به گزارش
مردم فردا،اوایلِ سالِ گذشته بود که پس از دو سال تعطیلی سالنهای کنسرت به دلیل پاندمی، فعالیتهای این عرصه آغاز شد، اما پس از مدتِ کوتاهی با فرارسیدنِ ایام محرم و صفر، کلیهی برنامههای موسیقی لغو شد و پس از آن نیز شرایطِ فعلی، مانع از هرنوع فعالیتِ موسیقایی شده است. این یعنی اقتصادِ موسیقی ایران قریبِ سه سال است که هیچ کارکردی نداشته است.
در حالی که هر سال (جز دو سال شیوع ویروسِ کرونا)، پاییز فصلِ پررونقِ کنسرتهای موسیقی بود، در حال حاضر بسیاری از موسیقیدانان (در تمامی رشتهها) ترجیح میدهند تا اجراهای خود را تا اطلاع ثانوی به تاخیر بیاندازند؛ آنهم در شرایطی که کسانی چون حامیم، رضا نیکزاده، معین زد و رضایا ازجمله خوانندگانی بودند که گفته میشد پس از سالها، مجوز آنها برای برگزاری کنسرت صادر شده و میتوانستند به اجراهای زنده بپردازند.
در این مدت بسیاری نیز اجراهای خود را لغو کردند که از جملهی آن میتوان به کنسرتهای پرتعداد همایون شجریان در خارج از کشور اشاره کرد؛ همچنین رویداد موسیقایی «همراه با خاطرهها» (برگزیده آثار مجید انتظامی) نیز که قرار بود با همراهی ارکستر ملی ایران به رهبری انتظامی پس از یک دهه دوری این آهنگساز با همراهی گروه کر به رهبری رازمیک اوحانیان، دهه اول مهر و به مناسبت هفته دفاعمقدس اجرا شود؛ لغو شد. در همین زمینه خبرگزاری ایرنا گزارش داد عدمبرگزاری کنسرت نزدیک به ۱۰۰میلیون تومان خسارت داشته است.
کنسرت «دَمساز» دونوازی سازهای تار ایمان جمشیدی و عود هومن شیرعلی نیز قرار بود (هشتم مهرماه) در تالار رودکی اجرا شود که این کنسرت به زمان دیگری موکول شد و خسارتی سی و چهار میلیونی را رقم زد.
علیرضا طلیسچی نیز در نظر داشت هفتم مهرماه ۲سانس اجرا در برج میلاد داشته باشد و از آخرین آلبومش (قاف) رونمایی کند و آنطور که خبرگزاری مهر گزارش داده است، پس از لغوِ این برنامه، نزدیک به یک میلیارد تومان خسارت وارد شده است.
بهنام بانی، آرش و مسیح و دیگر خوانندگان پاپ هم برنامههایشان را برای هفته اول مهر ماه اعلام کرده بود که همه این کنسرتها تعطیل شد.
بازارهای هنری ایران سختترین شرایط را سپری میکنند. وضعیتی که مشابهش را در دوران کرونا پشت سر گذاشته بود و حالا بیشتر از یک ماه است که دوباره همه چیز در هالهای از ابهام قرار گرفته است. این تها موسیقی نیست که دچارِ این مشکلات شده است؛ سینماها، گالریها و تئاترها نیز وضعیتی مشابه دارند و اگرچه برخی سالنهای سینما و تئاتردر ظاهر باز هستند؛ اما مخاطبی وجود ندارد. در واقع باز بودن این مراکز فرهنگی فرقی با تعطیل بودنشان نمیکند و اتفاقا هزینه باز نگه داشتن سالنها به صاحبان این کسبوکارها ضرر مالی بیشتری هم میرساند؛ اما به هر روی شرایطِ موسیقی همواره آسیبپذیرتر است؛ در حالیکه تهیهکنندگان و صاحبان آثار موسیقایی متاثر از ناآرامیهای اخیر طی یک ماه گذشته اقدامی برای برگزاری کنسرت نداشتهاند؛ شرایط برگزاری کنسرت در سالنهای بالای ۱۰۰۰ نفر نیز گویا به گونهای نیست که مدیران و تهیهکنندگان بتوانند در رابطه با آن به تصمیمگیری مشخصی برسند. بههرحال طی یک ماه اخیر تقریبا هیچ کنسرتی ـ غیر از کنسرت ارکستر سمفونیک سازمان صداوسیما به مناسبت هفته دفاع مقدس ـ برگزار نشده است. شرایطی که بهشدت نظام اقتصادی موسیقی ایران را در همه گونهها تحتتاثیر قرار داده و فعالان این عرصه را با مسیری مواجه کرده که میتواند برای آنها دربرگیرنده ضررهای جبرانناپذیری به لحاظ اقتصادی باشد.
این تهدید، در گونههای جدی حوزه موسیقی بهویژه موسیقی ایرانی، موسیقی کلاسیک و موسیقی نواحی بیشتر خود را عیان کرده است. باید دید طی روزهای آینده از سوی نهادهای سیاستگذار، از جمله دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تهیهکنندگان و فعالان موسیقی، چه تصمیماتی برای آینده کنسرتها در شرایط فعلی اتخاذ خواهد شد.
به گفته یکی از مدیران سایت تیوال، این آمار، آمار نگرانکنندهای است که میشود آن را با آمار فروشی که در دورههای پرافتوخیز و نگرانکننده کرونا ثبت شد مقایسه کرد. محمد عمروآبادی مدیر و هم بنیانگذار سایت تیوال در گفتوگو با «ایران»، روایت مشخصی از این آمار ارائه داده و میگوید: «براساس آنچه ما در پلتفرم تیوال میبینیم و رصد میکنیم، در بازه یکماهه، یعنی از ۷ مهر تا ۷ آبان یکسال پیش یعنی سال ۱۴۰۰، در مجموع ۱۰۷ نمایش در سالنهای مختلف دولتی و خصوصی روی صحنه رفتند و جمعاً ۲۲.۸۸۱ نفر در این یک ماه به تماشای آثار نمایشی پرداختند. این درحالی است که طی یکماه اخیر با توجه به شرایطی که در جامعه پیش آمد این رقم به اجرای ۳۴ نمایش و ۵۰۹۲ تماشاگر کاهش یافت که بهوضوح گویای این نکته است که اقتصاد تئاتر نزدیک به ۸۰ درصد افت را تجربه کرده است.»
شاید به همین دلیل است که پیش از آنکه به بازگشایی سالنهای کنسرت فکر کنیم، ضروری است قبل از هر اقدامی به راهکارهایی برای یک معالجهی اجتماعی فکر کنیم؛ آن هم برای جامعهای که بعد از گرفتاری به تبعات کرونا دچار ناملایمات و افسردگیهای خاصی شده است و در این میان کمتر کسی به این نکته توجه دارد که برگزاری کنسرتهای موسیقی میتواند فضایی برای تخلیهی احساسات مردم باشد.
محسن رجبپور، مدیرعامل مجمع صنفی ناشران و تولیدکنندگان آثار شنیداری در این باره توضیح داده است: «اگر بهطور مثال فرض را اجرای کنسرت در 20 شهر ایران در نظر بگیریم و متوسط جمعیت شرکت کنندهها 1500 نفر با دو سانس اجرا در طول یک روز محاسبه شود، حدود 60 هزارنفر مخاطب این کنسرتها خواهند بود و اگر برای همین تعداد اجرا، متوسط فروش بلیتها 300 هزار تومان برآورد شود، رقم روزانه آن 18 میلیارد تومان خواهد بود. بدان معنا که بهطور کلی برگزار نشدن کنسرتها روزانه حدود 20 میلیارد تومان از گردش اقتصادی کشور کاسته است و اگر این رقم در 45 روز اخیر محاسبه شود، عددی حدود 810 میلیارد تومان است. البته این رقم جدا از عوامل غیرمستقیم همچون گردش مالی شرکتهای تابعه و حتی آژانسها و اسنپها و... خواهد بود که از کنار این برنامهها ارتزاق میکنند و مورد آسیب مالی قرار گرفتهاند.»
این تهیه کننده موسیقی بخش غیراقتصادی آن را ایجاد یک برنامه مفرح برای مخاطب عنوان کرد و در ادامه افزود: «شرکت کردن یک فرد در کنسرت یا برنامههای فرهنگی مفرح، برای او یک اطمینان خاطر و آرامش خواهد داشت و این آرامش و شادی در روزهای بعد از آن هم در چرخه زندگی اش تأثیر مثبتی خواهد داشت و البته میزان آسیبهای اجتماعی هم فروکش خواهد کرد.»
محمدحسین توتونچیان مدیر سامانه بلیتفروشی «ایران کنسرت» نیز در گفتوگو با روزنامهی ایران گفته است: «طبق معمول هر سال، کنسرتهای موسیقی بعد از ایام عزاداری محرم و صفر در سراسر کشور برگزار میشود؛ اما امسال با توجه به فروکش کردن کرونا، شرایط متفاوتی رقم خورد و بعد از مدت زمان طولانی از تعطیلی کنسرتها، با وجود آمادگی همه هنرمندان موسیقی برای اجرای برنامه، اما بهدلیل شرایط حاکم بر جامعه و ناامنی100درصد این کنسرتها لغو شد و هنرمندان عرصه موسیقی و تئاتر دراین مدت زمان نتوانستند درآمدی کسب کنند. چشمانداز من از این اتفاقات و عدم برگزاری کنسرتها این است که این روند تا پایان سال ادامه خواهد داشت.»
این تهیهکننده موسیقی در مورد لغو این برنامهها بیان داشت: «مخاطبین ما مردم هستند و نمیخواهند در این کنسرتها شرکت کنند و حضور داشته باشند و یک موضوع دستوری از سوی تهیه کننده به خوانندهها یا خوانندهها به مردم نبوده و نیست بلکه خواسته مردم است. هنرمند هنرش را برای مردم به اشتراک میگذارد اما وقتی خواسته آنها چیزدیگری است طبیعتاً باید به این نگاه احترام گذاشت.کما اینکه من به شخصه با این دیدگاه مخالف هستم به این علت که برخی از همین مردم که تمایلی به شرکت در کنسرتها ندارند و هنرمندان را از برگزاری این برنامهها منع میکنند، همان کسانی هستند که کارخانه، شرکتها و دفاتر کاریشان باز است و روال کاری و کسب درآمدشان برقرار است. اما گویا تنها قشری از جامعه که باید از زندگی عادی محروم بمانند، هنرمندان هستند. چرا باید موسیقی و تئاتر از حق اجتماعی اولیه خود محروم بمانند و نتوانند فعالیت کنند؟! و در مقابل همین افراد ازابتدای صبح به کسب و کار و تجارت خود بپردازند و شبها در اعتراضات شرکت کنند و در فضای مجازی به هنرمندانی که در همین جامعه زندگی میکنند و با همین هزینهها و کرایه خانهها و روزمر گیها روزگار خود را به سختی میگذرانند توهین کنند! این حق کار و کسب و پیشه و امرار معاش این هنرمندان است. متأسفانه باید بگویم چه تلخ است که از حقوق اولیه خودمان محروم شویم و فعالیتی نباشد.توتونچیان اظهار کرد: «صحبت من احترام به خواسته مردم نیست اما این درخواست باید دوطرفه باشد و در حقیقت کسانی که این تقاضاها را دارند و این نیازها را در جامعه میبینند باید در خودشان هم جستوجو کنند. این صحبتها را برای دفاع از حق و حقوق خودم مطرح نمیکنم. در دو سال و نیم کرونا که برنامههای موسیقی تعطیل بود، تمام پرسنل من بر سرکار بودند و در تاریخ مشخص حقوقهایشان را دریافت کردند و... مخاطب من صنعت تئاتر و موسیقی است که دوسال و نیم بیکار و تعلیق بودند و بعد از این مدت زمان باردیگر به بیکاری محکوم شدهاند که هیچ نقشی درآن ندارند. نمیدانم این نگاه خودمحورانه از کجا برخاسته است؟! طراح لباس، طراح صحنه، نورپرداز، نویسنده، بازیگر، صدابردار و... و صدها خانوار ازاین سفره ارتزاق می کنند. در کنار آن عوامل حاشیهای هم از این سفره بهرهمند میشوند، از راهنمای سالن برگزاری گرفته تا رانندههای اسنپ و پخش غذا و....
او تأکید دارد: «انتظاری که هموطنان من دارند انتظار سنگینی است و خودشان برای آن ارزشی قائل نیستند و به کارهای روزمره خود ادامه میدهند و نگاه یک جانبه به این موضوع دارند.این هنرمندان به حرفههای دیگری وارد نیستند و تخصص شان همین است اما متأسفانه مردمی هستیم که هیچ گاه خودمان را جای دیگران نمیگذاریم و این موضوع سنگین و تلخی است.» او پیشنهاد داد: «در شرایط سخت باید پشت یکدیگر باشیم و نباید همدیگر را رها کنیم. هنر متعالی موسیقی، توسط مردم رها شده در حالی که موسیقی همواره در همه چیز یکی از تأثیرگذارترین هنرها بوده و هست. چرا هنرمندان به جای حمایت شدن باید اینگونه رها شوند؟ مردم باید پشت هنرمند خود باشند. کنسرت یک فضای تفریحی نیست بلکه فضای صنفی است و خانوادههای بسیاری از این راه ارتزاق میکنند. کنسرت فضای شادی کردن نیست بلکه فضای تخلیه احساسات است. نگرش مردم به موسیقی و کنسرتها باید تغییر کند.»