تاریخ انتشار :شنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۰۰
جالب است ۰
فریدون جیرانی بعد از تجربه روزنامه‌نگاری و فیلمنامه‌نویسی درحالیکه به جایگاه ویژه‌ای در تئاتر و سینما رسیده بود، سال 1366 با ساخت فیلم «صعود» پا به عرصه کارگردانی گذاشت و در ادامه مسیر خود آثار مهمی را در سینما و تلویزیون خلق کرد.
ماندگارترین شخصیت‌ فیلم‌های «فریدون جیرانی»
به گزارش مردم فردا، یکی از مهمترین ویژگی‌های فیلم‌های جیرانی، به توانایی او در خلق شخصیت‌های درخشان برمی‌گردد؛ شخصیت‌هایی با ویژگی‌هایی منحصربفرد و پیشینه‌های روانشناسانه دقیق که بسیار باورپذیر به نظر می‌رسند و در عین حال تا سال‌ها در ذهن‌ها می‌مانند. هنوز پس از گذشته بیش از دو دهه شخصیت‌های فیلم‌های «قرمز»، «شام آخر»، «آب و آتش» و … از ذهنمان بیرون نرفته‌اند. به بهانه سال‌روز تولد فریدون جیرانی، مروری داریم بر مهمترین و به یادماندنی‌ترین شخصیت‌هایی که توسط او خلق شده است.
درکنار فیلم‌های مهم کارنامه فریدون جیرانی، آثاری ضعیف‌تر هم به چشم می‌خورد؛ آثاری مثل «خوابزده‌ها»، «پارک‌وی»، «قصه پریا» و … که شخصیت‌هایشان به قدرت سایرین نیستند و در کارنامه این کارگردان جای بخصوصی ندارند.

هستی مشرقی | هدیه تهرانی | قرمز | 1377
 هدیه تهرانی با درخشش در فیلم «قرمز» به شهرت رسید.
هدیه تهرانی نقش هستی مشرقی فیلم «قرمز» را درحالی پذیرفت که از مدت زمان حضورش در سینما چیزی نمی‌گذشت اما در همین زمان توانسته بود در مرکز توجه‌ها قرار بگیرد. او سال1375 با بازی در فیلم «سلطان» به مخاطبان معرفی شد و در مرکز توجه‌ها قرار گرفت. بعد از آن با «غربیانه» شهرتش ادامه پیدا کرد و با نقش سیما ریاحی در فیلم »شوکران» یکی از مهمترین اثار کارنامه‌اش را رقم زد. با این کارنامه دعوت فریدون جیرانی را برای این نقش پذیرفت و اینبار در کنار محمدرضا فروتن بسیار پرقدرت به میدان آمد. هستی مشرقی زنی پرستار است که به خاطر ازدواج با همسری که مبتلا به بیماری پارانویاست مجبور می‌شود شغلش را رها کند اما بیماری همسرش روز به روز بیشتر عود می‌کند و حتی در کوچه و خیابان هم دنبال او راه می‌افتد و دعوا راه می‌اندازد اما بلافاصله پشیمان می‌شود و به طرزی بیمارگونه در صدد جبران برمی‌آید. اهمیت بازی هدیه تهرانی در این نقش به این است که جایگاهش را به عنوان زنی مستقل و آرام حفظ می‌کند. در برابر همسر شکاکش صبور به نظر می‌رسد و برای اثبات حرف خود زور اضافه نمی‌زند. اعتراض‌ها و دعواهایش هم منطبق با شخصیت آرامی است که برای او طراحی شده. حتی در پایان فیلم هم وقتی در موقعیت خطر قرار می‌گیرد، سعی می‌کند به جای فریاد زدن دست به عمل بزند و همین ویژگی‌هاست که از او شخصیتی منحصربفرد ساخته است. تهرانی برای فیلم «قرمز»، سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را از جشنواره هفدهم فجر گرفت.

ناصر ملک | محمدرضا فروتن | قرمز | 1377
 بازی در نقش «ناصر ملک» در فیلم «قرمز» موقعیت محمد رضا فروتن را در سینمای ایران تثبیت کرد.
محمدرضا فروتن به خاطر همکاری با مسعود کیمیایی سال‌ها جایگاه ویژه‌ای در سینما داشت و به طور همزمان محبوب مخاطبان و منتقدان بود. اوج موفقیت فروتن با بازی در نقش ناصر ملک در فیلم «قرمز» اتفاق افتاد. در این فیلم نقش مردی شکاک و در عین حال عاشق‌پیشه را داشت؛ مردی که نمی‌توانست تحمل کند همسرش بدون او هویت مستقلی داشته باشد و به خاطر ترس از دست دادنش مدام در عذاب بود؛ اتفاقی که ریشه در گذشته این شخصیت داشت و به کودکی سخت او برمی‌گشت. جیرانی در فیلم «قرمز» شمایلی از مردی به نمایش گذاشته بود که سایه زخم‌های گذشته از روحش بیرون نمی‌رفت و حالا که در جایگاه یک عاشق قرار گرفته بود هم نمی‌توانست مرز میان عشق و تمامیت‌خواهی را به درستی بشناسد. مدام به خودش و همسرش آسیب می‌زد و از ترس اینکه مبادا او را از دست دهد، تا مرز قتل او هم پیش می‌رفت. فروتن به قدری این نقش را باورپذیر بازی کرد که تا مدت‌ها تصویرش به عنوان سمبل مردی شکاک که زندگی را به کام همه تلخ می‌کنند از ذهن‌ها بیرون نمی‌رفت.

مریم شکوهی | لیلا حاتمی | آب و آتش | 1379
 اولین همکاری لیلا حاتمی با فریدون جیرانی در فیلم «آب و آتش» رقم خورد.
فریدون جیرانی در «آب و آتش» نقشی بسیار متفاوت با آنچه همه پیش‌تر از لیلا حاتمی دیده بودند در اختیارش گذاشت. لیلا حاتمی در «آب و آتش» نقش زنی تنها را دارد که زیر سایه مردی سلطه‌جو مجبور است زندگی‌اش را به شیوه خاصی بگذراند. مجید همسرش سابقش با اینکه از او جدا شده اما هنوز عاشقانه و به طرزی بیمارگونه عاشق اوست اما او را به ابزاری برای کسب‌وکار خودش تبدیل کرده و اجازه نمی‌دهد زندگی مستقلی داشته باشد. وقتی مریم با مردی به اسم علی آشنا می‌شود، مجید تاب نمی‌آورد و با مشت و لگد به جانش می‌افتد. لیلا حاتمی در این نقش از یک سو به عنوان زنی بهره‌جو از مردان معرفی می‌شود و با لباس و آرایشی خاص، شمایلی از این زنان را به نمایش می‌گذارد و از سوی دیگر زنی احساساتی است که دفتر شعری دارد و اهل خواندن و نوشتن است. این دو بعد شخصیت چنان در هم آمیخته‌اند که هیچ‌یک از آنها بولد نمی‌شود و از نقش بیرون نمی‌زند. ریشه مشکلات مریم هم مثل فیلم «قرمز» به چیزی در کودکی ربط پیدا می‌کند و به گفته مادرش در کودکی مورد آزار جنسی پدرش قرار گرفته و همین مسئله باعث شده در احساساتش دچار تضاد باشد.

میهن مشرقی | کتایون ریاحی | شام آخر | 1380
 کتایون ریاحی با بازی در نقش «میهن مشرقی» در فیلم «شام آخر» به نوعی خودش را احیا کرد.
کتایون ریاحی درحالی که به واسطه بازی در چند سریال تلویزیونی به شهرت رسیده بود، ابتدای دهه هشتاد با بازی در «شام آخر»، یکی از مهمترین اتفاق‌های کارنامه‌اش را رقم زد. تمرکز اصلی فیلم روی زنی به نام میهن مشرقی بود؛ زنی که با وجود استعداد بالا و جایگاه بسیار مهمش به عنوان یک استاد دانشگاه، کماکان تحت سلطه همسرش قرار داشت و در طول بیست‌وشش سال زندگی مشترک، هیچ‌وقت طعم عشق را نچشیده بود. درحالیکه دخترش به سن جوانی رسیده بود، خودش در مواجهه با عشق خالصانه یک جوان دانشجو قرار می‌گرفت و باید بین آرزوهای خودش و دخترش دست به انتخاب می‌زد. ریاحی به درستی توانسته بود توازنی دقیق میان این موقعیت‌ها ایجاد کند. هرچه از ابتدا به سمت میانه داستان پیش می‌رفتیم، شاهد بروز احساسات عاشقانه بیشتری در چهره و رفتارش بودیم. جذابیت نقش وقتی به اوج خودش می‌رسید که بالاخره قدرت و جسارت این را پیدا می‌کرد که مقابل همه بایستد و به قیمت اخراج از دانشگاه و از دست دادن دخترش، به ازدواج با شاگردش پاسخ مثبت دهد. ریاحی برای بازی در این نقش، نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از جشنواره بیستم فیلم فجر شد و جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره بین‌المللی فیلم قاهره گرفت.

عادل مشرقی | خسرو شکیبایی | سالاد فصل | 1383
 همکاری خسرو شکیبایی با فریدون جیرانی در فیلم «سالاد فصل» برای او سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل مرد را به ارمغان آورد.
خسرو شکیبایی بعد از حدود 10سال بازی در نقش‌های مثبت و روشنفکری، در فیلم «سالاد فصل» ایفاگر نقش یک جوان عاشق‌پیشه لمپن شد و وجه دیگری از توانایی این بازیگر به چشم آمد. داستان درباره یک عشق مثلثی بود که عادل به عنوان یک جوان لات عاشق‌پیشه یکی از اضلاع آن بود. لیلا با مردی به نام حمید که بسیار ثروتمند است آشنا می‌شود و عادل که جز عشقش چیزی در بساط ندارد تلاش می‌کند در این بین خودش را اثبات کند. یکی از مهمترین ویژگی‌های بازی شکیبایی این بود که برای قرار گرفتن در این قالب جدید گرفتار اغراق نمی‌شد و از خود واقعی‌اش فاصله زیادی نمی‌گرفت. با این‌حال رگه‌هایی از موقعیت جدید را در بازی‌اش به نمایش می‌گذاشت. کاملا مشخص بود که بازیگر و کارگردان درک درستی از نقش داشته و کاملا طبق مختصات آن پیش رفته‌اند. نقش عادل در «سالاد فصل» برای خسرو شکیبایی، سیمرغ بهترین بازیگر مکمل را از جشنواره بیست‌وسوم فجر به ارمغان آورد.

رفیع گلکار | عزت‌الله انتظامی | ستاره می‌شود | 1385
فریدون جیرانی در اولین قسمت سه‌گانه ستاره‌ها، داستان یک بازیگر قدیمی تئاتر را محور قرار داد و این نقش را به زنده‌یاد عزت‌‌الله انتظامی سپرد. رفیع گلکار بازیگری است که حالا سال‌هاست خانه‌نشین شده و قدرت حرکت ندارد. روی ویلچر نشسته و به روزهای رفته فکر می‌کند و حسرت می‌خورد. دخترش پونه با هزار مشقت نقشی کوتاه برای او پیدا کرده اما در روز فیلمبرداری شرایط برای او طوری پیش می‌رود که گرفتار استرس می‌شود و از پس نقش برنمی‌آید. «ستاره می‌شود» جزو بهترین نقش‌آفرینی‌های انتظامی در دهه هشتاد است و در آن توانسته استرس، غم و دلتنگی یک بازیگر فراموش‌شده را که حالا سال‌هاست از اوج پایین آمده و از پس یک نقش ساده هم برنمی‌آید در چهره‌ و رفتارش به‌درستی نشان دهد. انتظامی برای «ستاره می‌شود» نامزد سیمرغ شد. در جشن دوازدهــم خانه سینما هم تندیس نقش اول مرد را گرفت.

ناهید مشرقی | هنگامه قاضیانی | من مادر هستم | 1389
 هنگامه قاضیانی در فیلم پر بازیگر «من مادر هستم» مشرقی این ساخته جیرانی بود.
بعد از «به همین سادگی» و «سعادت‌آباد»، «من مادر هستم» سومین فیلم مهم کارنامه هنگامه قاضیانی بود. ابتدا به عنوان مادری معرفی می‌شد که برای زندگی‌اش تلاشی نمی‌کند و رابطه خوبی با دخترش ندارد اما رفته رفته وقتی پای قتل به میان می‌آمد، از جانش مایه می‌گذاشت تا دخترش را حفظ کند. او مقابل همه می‌ایستاد تا جرم دخترش را لاپوشانی کند و گناه همه چیز را به عهده بگیرد. قاضیانی در نقش ناهید مشرقی، بازی احساسی قابل‌توجهی به نمایش گذاشت. آنچه بیش از همه اهمیت داشت تغییر موضع او در طول فیلم بود؛ جایگاهی که از دست می‌داد تا مادرانگی‌اش را ثابت کند. «من مادر هستم» فیلم پرحاشیه‌ای در کارنامه فریدون جیرانی بود؛ فیلمی که زمان اکران از جناح‌های مختلف مورد مخالفت قرار گرفت و نهایتا مدت زمان زیادی روی پرده نماند.

آوا دلنواز | باران کوثری | من مادر هستم | 1389
 باران کوثری در فیلم «من مادر هستم» بازی درخشانی دارد.
باران کوثری در فیلم «من مادر هستم» چالش مهمی با نقش آوا دارد. دختری که ابتدای فیلم به عنوان نماینده جوانی عاشق‌پیشه ظاهر می‌شود و مقابل خانواده‌اش می‌ایستد اما ناگهان درگیر بحرانی می‌شود که زندگی‌اش تغییر می‌کند. مجبور می‌شود قدم به مرحله‌ای بگذارد که هیچ آمادگی برای آن ندارد. کوثری به‌خوبی تغییرات احساساتی متفاوت مثل ترس و بغض و کینه را به نمایش می‌گذارد تا نهایتا جسارت بیان واقعیت را پیدا می‌کند. رفته‌رفته صبورتر می‌شود و در جایگاه مادری می‌ایستد که مثل مادر خودش باید از فرزندش مراقبت کند. تغییر رفتار باران کوثری در این فیلم اتفاق مهمی را رقم زده است. گرچه «من مادر هستم» جزو نقش‌های مهم کارنامه کوثری نیست اما بازی اثرگذاری را از او شاهدیم.

صحرا مشرقی | الناز شاکردوست | خفه‌گی | 1395
 الناز شاکر دوست در فیلم «خفگی» نخستین همکاری‌اش با فریدون جیرانی را تجربه کرد.
فریدون جیرانی در فیلم «خفه‌گی» به الناز شاکردوست اعتماد کرد و نقشی بسیار متفاوت با کارنامه این بازیگر در اختیارش گذاشت؛ نقشی که به عنوان سکوی پرتاب این بازیگر عمل کرد و باعث شد وارد مسیری شود که موفقیت‌های فراوانی برایش در پی داشت. شاکردوست برای ایفای نقش صحرا مشرقی با گریمی متفاوت به میدان آمد و نقش دختری کک‌ومکی با چهره‌ای بی‌حالت را بازی کرد. صحرا مشرقی سرپرستار یک تیمارستان است. تنهاست و چهره زیبایی ندارد. پدرش را از دست داده و زیر دست ناپدری بزرگ شده اما از پس مخارج زندگی بر نمی‌آید. زندگی‌اش با محیط سرد تیمارستان و خانه‌ای قدیمی گره خورده و هیچ نقطه امیدی در زندگی‌اش نیست. به همین دلیل هم وقتی از سوی مردی ابراز علاقه می‌بیند به او اعتماد می‌کند و تا پای ارتکاب قتل هم پیش می‌رود. او حاضر است دست به هر کاری بزند تا یک زندگی طبیعی را تجربه کند اما در نهایت موفقیتی به دست نمی‌آورد. بخش مهمی از موفقیت فیلم «خفه‌گی» به بازی متفاوت شاکردوست برمی‌گردد.

مسعود سازگار | نوید محمدزاده | خفه‌گی | 1395
 نوید محمد زاده در فیلم «خفگی» تجربه سخت و دشواری را در همکاری با جیرانی پشت سر می‌گذارد.
نوید محمدزاده بعد از موفقیت در فیلم‌های «عصبانی نیستم»، «لانتوری»، «خشم و هیاهو»، «ابد و یک روز» و … توسط فریدون جیرانی برای بازی در این نقش دعوت شد. «خفه‌گی» فیلمی متفاوت در کارنامه نوید محمدزاده است. او نقشی مرموز در این فیلم ایفا می‌کند و رفتارها و تصمیم‌هایش برای دیگران قابل‌ پیش‌بینی نیست. تا جایی که حتی در بخشی از فیلم شک می‌کنیم که آیا واقعا به صحرا علاقه پیدا کرده یا صرفا در پی بهره‌جویی از اوست. چهره‌اش حالت خاصی ندارد و سرد و بی‌روح است. محمدزاده درک درستی از فضای فیلم دارد و بازی‌اش را متناسب با این فضا تنظیم کرده است. خویشتنداری او در بروز درونیات خود یکی از ویژگی‌های این شخصیت است و به مکمل بسیار خوبی برای صحرا بدل شده است. گریم و لباس‌های محمدزاده هم در رسیدن او به این نقش کمک زیادی کرده‌اند.
https://mardomefarda.ir/vdcawinu.49new15kk4.html
منبع : فیلم نیوز
مطالب مرتبط
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما