که ایران و تیم مذاکراتی غیر از مباحث هستهای و آن چه در برجام تعهد داده، حرف دیگری در وین ندارد و نمیشنود.
2- دومین مشکل این بود که «حاضر به لغو دستور اجرایی تحریم تسلیحات متعارف نشدند ».
این موضوع که خلاف صریح برجام و قطعنامه 2231 است همچنان از موارد حل نشده باقی مانده و آمریکاییها اصرار به حفظ آن دارند. اگر چه ایران نیازی به تسلیحات خارجی ندارد و به توان تسلیحاتی بومی بالایی رسیده اما ادامه حیات چنین تحریمی با روح توافقات و به ویژه قطعنامه 2231 منافات داشته و حداقل به صورت سمبلیک قابل قبول نیست.
3- سومین اختلاف این بود که «حاضر به برداشتن تحریمها علیه بیش از ۵۰۰ نفر از اشخاص حقیقی و حقوقی - که توسط دولت ترامپ به بهانه غیرهستهای تحت تحریم قرار گرفتند- و همچنین لغو قانون تحریمی کاتسا نشدند».
یکی از دعواهای ایران و طرف مقابل همین تعیین محدوده تحریم هاست. اصلیترین این تحریمها شامل 507 تحریم افراد حقیقی و حقوقی میشود که از فردای توافق برجام در دی ماه 1394 وضع شدهاند. ایران خواستار رفع این هاست اما طرف مقابل با بهانههایی سعی در فرار از زیر این کار دارد. ایران گفته در هر توافقی باید همه تحریمهای برجامی و همه تحریمهایی که مانع تجارت آزاد با ایران میشود یا انتفاع اقتصادی ایران از برجام را مختل میکند، رفع شود اما طرف مقابل مدعی شده بسیاری از این تحریمها یا از قبل برجام برقرار بوده و با برجام هم رفع نشده یا با عناوین دیگر همچون موضوعات حقوق بشری یا نظامی وضع شده و قابل رفع با توافق هستهای نیستند. شنیدههای خراسان حاکی است، در این زمینه پیشرفتهای خوبی حاصل شده و طرف مقابل نرمشهایی داشته است از جمله همچون دور قبلی وین با رفع همه تحریمهای برجامی و تحریمهای موضوعی مانند نفت، فلزات گران بها،بانک، بیمه، کشتیرانی و. .. موافق و صرفا دعوای باقی مانده بر سر این 507 اسم است، در این حوزه نیز برخی توافقات اولیه انجام شده اما هنوز اختلافات مهمی باقی مانده که تحریمهایی همچون کاتسا، ویزا و پادپاتریوت از آن جملهاند.
4- چهارمین مسئله به قول غریب آبادی این بود که «حاضر به ارائه تضمین در خصوص تکرار نکردن رفتارهای مشابه دولت قبل در قبال تفاهم هستهای نشدند».
موضوع تضمین از جمله مطالبات بسیار مهم و منطقی ایران در این مذاکرات است که ریشه در رفتار قبلی آمریکا دارد. در این خصوص همه طرفها از جمله طرف آمریکایی اصل موضوع را قبول کرده و ایدههای مختلفی نیز مطرح شده و طرفین روی این ایدهها کار کردهاند. ایران خواهان سه نوع تضمین سیاسی، حقوقی و اقتصادی است که طیفی از امضای رئیسجمهور آمریکا برای حفظ برجام تا تعهد کشورهای مشارکت کننده یا تعیین دوره معقولی برای کار شرکتها در صورت بر هم خوردن برجام بوده است. ایران در این خصوص پیشنهاد 4 یا 5 سال را داده بود که هنوز طرف مقابل قبول نکرده است. با این حال شنیدههای ما حاکی است در حوزه تضمین ها، پیشرفتها بیشتر بوده و تفاهمات خوبی شکل گرفته هر چند هنوز به توافق بدل نشده است.
5- موضوع پنجم این که« حاضر به بحث درباره خسارتهای وارد شده به ایران نشدند».
طرف مقابل همچنان در برابر این بحث مقاومت میکند و ایران هم البته در این مقطع اصرار و پافشاری ندارد همان طور که رهبری هم فرمودند چنین موضوعی میتواند در آینده مطرح شود. ایران فعلا صرفا خواستار اشاره به این موضوع برای آینده است و نمیخواهد بحث خسارتها به یک عامل بن بست تبدیل شود با این حال طرف مقابل تقریبا قبول کرده هزینههای بازگشت ایران به حالت هستهای برجام را بپردازد.
6- ششمین موضوع این که «درباره فعالیتها و تعهدات هستهای ایران زیاده خواهیهایی را فراتر از متن برجام مطرح کردند».
این مسئله در کارگروه هستهای در وین بسیار بحث شده است. طرف مقابل میگوید طبق برجام نباید ایران سانتریفیوژهای پیشرفته فراتر ازIR1 خود را برای غنی سازی به کار گیرد و ماشینهای پیشرفته فراتر از تعداد مورد اشاره در برجام نیز باید نابود شوند. ایران چه در مذاکرات قبلی وین و چه در این دور اخیر هرگز زیر بار این موضوع نرفت و حتی پیشنهاد برخی کشورهای دوست مبنی بر انتقال ماشینها به خارج از کشور را هم نپذیرفت و صرفا بر حفظ این ماشینها در انبار تحت نظر آژانس و به طوری که در صورت نیاز، بازیابی و نصب شوند، تاکید دارد. مشکل طرف مقابل ادعای آنها درباره زمان گریز هستهای ایران است و میگویند نباید به گونهای ماشینها انبار شوند که زمان ادعایی آنها کاهش یابد. در این خصوص نیز شنیدهها حاکی است، روشهای مناسبی از سوی سازمان انرژی اتمی ایران مطرح شده که میتواند ضمن حفظ سلامت ماشین ها، نگرانی ادعایی طرف مقابل را نیز برطرف کند.
7 - آخرین مسئله راستی آزمایی است.«درخصوص راستیآزمایی آمریکاییها حاضر نشدند ابتدا آنها تمامی تعهدات خود را انجام بدهند و تنها پس از راستیآزمایی در زمانی معقول، ایران به اجرای تعهدات خود بپردازد».
یکی از نقاط اختلافی اصلی و پیچیده همین موضوع راستیآزمایی است که ظاهرا هنوز هم لاینحل باقی مانده و ایدههای مطرح شده نتوانسته رضایت دو طرف را جلب کند. همچنان دو ایده بیش از دیگر ایدهها روی میز است. یکی همان ایده «روز طولانی» که 48 ساعت است و در این روش دو طرف همه اقدامات مقدماتی را ظرف یک یا دو هفته انجام میدهند و در زمان معین ابتدا آمریکا تحریمهای خود را بر میدارد و ایران طی تشریفاتی خاص راستی آزمایی انجام میدهد و در صورت تایید، اقدامات هستهای خود را شروع میکند. البته این روش هنوز از سوی ایران پذیرفته نشده و حتی آمریکا هم روی این که چه نهاد یا مرجعی راستی آزمایی انجام دهد، حرف دارد. دومین روش، روش گام به گام است، به این شکل که همه طرفها به توافق نهایی میرسند و سپس مراحل اجرایی به صورت گام به گام و ظرف چند هفته یا حداکثر چند ماه انجام میشود البته در این روش گام اول با آمریکا خواهد بود.
از این هفته سخت ترین بخش کار شروع می شود، به ویژه این که اروپا و آمریکا با ساختن ضرب الاجل های غیرواقعی در ماه فوریه باعث سخت تر شدن کار شده اند. در این میان یک اصل مهم را نباید فراموش کرد، اصلی که همه می دانند و بالای صفحه متن نهایی یا متن «تصمیم » نوشته شده مبنی بر این که «هیچ توافقی شکل نمی گیرد مگر این که در همه موارد توافق شود». این یعنی اگر حتی ۱۰درصد از متون مذاکراتی نیز باقی مانده باشد، مذاکرات همچنان ناتمام است و توافقی وجود ندارد.
ایران به رغم این که در این سالها بیشترین هزینه را بابت اقدام غیر قانونی و احمقانه آمریکا در بر هم زدن برجام داده، برای رسیدن به توافق در سریعترین زمان آماده است و حتی مذاکره کنندگانش را با بالاترین اختیارات ممکن به وین میفرستد، حتی وزیر خارجه ایران اعلام کرده در صورت نیاز به مذاکره دوجانبه با آمریکا برای حل بن بستهای احتمالی نیز مشکلی ندارد . حالا انتخاب با طرف مقابل است که اگر در ادعای خود مبنی بر کم بودن زمان صداقت دارند، سرعت تصمیم گیری خود را بالا ببرند تا توافق حتی زودتر از زمانهای ادعایی آنها نهایی شود.