به گزارش
مردم فردا،باوجود رای بالایی که «مجلس انقلابی» به وزرای دولت سیزدهم داد، اما در یک سالگی فعالیت دولت رئیسی، گویی این ارتباط آن گونه که باید و شاید سامان نیافته و خواسته و ناخواسته به تضعیف ماموریت قانونی نظارت نمایندگان و مجلس بر دولت منتهی شده است. گلایه ها وشکایت ها در این باره مدت هاست و به دفعات ، رسانه ای شده است.
با توجه به همکاری و همراهی که مجلس یازدهم با دولت سیزدهم از ابتدای آغاز به کار این دولت داشت، اکنون در پایان سال اول فعالیت دولت سیزدهم میزان همکاری و هماهنگی دولت و دولتمردان با مجلس را چگونه ارزیابی میکنید؟
مجلس در زمان شروع به کار دولت ، حسن نیت بسیار خوبی نسبت به دولت نشان داد و تجلی آن هم در رأی بسیار بالا به وزرای معرفی شده کابینه بود، من اکنون به صورت آماری و دقیق در ذهن ندارم اما بعید میدانم که میانگین رأی اعضای کابینه در هیچ دورهای به اندازه این دوره بوده باشد؛ ما وزیری که ۲۷۷ رأی گرفته باشد هم داشتیم. یا چند وزیر بدون اینکه مخالفت داشته باشند رأی آوردند.
آیا دولت قدر این رای اعتماد بالای نمایندگان را می داند؟
این یک اتفاق ویژه بود و دولت باید قدر این حسن نیت و هماهنگی بسیار بالای مجلس را میدانست. به نظر من شخص آقای رئیسی به عنوان رئیس دولت این را متوجه شد و قدر آن را میداند اما اما وقتی یک مقدار به ردههای پایینتر از ایشان رسیدیم تعاملات دولتمردان چه در سطوح وزرا و چه در سطوح پایینتر با نماندگان اصلا قابل دفاع نیست.
مجلس اصلا بهدنبال اینکه در ساختار اجرایی دخالت کند نیست، نه اجزاء مجلس نه شخصیت حقوقی کل مجلس چنین قصدی ندارد اما هم نظارت حق و وظیفه مجلس است هم ضرورت همافزایی ایجاب میکند که در تصمیمات و امورات مشورت و تعامل مثبت صورت گیرد و با یک همافزایی دقیق کارها پیش برود.
آیا دولت هم افزایی لازم با مجلس برای اداره امور کشور را دارد؟
متاسفانه این اتفاق رخ نداد و هرچه جلوتر رفتیم ساختار حاکم بر دولت با این تصور و پیش فرض که مجلس هیچ نظری در باره نحوه اداره کشور توسط دولت ندارد و صددرصد همراهی خواهد کرد، به سمت نادیده گرفتن مجلس و در خیلی از موارد نادیده گرفتن نمایندگان رفتند. این باعث شد که آرام آرام این فضای همراهی و مودتی که در ابتدا خیلی محکم بود متاسفانه شکاف بردارد.
در حال حاضر موقعیت رابطه مجلس و دولت در مقایسه میان مجالس و دولتهای گذشته خیلی رابطه خوبی است و به نظر من کمنظیر است، چندین بار رئیسجمهور به مجلس آمده، چندین جلسه مشترک برگزار شده و جلسات مجمع نمایندگان استانها با رئیسجمهور برگزار میشود. این خوب بودن نسبت به گذشته است. اما به نسبت توقعی که خودمان از خودمان داریم به عنوان یک مجموعه و جریان انقلابی که امروز هم در دولت و هم در مجلس حاکم است، خیلی رابط دولت و مجلس را مثبت نمیبیینم، یعنی فکر میکنم که توقع ما از خودمان خیلی بالاتر بود و بالاتر هست و خیلی از مسائل را با تعامل میتوان حل کرد.
آیا این رابطه سرد به حوزه های انتخابیه نمایندگان از جمله حوزه انتخابیه شما نیز سرایت دارد؟
بله. این بحث «عدم تعامل» مدیریتهای میانی در استانها بیشتر میشود، من احساس میکنم بخشی از این ذهنیت منفی که در نمایندگان برای تعامل با دولت ایجاد شده در استانها ایجاد شده است. استانداران منصوب دولت سطح تعاملشان بسیار پایین است و بعضاً حتی تلفنهای نمایندگان را جواب نمیدهند.
بالاخره به لحاظ قانون نماینده همتراز وزیر تعریف میشود یعنی «در جایگاه اداری» بالاتر از استاندار، حالا ما اصلا این بالا و پایین را در ساختار تعاملی در نظر نداریم اما میگوییم برای امور جاری مردم این تعاملات ضروری است وقتی یک استانداری تلفن نماینده را جواب نمیدهد دیگر اصلا تعامل معنایی ندارد.