به گزارش
مردم فردا،نوروز ۱۴۰۳ فصل جدید مجموعه «مهمونی» با اجرای ایرج طهماسب و هنرنمایی عروسکها و میهمانان جدید، این بار از شبکه نسیم صداوسیما پخش خواهد شد. بر اساس نامهای که از اداره کل بازرگانی صداوسیما در فضای مجازی منتشر شده، این اداره کل با اشاره به بازگشت ایرج طهماسب و برنامه محبوبش به قاب تلویزیون، از مدیران شرکتها، صاحبان صنایع و کانونهای تبلیغاتی برای ارائه درخواست خود به منظور تبلیغات انحصاری این برنامه دعوت کرد، تا جایگاه این تبلیغات را به بالاترین مبلغ پیشنهاد ارائه شده اختصاص دهد!
این اتفاق در حالی رخ می دهد که پیمان جبلی چندی پیش در گفتگو با خبرنگاران گفته بود صداوسیما اهل باج دادن به کسی نیست و چهرهها اگر هنجارشکنی کنند، جایی در برنامههای تلویزیونی نخواهند داشت. البته طبیعتا آماری که محمدرضا نجارزاده، مدیر گروه اجتماعی شبکه ۳ منتشر کرد هم در این تصمیم مجدد بی تاثیر نبود در گیر و دار بازگشت هنرمندان به تلویزیون، نجارزاده آماری را منتشر کرد و نوشت: «۵ درصد مخاطب برای سیدخندان، معلی ۳۷ درصد، محفل قرآنی ۲۰ درصد، اعجوبهها تا ۳۰ درصد رو زد،خودمونی رجبی ۱۹ درصد.» در واقع با یک جمع و تقسیم ساده به عدد ۱۱۱ میرسیم که تقسیم بر ۵ میشود ۲۲.۲ یعنی یه صورت بالفعل دو درصد از مخاطبان تلویزیون کاهش پیدا کرده است اما به صورت بالقوه آماری در دسترس نیست که در آن زمان تلویزیون چند میلیون مخاطب داشته و الان این میزان به چند میلیون نفر رسیده است.»
این اظهارات بعد از انتشار خبر بازگشت رضا رشیدپور و محمدرضا گلزار به شبکه سوم سیما و واکنش تند محمدرضا شهبازی، مجری برنامه پاورقی منتشر شد. اتفاقاتی که به کنسل شدن برنامه رضا رشیدپور و گلزار در صداوسیما منجر شد و حواشی بسیاری برای صداوسیما داشت. حالا باید منتظر ماند و دید اتفاقی که برای شبکه سوم سیما و طرح جدیدش جهت حضور دوباره چهره های مطرح در تلویزیون، رخ داد برای مدیران شبکه نسیم هم تکرار می شود و یا ایرج طهماسب بدون حاشیه آنتن شبکه نسیم در نوروز آینده را به دست می گیرد. ذوق زدگی اداره کل بازرگانی برای جذب آگهی و تامین هزینه های میلیاردی تیم سازنده برنامه های ایرج طهماسب، نشان از آن دارد که ظاهرا هماهنگیهای اولیه برای حضور تیم برنامه ساز طهماسب در تلویزیون نهایی شده است.
کمی به قبلتر بازگردیم در یک بازه زمانی، تعداد زیادی از هنرمندان تلویزیون که مخاطب زیادی داشتند، به هر دلیلی، کنار گذاشته شدند یا خودشان کنار رفتند. این روزها هم دو مجری دیگر ورزشی از تلویزیون جدا شدند و در حال حاضر بهنظر میرسد تلویزیون متوجه این موضوع شده که فقط درحال برنامه سازی برای 10 درصد مخاطب خاص است. به همین خاطر است که چند وقتی است دائما از بازگشت برخی هنرمندان چهره مثل رضا رشید پور، گلزار، ایرج طهماسب و...به تلویزیون سخن میگوید به همین بهانه سراغ محمود گبرلو مجری و منتقد رفتیم تا این وضعیت را بررسی کنیم.
آیا بازگشت هنرمندان باعث آشتی مخاطب انبوه با تلویزیون میشود؟
رادیو و تلویزیون ایران، در شرایطی قرار دارد که بسیاری از مخاطبین ایرانی خودش را، با سهل انگاری و ناکارآمدی مسئولین تلویزیون از دست داده است. این موضوع ربطی به خیلی از مسائل و اتفاقات داخل کشور ندارد. صدا و سیما وظیفه دارد هنرمندانی که در چهارچوب مقرراتش فعالیت میکردهاند و توانایی دارند به برنامههای تلویزیون، مخاطب جذب کنند را با عزت و احترام دعوت کند.
بسیاری از هنرمندان مثل عادل فردوسی پور، سروش صحت و رامبدجوان از هنرمندانی بودند که در چهارچوب قوانین صداو سیما فعالیت میکردند اما از تلویزیون کنار گذاشته شدند.
متاسفانه نگاهی که از سوی حاکمیت رادیو و تلویزیون وجوددارد، نگاهی جناجی و بسته و غیر مدبرانه است. اگر این نگاه فراگیر و درصدد جذب مخاطب باشد، باید از هر کسی که توانایی جذب مخاطب دارد، استفاده کند. اگر هم کسی در میانه کار تخلفی انجام داد یا حرفی زد که خلاف قوانین بود، میتوانند با آن شخص مطابق قوانین و منصفانه و براساس عدالت، برخورد کنند یا تذکر بدهند.همه اینها دلیل نمیشود که هنرمندان و سلبریتیهای نخبه و ماهر را از کار طرد کنیم برای این که افراد جوانی را بیاوریم که هنوز مخاطبی ندارند. طبیعتا هر هنرمندی نگاهی متفاوت دارد ومیتواند از زاویه دید خودش و با ادبیات و ابتکار خودش، همان مطالبی که در نظام جمهوری اسلامی مطرح است را بیان میکند. ما نباید بترسیم و بخواهیم که همه مجریان کپی برداری شده از هم حرف بزنند یا حتی شبیه هم باشند. این ترس مانع رشد و توسعه فرهنگ ما میشود. در شرایط امروز که تکنولوژی بسیار گسترده شده وشبکه های ماهوارهای دنیا تنها با یک دکمه جابجا میشوند و میتوانند مخاطب جذب کنند، ما باید تلاش کنیم با روش های نوین مخاطب جذب کنیم.
طبیعتا رادیو و تلویزیون ایران از هنرمندی که میتواند دلسوزانه به مردم ایران خدمت کند، دعوت به کار کند؛ هر هنرمندی با خلاقیت خودش همان مفاهیم و قوانین جمهوری اسلامی را میتواند با ادبیات و ابتکار خودش مطرح کند، ما نباید بترسیم و فکر کنیم که تمام مجریان کپی برداری شده و مثل هم حرف بزنند و حتی شکل هم باشند، ترس سبب میشود که ما از رشد و توسعه جامعه فرهنگی خودمان جلوگیری کنیم؛ آن هم در شرایطی که تکنولوژی امروز بسیار گسترده است و شبکههای ماهوارهای در تمام دنیا در تلاش هستند تا مخاطب انبوه را جذب کنند، در چنین شرایطی ما باید تلاش کنیم که با روشهای نوین مخاطب ایرانی را جذب رادیو و تلویزیون خودمان کنیم.
پس در واقع مسئولان ریزش مخاطب را پذیرفتهاند؟
بله بهطور طبیعی ما امروز ریزش مخاطب داریم و نباید خیلی نگران آن باشیم . چون شرایط برنامههای تصویری به شکلی است که مخاطب میتواند از میان برنامههای مختلف، انتخاب کند. ولی با این حال میتوانیم با ابتکار و نوآوری و خلاقیت برنامههایی تولید کنیم که مخاطب ایرانی احساس نیاز کند و برنامههای رادیو و تلویزیون را ببیند.
رادیو و تلویزیون ایران به شدت نیاز به افزایش مخاطب دارد، از هر برنامهای واز هر فردی که در حلقه جمهوری اسلامی و حلقه رادیو تلویزیون جمهوری اسلامی ایران میتواند فعالیت کند باید استقبال کرد؛ طبیعتا باید کسانی که اشتباه میکنند، رفتار ناهنجارانه دارند مورد تذکر قرار گیرند اما نباید فکر کرد حزب اللهی، انقلابی و یا نظام جمهوری اسلامی فقط افکار شماست و یا هر کسی که در اتفاقات ناگوار ایران، مثل شما دلسوزتر و دو آتیشه نبوده ضد انقلاب و برانداز است.
پرسش من همواره این بوده که چرا فکر میکنند انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی ، ایران اسلامی حتی رهبر انقلاب اسلامی همانی است ذهن آنها تفسیر میکند؟
به جای اعتراض، پرخاشگری، تهمت و ممانعت از فعالیتهای دلسوزانه، حلقه نگاهتان و نظام جمهوری اسلامی را گستردهتر ببینید،افراد و عملکردها را با نگاه و اندیشه کوچک و بسته و گاه کج اندیش خود تفسیر نکنید. نکته هم دقیقا این است که برخی حزباللهیها یا مسئولین حزباللهی مواظب باشند در زمین دشمن بازی نکنند و فاصله بین دلسوزان که با شیوههای خودشان عشق ورزی میکنند ایجاد ننمایند.
آیا با بازگشت هنرمندان تلویزوین میتواند مخاطب خود را دوباره جذب کند؟
به نظرم هرکدام از دوستانی که میتوانند دوباره برگردند، اگر برگردند میتوانند مخاطب جذب کنند. نمیخواهم مصداقی نام ببرم اما به هر حال اینها افرادی هستند، که مخاطب ایرانی به نگاه سالم و فعالیت جدی آنها اطمینان دارد و معتقد است که این مجریانی که سالها در تلویزیون بودهاند میتوانند بخشی از دغدغه خودشان و خانوادههایشان را مطرح کنند. البته این را هم بگویم که من نمیگویم فقط این ها باید در تلویویزیون حضور داشته باشند و مابقی حق حضور ندارند. اتفاقا برعکس؛ تلویزیون به جای این که گروهی را حذف کند و گروهی جدید را بیاورد میتواند فضایی دوستانه و تعاملی ایجاد کند که نسل جدیدی از مجریان را بهوجود بیایند. وقتی که ما یک گروه از مجریانی که باسابقه هستند را حذف کنیم و به جای آن یک گروه مجریان جوانی را روی کار بیاوریم که به ظاهر مذهبیاند اما کاربلد نیستند و سواد کافی ندارند طبیعتا، مخاطب از بین میرود چون احساس میکند نیازش از طریق این مجری رفع نمیشود .
آیا تلویزیون متوجه این از دست دادن مخاطب شده که به فکر بازگرداندن هنرمندان چهره افتاده است؟
بله به نظرمن مسئولین تلویزیون این حرکت تند را به اسم انقلابی بودن شروع کردند ولی حالا فهمیدهاند شکست فاحشی خوردهاند و روز به روز تماشاچیانشان کاهش پیدا میکند؛ اما من فکر میکنم که اختلافات درون سازمانی و نگاه های جزیرهای باعث شده که مسئولین و متولیان فرهنگی کشور نتوانند برای تولیدات فرهنگی خودشان تصمیم درست بگیرند.
به نظر میرسد این دوستانی که حالا در تلویزیون حضور دارند، اختلاف نظرهای فراوانی دارند و همین میتواند به سیاستهای کلان فرهنگی در کشور ضربه بزند. آنها باید سعی کنند تصمیمگیریهای درست و اصولی داشته باشند.