به گزارش
مردم فردا،محمدصادق جوادی حصار، سخنگوی حزب اعتماد ملی طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: شرایط جهانی به ویژه پس از حمله روسیه به اوکراین، اشغال سرزمینهای اوکراین و آسیبی که به روند توزیع کالاهای اساسی مانند گندم، روغن، ذرت و...وارد شد، به گونهای تغییر کرد که باعث شد ایران از جهت تامین مایحتاج عمومی خود احساس خطر کند. بر همین اساس ایران تلاش کرد یارانههای مستقیم تخصیص داده شده به اقلام مصرفی را حدف و به نوعی بین درآمدهای ارزی و هزینه واردات اقلام مورد نیاز خود بالانس ایجاد کند.
رخدادی که طی ماههای اخیر در صحنه عمومی کشور ذیل عنوان جراحی اقتصادی مطرح شده، برآمده از یک چنین آرایشی در صحنه جهانی است. هر اندازه هم که چهرههای دولتی منکر شوند باز هم غیر قابل انکار است که دولت، مشکل کسری بودجه خود را از این طریق حل کرده است.
رخداد دیگری که همزمان با این تحولات رخ داد، آن است که ایران پس از تجاوز روسیه به اوکراین، روند گفتوگوهای برجامی را تا اندازهای کند کرد تا به زعم خود از دل تحولات تازه، دستاوردهای بیشتری کسب کند. این در حالی است که روند کلی احیای برجام نه در اردیبهشت و خرداد 1401 در زمان زعامت دولت سیزدهم بلکه در اسفندماه 99 در دوره مسوولیت دولت دوازدهم میتوانست نهایی شود. واقعیتی که اخیرا از سوی اولیانوف مذاکرهکننده ارشد روسی نیز تایید و تصریح شد که در آن برهه (اسفند99) شرایط مطلوبی برای احیای برجام فراهم شده بود. اما بنا به دلایل گوناگون از جمله دستاوردتراشی برای دولت جدید این روند به تعویق افتاد و متعاقب آن مشکلات عدیدهای نیز برای کشور ایجاد شد. در این میان، امریکا و اروپا برای روشن کردن تکلیف برجام اصرار دارند تا در آستانه انتخابات مجلس نمایندگان ایالات متحده، دستاوردی برای دولت بایدن در حوزه سیاست خارجی ثبت شود. به همین دلیل به دنبال آن هستند تا فشارها را از طریق آژانس علیه ایران با بهانههایی مانند اینکه ایران شفافیت لازم را نداشته و اطلاعات مورد نظر آژانس را ارایه نکرده، افزایش دهند. در واقع امریکا و اروپا از این فشارهای تازه، 2 گزاره را جستوجو میکنند. نخست اینکه از طریق قطعنامه انذاری تعزیری ایران را به میز مذاکره بازگردانده و برجام را احیا کنند.
اما در صورتی که یک چنین فرآیندی محقق نشد به دنبال آن هستند موضوع را به سمت قطعنامهای سوق دهند که توسط شورای امنیت صادر میشود. یعنی اگر امریکا از برجام بیرون رفته و قادر به فعالسازی مکانیسم ماشه نیست از طریق آلمان، فرانسه و انگلیسی این مکانیسم فعال شود و تحریمهای گذشته دوباره احیا و ایران برای پذیرش برجام و fatf تحت فشار گذاشته شود.
در این میان برخی تصور میکنند روسیه و چین، در نشستهای شورای امنیت از ایران دفاع میکنند، فرضیهای که مبتنی بر اسناد و مدارک تاریخی، به راحتی میتوان به اشتباه بودن آن پی برد. در شرایطی که روسیه با غرب درگیریهای شدیدی را پشت سر میگذارد، بعید است روسیه خطر باز کردن جبهه تازهای با غرب بر سر برجام و منافع ایران را به جان بخرد. ایران در این میان نه به اروپا و امریکا اطمینان دارد و نه این ظرفیت را در روسیه و چین میبیند که در بزنگاهها روی کمک جدی آنها حساب کند.
مجموعه این اتفاقات باعث شده تا سیاستگذاران ایرانی روی زمین یخزده حرکت کنند. حرکت روی زمین یخزده هم 2 معنای کلی دارد؛ یکی اینکه به آهستگی باید راه را پیمود و دیگر آنکه باید مراقب بود تا تصادفی صورت نگیرد. در موضوع برجام و مذاکرات، حرکت ایران مانند حرکت روی زمین یخزده است. طرفهای مقابل کفش مناسب، زنجیر چرخ و امکانات لازم را فراهم کردهاند. اما ایران فاقد این امکانات ضروری است. در این شرایط ایران ناچار است آهسته حرکت کند تا زمین نخورد. حرکت آهسته نیز به معنای عقب افتادن است. به عبارت روشنتر، این حرکت آهسته باعث میشود ایران در مناسبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی با چالش مواجه شود و عقب بیفتد. این عقبافتادگی همان خواستهای است که دشمنان کشور دارند. با این دادههای تحلیلی، انسان ناخوادآگاه یاد صحبتهای محمدجواد ظریف در اسفندماه 99 میافتد که هشدار میداد مخالفان دولت و برجام تصور نکنند 6ماه آینده به راحتی میتوانند برجام را احیا و دستاوردهای آن را به نام خود بنویسند چرا که اتمسفر جهانی در 6 ماهآینده با شرایط امروز تفاوتهای چشمگیری خواهد داشت. تفاوتهایی که برخی افراد و جریانات قادر به درک آن نبوده و شاید هنوز هم نیستند.