به گزارش مردم فردا،«طلاخون» که این روزها بر پرده سینماهاست، روایتگر یک پروندهی جنایی و درگیری زنی به نام ناهید با این ماجراست.
این فیلم اثر ابراهیم شیبانی در ژانر درام_اجتماعی است.
شهاب حسینی، حسام منظور، ترنم کرمانیان، زهرا خوشکام و بهار قاسمی بازیگران اصلی این فیلم هستند.
بهار قاسمی بازیگر جوان این فیلم در بخشی از این گفتوگو، درباره تجربه همبازی شدن با شهاب حسینی گفته است: «به هرحال هرکس دوست دارد در بازیگری با افراد حرفهای همبازی شود. جدا از من مصاحبههای زیادی هم خواندم که بازیگران پرشماری گفته بودند که دوست دارند با شهاب حسینی همبازی شوند. همانطور که گفتم همبازی شدن با خیلی از بازیگران را دوست داشتم ولی حضور شهاب حسینی بیشتر شبیه به یک معجزه بود. او افتخار هنر ایران است و از لحاظ هنری، اخلاقی و شخصیتی همتا ندارد. معتقدم که شهاب حسینی به خاطر دلسوزی و محبت بیش از اندازهاش مورد بیمهری قرار گرفته است. شاید اگر مثل خیلیها سکوت میکرد تا این اندازه مورد قضاوت قرار نمیگرفت. جدا از این بازی کردن مقابل ایشان خیلی سخت و پر از استرس بود. چرا که ما بیشتر سکانسهایمان دونفره بود. این را با وجود ۵۰ شاهد میگویم که از زمان حضور آقای حسینی سر فیلمبرداری تمامی سکانسها از ابتدا تا آخر کار نهایتا با دو برداشت انجام میشد. ایشان خیلی برایم وقت گذاشتند و کلی انرژی و انگیزه به من دادند.»
«طلاخون» اولین کار بلند وحرفهای شما با ابراهیم شیبانی است. چه شد که در این کار بازی کردید؟
تقریبا هفت هشت سالی میشود که وارد این فضا شدهام. آشنایی من با آقای شیبانی از جایی آغاز شد که من به آموزشگاهی برای تست سریال «آبان» رفتم. البته این کار هرگز ساخته نشد اما موجب آشنایی من با ایشان شد. آقای شیبانی در ابتدا برای «طلاخون» بازیگران مطرح و شناخته شدهای را در نظر داشتند اما یک روز به من گفتند نظرت چیست که این نقش را تو بازی کنی. ایشان گفت میخواهم کسی را برای این نقش بیاورم که چهرهاش شناخته شده نباشد. وقتی این را شنیدم بسیار خوشحال شدم. از همان روز تمام وجودم را برای شناخت این شخصیت گذاشتم. منتها کمی ترسناک بود چرا که شخصیت پیچیدهای را باید بازی میکردم. اما سعی کردم حالات درونی این شخص را متوجه شوم و هم کنشهای بیرونی آن را انجام دهم. نزدیک به یکسال و نیم طول کشید چرا که چندین بار فیلمنامه بازنویسی شد. در ابتدا فیلم از نگاه زن بود اما حالا با نگاه بچه فیلم را دنبال میکنیم.
ناهید نمایانگر زنی سختکوش است که روی مرز باریکی از شخصیت مثبت و منفی حرکت میکند و در نهایت باطن واقعی خودش را به بیننده نشان میدهد. بازی کردن چنین شخصیتِ دووجهی کار بسیار دشواری است اما آنطور که مشخص است شما از عهدهی آن برآمدید. کمی دربارهی این نقش بگویید، آیا از روانشناس برای رسیدن به این نقش کمک گرفتید؟
دقیقا همینطور بود. دکتر صفارینیا مشاور ما در «طلاخون» بودند. ایشان برای من توضیح دادند که این شخصیت مهین قدیری اختلال مرزی دارد. نشانههای این بیماری به دوران کودکی برمیگردد. وقتی که کودک احساس طرد شدگی و سرخوردگی از سمت والدین میکند این حسها در او شکل میگیرد وعواقب اینها در بزرگسالی باعث صدمه به خودش و جامعه میشود. دقیقا برای شخصیت فیلم ناهید هم همین اتفاقات افتاده است. انتخاب اسم مستعار، بیثباتی، خودکشی، رفتارهای هیجانی خطرناک و تنشزا و... تمام اینها را در سکانسهای مختلفی از فیلم میبینیم. همهی اینها نشانههایی است که در «طلاخون» دانه دانه کاشته شده است.
در کار صحنههایی بوده که با آن راحت نباشید و شما را خیلی اذیت کند؟
یکسری کاراکترها چه بخواهی چه نخواهی تو را درگیر خودشان میکنند. مخصوصا نقش ناهید که براساس یک شخصیت واقعی بود. هنوز هم بعد از گذشت دو سال و نیم گاهی یاد این شخصیت میافتم و این مرا آزار میدهد. در فیلم یک دختر کوچک دوست داشتنی به نام همتا داشتیم که دچار معلولیت بود. بخش ناراحت کنندهی قضیه این بود که هم این کودک و هم فرزند مهین قدیری هردو سالم به دنیا آمده بودند اما در اثر یک اشتباه دارویی این اتفاق برایشان پیش آمده بود. این موضوع هم خیلی من را اذیت میکرد.
آیا بخشهایی از فیلم «طلاخون» سانسور یا دچار ممیزی شده است؟
آقای شیبانی در ساختار کار از عنصر غافلگیری استفاده کردهاند. بخشهایی از فیلم که نشان میداد این شخص قاتل است حذف شده اما نمیدانم به این دلیل بوده که داستان از ابتدا رو نشود یا اینکه مشکل دیگری بوده است.
در روند رسیدن به نقش مهین قدیری چه کردید؟ آیا دیدن فیلمهای به جا مانده از او به شما و ایفای این نقش کمکی کرد؟
معتقدم بازیگر باید تکنیک داشته باشد اما شناخت موقعیت آن کاراکتر هم خیلی مهم است. به یاد دارم که چندین بار ناصرخسرو رفتم تا ببینم این فرد با چه اشخاصی سر و کله میزده، یا طلاهایم را چندین بار بدونه فاکتور برای فروش بردم به این دلیل که اندکی از حس آن زن را درک کنم. در روند رسیدن به نقش، مستندی از مهین قدیری را دیدم که برایم بسیارعجیب بود. وقتی کسی کاری را چندین بار انجام میدهد انگار قبحش میریزد. در هنگام بازجوییها او خیلی راحت صحبت میکند. من خودم این بازی را در سکانس بازسازی صحنهی قتل در فیلم آوردهام. برای عدهای جالب بود که چرا انقدر خونسرد بازی میکنم. در جواب گفتم که باید مستند مهین قدیری را ببینند. شبیهترین جایی که خودم را به مهین قدیری دیدم همان سکانس بود. جالب است جایی در بازجویی از او پرسیدند که شب راحت خوابیدی؟ و او در جواب میگوید: راحت. و جاهایی با بازجوها شوخی میکند. عدهای فکر میکنند باید بازجوییهای اگزجره یا عجیب و غریبی در فیلم باشد اما من چون ما به ازای بیرونی آن را داشتم سعی کردم از همان الگوبرداری کنم.
در سینمای ایران اکثر فیلمنامهها و شخصیتهایی که نوشته میشوند زنهای منفعل و قربانی را نشان میدهند. در «طلاخون» به رغم اینکه ناهید قربانی است اما کنشهایی هرچند بد را از او میبینیم.
دقیقا همینطور است. در سینمای ایران بیشتر به زنهای تحقیر شده و منفعل میپردازیم. ناهید زن منفعلی نیست. درست است که شخصیتی منفی دارد اما در مقابل شرایط بد واکنش نشان میدهد و خودش ظالم است. متاسفانه فیلمنامههای زن محور در ایران بسیار کم هستند. به همین خاطر از آقای شیبانی ممنونم که اعتماد کردند و این نقش متفاوت را به من سپردند.
به ناهید فیلم «طلاخون» هم تجاوز شده است. برای ایفای نقش بهتر حتما بارها به این موضوع فکر کردهاید تا آن حس را در خودتان بیدار کنید. به همین خاطر بد نیست که کمی هم در خصوص جنبش میتو صحبت کنیم. نگاه شما به این قضیه و جنبش چیست؟
از آنجایی که فرد شناخته شدهای نیستم جزو امضاکنندههای این بیانیه نبودم اما قلبا با این جنبش همراهم. میدانم که ممکن است نگاه مردم به سینما بد شود اما اهمیتی ندارد چرا که ما منتظر نتیجهی نهایی آن هستیم. به هرحال این موضوع را نمیتوان نادیده گرفت. این واکنشها ممکن است موجب جلوگیری از خیلی آسیبها شود.
در حال حاضر مشغول چه کارها و فعالیتهایی هستید؟
درحال حاضر سر سریال ۲۴ قسمتی «خونسرد» کار آقای امیرحسین ترابی هستم و نقش یک دختر وکیل را دارم که همسر آقای امیر آقایی است. به غیر از آن روی فیلمنامهای به اتفاق خانم تاجیک و فراهانی هم کار میکنیم. یک فیلم سینمایی هم نوشتهام که در حال بازنویسی آن هستم.
با این اوصاف دغدغهی اصلی شما نوشتن است یا بازیگری؟
دغدغهی اصلی من بازیگری است. اگر مینویسم هم در جهت این است که خودم بتوانم بازی کنم.
در آخر دوست دارم این را بگویم که فیلم زمانی کار خودش را انجام میدهد که بتواند حتی شده روی یک نفر تاثیر بگذارد. در فیلم دیالوگی است که میگوید یا فرزندی را به دنیا نیاورید یا اگر به دنیا آوردید به او محبت کنید. همهی خانمهای جوانی که قرار است در آینده مادر شوند باید حواسشان باشد که تربیت یک نسل به عهده آنهاست. این وظیفه کوچکی نیست. لطفا فرزندانمان را با عشق و اعتماد به نفس بزرگ کنیم تا در بزرگسالی درگیر مسائل مختلف نشوند.