در پی درگذشت هوشنگ ابتهاج، شاعرِ نامدار ایرانی در بامداد ۱۹ مردادماه، هنرمندان موسیقی که برخی از آنها تجربه ساخت آثاری را با اشعار این هنرمند دارند، در صفحات مجازی خود به فوت این شاعر واکنش نشان دادند.
تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۵۲
۰
به گزارش مردم فردا،هنرمندانی چون همایون شجریان، علیرضا قربانی، علی قمصری، سلمان سالک، سعید فرج‌پور، کیوان ساکت، حسین پرنیا، کیهان کلهر، حسین علیزاده، علی‌اکبر شکارچی، حسین بهروزی‌نیا، مهیار علیزاده و ... در صفحات رسمی خود در اینستاگرام در واکنش به درگذشت این شاعر مطالبی را منتشر کرده‌اند.
همایون شجریان
«از آن شبی که نامم را برگزیدی، همان شبی که این شعر به آوازِ پدر خوانده می‌شد، دانه‌ی مهرت در دلم گذاشتی و امروز می روی پیش آن یار دیرین و یاران همنشین.
بدرود عزیزترین
برسان سلام عاشق.
فتنه ی چشم تو چندان ره بیداد گرفت
که شکیب دل من دامن فریاد گرفت
آن که آیینه ی صبح و قدح لاله شکست
خاک شب در دهن سوسن آزاد گرفت
آه از شوخی چشم تو، که خونریز فلک
دید این شیوه ی مردم کشی و یاد گرفت
منم و شمع دل سوخته، یارب مددی
که دگرباره شب آشفته شد و باد گرفت
شعرم از ناله ی عشاق غم انگیزتر است
داد از آن زخمه که دیگر ره بیداد گرفت
سایه ! ماکشته ی عشقیم، که این شیرین کار
مصلحت را، مدد از تیشه ی فرهاد گرفت»
علیرضا قربانی
«سایه جان، سایه سبز شما همواره بر این
سرزمین گسترده خواهد ماند
بدرود ای ترانه همیشه ماندگار …»
علی‌اکبر شکارچی
«نیابد کسی چاره از چنگ مرگ
چو باد خزانست و ما همچو برگ
چو گیسو بریدند بر سر زنان
دریغا که شیری برفت از میان
(فردوسی)
خبر درگذشت (سایه عزیز) با موسیقی بی کلام آمد...
وقتی صدای کرنا و سرنای پر سوز و سوگ را شنیدم،
وقتی صدای پر هیبت دُهُل را شنیدم
با خود گفتم مگر شیرمردی مرده است؟
دریغا... دریغ... آری مرگ او هم با شکوه ست...
ای مرد بزرگ، ای دوست عزیز و همراه:
افکار، گفتار و کلام تو پرچم برافراشته ایست که با دستان دختران و پسران و با جان و نفس مردم این سرزمین در باد تکان خواهد خورد.
بدرود ای مرد صبور و عاشق،
بدرود ای کِشتکار امید و آزادی،
بدرود ای دلیر مرد سرفراز و پوینده،
بدرود...»
کیهان کلهر
«چه داغ‌ها چه زخم‌ها چه دردها چها که ندیدیم
تابستان بی سایه هم دیدیم»
علی قمصری
«موسیقی معاصر ایران بدون شک در سایه سروده‌های ایشان جانی تازه گرفت. شعر «سایه» قلب تپنده موسیقی دو نسل پرتلاطم است. خداحافظی با سایه برای ما امکانپذیر نیست. ایشان در هنر ما همیشه زنده خواهد بود.»
سعید فرج‌پوری
«همه مرغان هم‌آواز پراکنده شدن، آه ازین باد بلاخیز که زد در چمنم، چه غریبانه تو با یاد وطن می‌نالی، من چه گویم که غریب است دلم در وطنم. سایه هم رفت»
همایون شجریان
«از آن شبی که نامم را برگزیدی، همان شبی که این شعر به آوازِ پدر خوانده می‌شد، دانه‌ی مهرت در دلم گذاشتی و امروز می روی پیش آن یار دیرین و یاران همنشین.
بدرود عزیزترین
برسان سلام عاشق.
فتنه ی چشم تو چندان ره بیداد گرفت
که شکیب دل من دامن فریاد گرفت
آن که آیینه ی صبح و قدح لاله شکست
خاک شب در دهن سوسن آزاد گرفت
آه از شوخی چشم تو، که خونریز فلک
دید این شیوه ی مردم کشی و یاد گرفت
منم و شمع دل سوخته، یارب مددی
که دگرباره شب آشفته شد و باد گرفت
شعرم از ناله ی عشاق غم انگیزتر است
داد از آن زخمه که دیگر ره بیداد گرفت
سایه ! ماکشته ی عشقیم، که این شیرین کار
مصلحت را، مدد از تیشه ی فرهاد گرفت»
علیرضا قربانی
«سایه جان، سایه سبز شما همواره بر این
سرزمین گسترده خواهد ماند
بدرود ای ترانه همیشه ماندگار …»
علی‌اکبر شکارچی
«نیابد کسی چاره از چنگ مرگ
چو باد خزانست و ما همچو برگ
چو گیسو بریدند بر سر زنان
دریغا که شیری برفت از میان
(فردوسی)
خبر درگذشت (سایه عزیز) با موسیقی بی کلام آمد...
وقتی صدای کرنا و سرنای پر سوز و سوگ را شنیدم،
وقتی صدای پر هیبت دُهُل را شنیدم
با خود گفتم مگر شیرمردی مرده است؟
دریغا... دریغ... آری مرگ او هم با شکوه ست...
ای مرد بزرگ، ای دوست عزیز و همراه:
افکار، گفتار و کلام تو پرچم برافراشته ایست که با دستان دختران و پسران و با جان و نفس مردم این سرزمین در باد تکان خواهد خورد.
بدرود ای مرد صبور و عاشق،
بدرود ای کِشتکار امید و آزادی،
بدرود ای دلیر مرد سرفراز و پوینده،
بدرود...»
کیهان کلهر
«چه داغ‌ها چه زخم‌ها چه دردها چها که ندیدیم
تابستان بی سایه هم دیدیم»
علی قمصری
«موسیقی معاصر ایران بدون شک در سایه سروده‌های ایشان جانی تازه گرفت. شعر «سایه» قلب تپنده موسیقی دو نسل پرتلاطم است. خداحافظی با سایه برای ما امکانپذیر نیست. ایشان در هنر ما همیشه زنده خواهد بود.»
سعید فرج‌پوری
«همه مرغان هم‌آواز پراکنده شدن، آه ازین باد بلاخیز که زد در چمنم، چه غریبانه تو با یاد وطن می‌نالی، من چه گویم که غریب است دلم در وطنم. سایه هم رفت»
هوشنگ ابتهاج و سعید فرج‌پوری
مهیار علیزاده
«سایه جان، شما در تاریخ این سرزمین جاودانید، همجو مولانا، حافظ و شاملو. تا آخرین نفس که می‌آید خود را مدیون شما می‌دانم. آرام بخوابید. برای یلدایتان آرزوی صبر دارم.»
حسین پرنیا
«او رفت. آنچه از او مانده شعر تلاطم گفته‌های خاموشی. سایه افکنده بر دوش نغمه و کلام. پنجاه دهه انجامد و افق، سایه‌ها رنگ سیاهی...
نسلی مانده با ناگفته‌های سایه که اکنون در تاریکی خاک. اکنون آنچه نیست، سایه است.»
کیوان ساکت
«خانه دلتنگ غروبی هفته بود مثل امروز که تنگ است دلم
تسلیت به ایران
تسلیت به بانو یلدا ابتهاج»
همچنین هنرمندان دیگری چون وحید تاج، سلمان سالک، حسین بهروزی‌نیا با انتشار متنی کوتاه و یا بازنشر پستی از آثارشان با شعر سایه، درگذشت این شاعر را تسلیت گفتند.
«سایه جان، شما در تاریخ این سرزمین جاودانید، همجو مولانا، حافظ و شاملو. تا آخرین نفس که می‌آید خود را مدیون شما می‌دانم. آرام بخوابید. برای یلدایتان آرزوی صبر دارم.»
حسین پرنیا
«او رفت. آنچه از او مانده شعر تلاطم گفته‌های خاموشی. سایه افکنده بر دوش نغمه و کلام. پنجاه دهه انجامد و افق، سایه‌ها رنگ سیاهی...
نسلی مانده با ناگفته‌های سایه که اکنون در تاریکی خاک. اکنون آنچه نیست، سایه است.»
کیوان ساکت
«خانه دلتنگ غروبی هفته بود مثل امروز که تنگ است دلم
تسلیت به ایران
تسلیت به بانو یلدا ابتهاج»
همچنین هنرمندان دیگری چون وحید تاج، سلمان سالک، حسین بهروزی‌نیا با انتشار متنی کوتاه و یا بازنشر پستی از آثارشان با شعر سایه، درگذشت این شاعر را تسلیت گفتند.
هوشنگ ابتهاج و حسین بهروزی‌نیا
mardomefarda.ir/vdciz3az.t1auv2bcct.html
منبع : ایسنا
