به گزارش
مردم فردا،کشور ما در زمینههای گوناگون اقتصادی، تجاری، ورزشی و سیاسی با کشورهای مختلف دنیا در حال تعامل و تبادل است. در این شکی نیست که مبادلات مالی و ارزی کشور ما که چندسال است تحت تحریمهای شدید امنیتی قرار دارد، با هر سختی در حال انجام است و یا مسابقات ورزشی ما در کشورهای گوناگون از سطح منطقهای و محلی تا قارهای و جهانی برگزار میشود. اما برای علاقمندان هنر و سینمای این کشور در تمام این سالها این سؤال وجود دارد که چطور مراحل پیچیده و دشوار و مهم اقتصادی و سیاسی در میان ایران و دیگر کشورهای دنیا در جریان است اما نمایش و اکران مرتب فیلمهای سینمایی ما در کشورهای دوست و همسایه نیز با مشکلات فراوان روبرو است و در یک کلام زنجیره نمایش فیلمهای ما در سینماهای کشورهای دیگر تقریباً قطع است.
روال طبیعی اکران فیلمها در کشورهای دنیا بهواسطه دفاتر پخش ممکن میشود. دفاتر پخش بینالمللی این مهم را برعهده دارند و البته مسئولین فرهنگی مانند رایزنان و وابستههای فرهنگی کشور و همچنین سفرای ما زمینهسازان سیاستی این موضوعند.
آنچه که ما در این سالها از اکران سینمایی در کشورهای خارجی دیدیم چیزی جز هفتههای فیلم ایران نبود. حتی فیلمهای ما در بازار کشورهای دوست و همسایه نیز دیده نمیشود. این نکتهای بود که احمدرضا درویش در یک وبینار دانشگاهی سال قبل مطرح و اعتراض خود را نسبت به آن بیان کرد.
اما جالبتر اینکه با این وجود چرخه تولید صنعت سینما که از چرخه اکران بدون شک سختتر و پرتکلفتر هست در تمام سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شاهد تولید نزدیک به 50 فیلم در کشورهای خارج از ایران هستیم. در کنار این دهها جشنواره خارجی میزبان سینمای جمهوری اسلامی ایران بوده است. اما با این اوصاف چرخه اکران ما در سینمای جهان که با تمام مراحل اداری و خاص خود از دشواریهای چرخه تولید مصون است، به اندازه همین 50 فیلم هم اکران جهانی روشن و موفق ندارد. سؤال این است که مشکل کار کجا است؟
پوستر هفته فیلم ایران در هند
نکته دیگر درباره میزان موفقیت فیلمهای ایرانی است که در خارج از کشور تولید شدهاند. برخی از این فیلمها صرفاً برای سرمایهگذاری به خارج رفتهاند و برخی هم برای لوکیشن فیلمبرداری و برخی هردو. بررسیهای انجام شده نشان میدهد اغلب همکاریهای تولید فیلمها به نوعی تضمین اکران خارجی جهت رشد قابل توجه مخاطبان را در نظر داشته است. اما واقعیت امر اینجاست که تمامی این فیلمها نتوانستند هدف اصلی خود را در این زمینه دنبال کنند و برخی از تولیدات علیرغم هزینه بالا و سرمایهگذاری خارجی دستاوردی در این بخش نداشتند. که نمونههایی از آن مثل فیلم دختر شیطان وجود دارد.
در ادامه جدول فیلمهای ایرانی که در خارج از کشور ساخته شده است را میبینیم:
با نگاهی گذرا به اسامی فیلمهای جدول فوق میتوان اسامی فیلمهایی که توانستند هم فروش خوب و هم جذب مخاطب بالا داشته باشند و به هدف اصلی تولید یک فیلم یعنی ماندگاری هنری یک اثر، برسند. فیلمهایی چون از کرخه تا راین، تاواریش، آدم برفی، مردآفتابی، نقاب، آل، عصر روز دهم، استرداد، من سالوادر نیستم، سلام بمبئی، شبی که ماه کامل شد و روز صفر (که البته میتوان برخی از آنها را با تسامح به عنوان فیلم پرمخاطب پذیرفت) 12 فیلم از این فهرست 47 تایی است که در ایران دارای مخاطب قابل قبولی بودند. البته میزان مخاطبین خارجی این آثار معلوم نیست اما اگر همت عرصه بینالملل کشور ما از سفارتخانه تا رایزنی فرهنگی و البته معاونت بینالملل وزارت فرهنگ و ارشاد و سازمان سینمایی و... برای اکران زنجیرهوار فیلمهای خارجی وجود داشته باشد، بدون شک میتوان شاهد اکران موفق و زنجیرهوار فیلمهای ایرانی در خارج از کشور بود همانطور که شاهد انواع فعالیتهای اقتصادی، سیاسی و تجاری میان آنان بودیم.
پوستر هفته فیلم ایران در ترکیه
ناگفته نماند اهمیت سینما به عنوان رسانه حامل پیام و تأثیرگذار بهحدی بالا است که فشارها و تهدیدهای مختلفی از سوی رسانهها و سیاستگذارانی مانند اسرائیل و آمریکا به کشورهایی که طرف ما برای اکران فیلم هستند وارد میشود اما زمانی که همین کشورها در حال تبادلات مهمی در زمینههای تجاری و اقتصادی هستند، قطعاً راه این عرصه بسته نیست. آنچه مهم است سیاستگذاری، تلاش و برنامهریزی درست برای تغییر وضعیت اکران جهانی سینمای ایران است.
موضع انفعال ما در خصوص اکرانهای جهانی باعث شده است تا تقریباً بیشتر خطوط و سیاستهای این حوزه توسط طرفهای خارجی چیده و تنظیم شود. زمانی که ما برای اکران فیلمهای حتی دینی و نزدیک به تفکر انقلاب اسلامی در منطقه و کشورهای نزدیک به جمهوری اسلامی دچار انفعال و خطا هستیم، نمیتوان انتظار تسلط و ورود مقتدرانه برای تعامل و تبادل هنری و سینمایی داشته باشیم.
نکته آخر مطالبه و ورود جدی خود هنرمندان و سینماگران برای رسیدن به این مقصود و مطلوب است. بهترین مسیر برای رسیدن به اکرانهای جهانی همکاری و فعالیت خود هنرمندان است. در سالهای اخیر برخی از فیلمها توسط دفاتر پخش خارجی که مدیران ایرانی آنها را مدیریت میکنند، جسته گریخته فیلمهایی را در کشورهای خارجی اکران کردهاند. پویانمایی پسر دلفینی به عنوان تازهترین اکران جهانی ما نیز فروش و دستاورد بدی نداشته است. بنابراین در حال حاضر همت هنرمندان و سینماگران برای اکرانهای جهانی بیشترین دستاورد را برای بعد بینالمللی سینمای کشور داشته است اما اگر این جدیت در کنار فعالیت و تلاش بیشتر فعالین فرهنگی بینالمللی ما دیده شود، میتوان چشمانداز امیدوارنهای نسبت به بحث اکران جهانی فیلمهایمان داشته باشیم.
یادداشتی که اخیراً در تسنیم از گلهگذاریهای برخی فعالین سینمایی بینالملل ایران نسبت به رایزنان و وابستههای فرهنگی و همچنین مدیران دفاتر خارجی منتشر شد بهخوبی نشان داد که اگرچه مشکلاتی بر سر این راه وجود دارد اما عقبنشینی و انفعال ما در منطقه معضل بزرگی برای سینمای ایران در جهت اکران خارجی ایجاد کرده است.