چندی قبل دختر جوانی در تماس با پلیس از سرقت گوشی تلفن همراهاش خبر داد و گفت در یکی از سایتها آگهی فروش تلفن همراه را گذاشته بودم که مردی با من تماس گرفت و خواستار گوشیام شد. حتی یک میلیون تومان هم بهعنوان بیعانه به حسابم پرداخت کرد. اما زمانی که سر قرار رفتم، مرد جوان گوشی را از من قاپید و سوار بر خودروی پرایدی شده و از محل متواری شد.
به گزارش مردم فردا،با شکایت زن جوان، تحقیقات از سوی کارآگاهان پلیس آغاز شد. در حالی که تحقیقات ادامه داشت، کارآگاهان با شکایتهای مشابه دیگری مواجه شدند.
در بازبینی دوربینهای مداربسته،تیم تحقیق موفق به شناسایی شماره پلاک خودروی پراید شده و درنهایت صاحب خودرو که مرد جوانی بود، بازداشت شد و گفت: در سایتهای فروش آگهی جست و جو میکردم و با دیدن آگهی فروش گوشیهای مدل بالای آیفون، با فروشندهها که اغلب خانم بودند تماس میگرفتم و با آنها قرار خرید میگذاشتم.
حتی برای اینکه آنها به من اعتماد کنند، مبلغی بهعنوان ودیعه به حساب فروشندگان واریز میکردم. مالباختگان هم با این تصور که من واقعاً قصد خرید دارم، گوشی و کارتن آن را هم میآوردند. در مرحله بعدی با دیدن گوشی مدل بالا و کارتن، گوشی را میقاپیدم و سوار خودروام که چند قدم جلوتر از محل قرار بود، میشدم. نامزدم در تمام این مدت پشت فرمان بود و به محض سوار شدن؛ خودرو را روشن کرده و فرار میکرد. برای اینکه ردی از خودم به جا نگذارم؛ کارتهایی که با آن پول انتقال میدادم را از معتادان خریداری میکردم.
در ادامه تحقیقات و در بازرسی از مخفیگاه مرد جوان، تعدادی گوشی سرقتی کشف شد که مأموران موفق به شناسایی صاحبان آنها شدند. اما در میان مالباختگان، دختر جوانی که تلفن همراهش در خانه متهم پیدا شده بود گفت: سارق گوشی من، این مرد نیست. کسی که گوشی مرا سرقت کرد بر خلاف او خیلی لاغر اندام بود. من در حال عبور از خیابان بودم که کیفم را یک موتورسوار قاپید. داخل کیفم به غیر از گوشیام، کارتن آن هم بود. من آن روز کارتن را داخل کیفم گذاشته بودم تا برای فروش به مغازه یکی از دوستانم بروم.
بهدنبال اظهارات دختر جوان، تحقیقات در رابطه با این پرونده ادامه یافت. در بررسیهای پلیسی، کارآگاهان دریافتند باند دیگری نیز در پایتخت فعالیت میکند که به روش گوشی قاپی سرقت میکنند. بنابراین با چهرهنگاری متهم مشخص شد وی از سارقان سابقهدار است.
با دستگیری دومین متهم به نام هومن، مرد جوان به گوشی قاپی اعتراف کرد و گفت: من و دوستم شقایق، در خیابانهای تهران پرسه میزدیم و گوشیهای تلفن مدل بالا و کیف خانمها را میقاپیدیم. بعد از سرقت، گوشیها را به مالخر میفروختیم. در یکی از سرقتهایمان، کیفی را سرقت کردیم که داخل آن نه تنها گوشی تلفن همراه مدل بالایی بود بلکه کارتن آن هم داخل کیف بود. با دیدن کارتن تصمیم گرفتیم آن را در فضای مجازی آگهی کنیم و با قیمت بالایی بفروشیم. اما زمانی که به محل قرار با خریدار رفتم؛ او سارق از آب درآمد و گوشی را دزدید.
بدین ترتیب، راز فعالیت باند دوم نیز فاش شد و متهمان دستگیر شدند.