به گزارش مردم فردا،لطیفی در برنامه «هفت» میزبان سیدمرتضی فاطمی کارگردان «بی مادر» و میترا حجار و پردیس پورعابدینی بازیگران این فیلم سینمایی بود.
فاطمی که اولین تجربه فیلم بلندش را در قالب «بی مادر» به نمایش گذاشت، بیان کرد: این فیلم به جهان شخصی، فکری و تعلقات خودم نزدیک است. فیلم در دو مرحله ساخته شد؛ در مرحله نگارش و کستینگ. آدم ها بر اساس انتخابهایشان در موقعیتی که هستند، قرار دارند. من با وسواس مرحله کستینگ را سپری کردم و حقیقتاً از ترکیب و سیمی بازیگرانی که کنار هم ایستادند، خیلی راضی هستم و خیلی دوست داشتم این زوجها، دوئیت های متفاوتی داشتند و ترکیب شدند.
هر بار که روی شخصیت ها متمرکز می شدم، موقعیتها و لحظات جدیدی به فیلمنامه اضافه میشد و هر بار نیز باید روابط علی و معلولی اینها را کنترل میکردم اما داستان پایان بندی فیلم، از ابتدا و حتی میتوانم بگویم جرقه و تصویر اولیه نگارش فیلمنامه بر اساس همین پرسش شخصی در پایان بندی شکل گرفت. معتقدم فلسفه و سینما در یک نقطه به هم می رسند و آن هم لحظهای است که به خودپرسشگری میرسید و از خودتان یک پرسش میپرسید و وقتی آن پرسش مطرح شود، برای بسط آن پرسش به درام اصلی فیلم برسید.
میترا حجار درباره ترسیم شدن موقعیتی عجیب در این فیلم و همذات پنداری مخاطب با این موقعیت گفت: الان سالهاست کارهایی کنم که بتوانم شخصیتش را بپذیرم و احساس میکنم همه آدم ها ابعاد خوب و بد را با هم داریم و متاسفانه قبلا اینطور نبود و شخصیت یا بد مطلق بود یا خوب مطلق. این بخش خاکستری شخصیت که همه آن را دارند و برای من شخصیت مرجان، پیچیدگیاش است که جذاب است و عاشقانه زندگی میکند ولی باز هم در زندگیاش کمبود احساس می کند و در واقع یک چالشی را شروع می کند که خودش از پس آن بر نمیآید. هر نقشی را ایفا میکنم بخشی به وجود من اضافه میکند، یعین از آن شخصیت و تصمیم هایش و فکرهایش یاد میگیرم و احساس کردم خیلی نقشی متفاوت است و این پیچیدگیاش جذابیت داشت.
لطیفی به جسارت پردیس پورعابدینی در ایفای نقش مادر در موقعیتی که این بازیگر دارد اشاره کرد و از او درباره این انتخاب پرسید. پورعابدینی نیز درباره ایفای نقش مادر و چالش آن برایش گفت: روز اولی که فیلمنامه را خواندم، متوجه همین مورد که به شدت از من به لحاظ سنی و موقعیتی دور بود، شدم. تلاش کردم که به این شخصیت نزدیک شوم و به خاطر آن سفر رفتم تا بچه ها و مادرانی که در سختی بودند، ببینم و سعی کردم آن المانها را در اطرافم به دست بیاورم. نقش «مهروز» برای من آن دور بودن و چالشی که برایم داشت، من را بیشتر به وجد آورد تا به سمتش بروم.