نویسنده، روزنامهنگار، مدیر و سردبیر مجلۀ «دنیای تصویر» که برنامهساز تلویزیونی هم بود و با سیمایی سینمایی و بیانی گرم، مجری توانمند و جذابی هم به حساب میآمد.
در جشن حافظ تنها به معرفی برترینهای سینما پرداخته نمیشود بلکه تولیدات شبکۀ نمایش خانگی و چهرههای تلویزیونی را نیز دربرمیگیرد یا همان «دنیای تصویر» و نه تنها به لحاظ تعلق به بخش خصوصی که از این جنبه نیز متمایز است.
این نوشته دربارۀ برگزیدگان و معرفی شدگان جشن امسال نیست که با عبور نسبی از شرایط محدود کنندۀ کرونایی مجال برگزاری یافت اگرچه جوایز اصغر فرهادی به خاطر فیلم «قهرمان» و اقدام مسعود کیمیایی در تقدیم جایزه به مردم اصفهان و زاینده رودِ از نفسافتاده قابل ذکر است.
به این خاطر است که از ادامۀ سنت برگزاری جشن خصوصی حافظ به همت فرزند و همسر علی معلم (امید معلم و آذر معماریان) گفته شود و این که بهترین یاد، همین است چرا که علی معلم به خاطر این جشن هزینه داد و یک بار وقتی در دولت احمدی نژاد معاونت مطبوعاتی ارشاد وقت و نه دستگاه قضایی مجوز مجله «دنیای تصویر» را لغو کرد، نوشتم: «اتهام اصلی علی معلم و دنیای تصویر این است که جشن مستقل سینمایی (حافظ) برگزار میکنند و این به مذاق کسانی که همه امور را هدایت شده و در کنترل خودشان میخواهند و استقلال و اعتماد به نفس دیگران را برنمیتابند، خوش نیامده است». او البته پیگیری کرد و با حکم قضایی توانست مجله را احیا کند و چند ماه بعد که دیداری دست داد، به آن نکته اشاره کرد و گفت: آری، تمام مشکل همین بود و هر چند مجله دوباره منتشر شد اما جشن سینمایی حافظ معوق و معلق ماند تا آن دولت رفت.
علی معلم را با سیمای خوش، صدای خوب و بوی عطر و البته دود سیگار به خاطر میآورم و همین آخری شاید او را از پا درآورد اما سیگار کشیدن او هم خاص بود؛خیلی خاص.
یک بار در حاشیه جشنوارۀفیلم فجر که دیداری دست داد و گفتوگویی درگرفت، چنان مدهوش لباس آراسته و نوع سیگار کشیدن او به سبک «کلینتایستوود» شده بودم که بیش از آن که به سخنان او گوش کنم مراقب بودم که کِی سیگار از دهان او میافتد! چون نه لای انگشتان او که گوشۀ لب آرام آرام خاکستر میشد در حالی که همزمان پیوسته حرف میزد.
با همه مراوده داشت و جناح و خط و ربط نمیشناخت اما اصول خود را رعایت میکرد و به صرف پول به هر کاری تن نمیداد. به همین خاطر با این که میتوانست مانند برخی دیگر به همکاری خود با تلویزیون ادامه دهد و منتقد ثابت سینمایی شود اما ترجیح داد با «دنیای تصویر» و «جشن سینمایی حافظ» شناخته شود نه با هر برنامه.
سهشنبه 24 اسفند 1395 نوشتم: «قرار بود امشب به دعوت حسین پاکدل نویسندۀ نمایشنامۀ «نام مادران من» به تماشاخانه رو به روی سینما عصر جدید برود و قرار بود هانا کامکار به نمایندگی از بازیگران حضور او را گرامی دارد. جای او اما امشب در این نمایش خالی است و جای او در عرصه مطبوعات، خالیتر و البته جای او در جشن سینمایی حافظ» و حالا در اول آذر 1400 میتوان گفت سینماگران در شامگاه 29 آبان 1400 یاد یک روزنامهنگار خوشذوق را گرامی داشتند. کسی چه میداند شاید هم در جشن شنبه شب، گوشهای ایستاده بود و داشت مثل کلینت ایستوود سیگار میکشید. سیگار، چیز خوبی نیست اما به هر کس نیاید به علی معلم میآمد!