به گزارش
مردم فردا،محمدجواد حق شناس در گفتوگو با ایلنا، درباره اینکه امروز ۴۳ سال از انقلاب اسلامی میگذرد در این سالها چقدر به آن شعارها و اهدافی که در ابتدای انقلاب مطرح شد، جامه عمل پوشانده شده است و کموکاستیها چیست، گفت: انقلاب اسلامی یک جنبش و حرکت همگانی بود که توسط عموم مردم ایران، قاطبه نخبگان و گروههای مرجع که در جامعه وجود داشتند، شکل گرفت، آنان دست به دست هم دادند تا یکی از اتفاقات مهم تاریخ معاصر را که آن سرنگونی یک حکومت بود که حداقل به ادعای خودشان چند هزار سال ریشه داشت شکل دهند. مردم در این جنبش خواستها و مطالبات خودشان را برای رسیدن به این که چه اهدافی دارند، مطرح و بیان کردند.
این عضو حزب اعتماد ملی خاطرنشان کرد: انقلاب ایران در نوع خودش حداقل در نیمه دوم قرن میلادی بیسابقه است و اگر بخواهیم مقایسهای انجام دهیم با انقلاب چین، روسیه و فرانسه که به عنوان انقلابهای بزرگ از آنها یاد میشود، قابل مقایسه است.
وی ادامه داد: امروز نیاز است با مطالعه و پژوهش جدی بررسی شود که آیا با گذشت بیش از ۴۰ سال از روند انقلاب آن آرمانها و اهدافی که بر اساس آن جنبش و حرکت مردم شکل گرفت، تحقق پیدا کرده است؟ آیا اهدافی که مطرح شد، در مسیر درستش بوده یا خیر؟ مشخصاً با مطالعه و یک حساب سرانگشتی اگر اهدافی که به خاطر آن جامعه دست به انقلاب زدند را دنبال کنیم، خواهیم دید مردمی که در متن انقلاب بودند و کسانی که در کادر رهبری و هدایتش بودند، عملاً به این امر اعتراف دارند متاسفانه فاصله جدی با آرمانهای انقلاب اسلامی که برایش بسیار زحمت کشیده شد و خونهای فراوانی که ریخته شد وجود دارد.
وی یادآور شد: هر انقلابی با خشونت و جان باختن انسانها همراه است و انقلاب ما هم اگرچه در سطح وسیعی همراه با خشونت نبود اما از این قضیه مستثنی نبود و هزینه زیادی برای تحقق و پیروزیاش بر دوش انقلابیون تحمیل شد.
این فعال سیاسی خاطرنشان کرد: امروز با گذشت سالهای متمادی از انقلاب و فاصله گرفتن از سالهای ابتدایی آن مشاهده میشود موانع و مشکلاتی پیش روی جامعه قرار گرفته است که کشور را از رسیدن به اهدافی که انقلاب و انقلابیون مطرح میکردند، دور کرده است و یک فاصله جدی داریم.
وی ادامه داد: در باب فاصله گرفتن جامعه از اهداف انقلاب شاید بتوانیم به شعارها و خواستههای مردم که در قالب بیانیههایی که صادر میشد، سخنانی که رهبر انقلاب در نجف و پاریس به عنوان اهداف انقلاب از آن یاد میکردند و یا در داخل کشور چهرههایی مثل آّیت الله منتظری، آیت الله مطهری و آیت الله بهشتی و دیگر شخصیتهای انقلابی آن زمان در قالب سخنرانیها و یا راهپیماییها و یا بیانیهها در طول راهپیماییها صادر میکردند، اشاره و یک مروری کنیم.
حقشناس با اشاره به آنکه شعارهایی که آن زمان توسط مردم داده و بر در و دیوارهای شهر نوشته میشد، به ۲ بخش اساسی تقسیم میشدند، گفت: یک بخش سلبی بود که اعلام میکردند چه چیزهای را نمیخواهند که شاید بتوان گفت این قسمت بخش آسان ماجرا بود و تکلیف هم مشخص بود؛ اما برای آن چیزی که به جایش مطرح و خواسته میشد، مشاهده میکنیم با مشکلات جدی رو به رو بودیم؛ به طور مثال هنگامی که درباره رفتن رژیم پهلوی و رفتن شاه و نه گفتن به شرق و غرب؛ تحت عنوان نه شرقی و نه غربی صحبت میکردند مباحث روشن بودند اما هنگامی که در حوزههایی خواستههای را بیان میکردند که مهمترینشان استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود و جمهوریت به عنوان یکی از شاخصههایی بود که بر نقش و جایگاه مردم تاکید میکرد، بسیار معانی گستردهای وجود داشت.
وی تاکید کرد: جمهوری اسلامی و جمهوریت در واقع یک شعار و راهبرد اصلی برای شکل حکومت بود و بر همین اساس رفراندوم جمهوری اسلامی در کمتر از ۵۰ روز بعد از پیروزی انقلاب در دهم، یازدهم و دوازدهم فرودین ماه سال ۵۸ به آرای مردم گذاشته شد و آنان آنچه را میخواستند و فضای انقلاب ایجاب میکردند، مطرح کردند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: خواستههای مردم در کمتر از ۴ یا ۵ ماه به ثمر نشست که سند قانون اساسی تدوین شد و مردم با یک رفراندوم به آن رأی داده دادند و عملا آن خواستههایی که در قالب شعارها، بیانیهها، سخنرانیها و یا تحرکاتی که در میان اقشار مختلفی از جمله دانشگاهیان، روشنفکران، نویسندگان، هنرمندان یک خواست عمومی شده بود، تبدیل به مهمترین سند مورد توافق ملت شد که امروز عملا به عنوان یک سند مورد توافق بین حاکمیت و مردم اجرا میشود. اما در حال حاضر اگر نگاهی به همین سند ملی که قانون اساسی است، بیندازیم مشاهده خواهیم کرد که متاسفانه فاصله بسیاری بین وضعیت موجود و این سند که مورد توافق مردم است و قرار بود اجرا و در سرنوشت مردم حاکم شود، وجود دارد.
وی بیان کرد: در قانون اساسی بر حقوق اساسی مردم از جمله آزادی بیان، حق انتخاب و تعیین سرنوشت در برهههای مختلف همچون انتخابات و راهپیماییها و... تاکید شده است اما مشاهده میکنیم تحقق همین خواستهها با مشکلات جدی رو به رو است. حتی در تعیین سرنوشت مردم که توسط انتخابات شکل میگیرد با محدودیتهای جدی روبهرو شده است که با افزایش اختیارات برخی نهادها حقوق مردم به چالش کشیده شده و عملا فاصله جدی بین آرمانها و خواستهها و اهدافی که مستند، تدوین و مصوب شد و به رأی مردم هم رسید، دیده میشود.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در پایان تاکید کرد: اگر همین امروز هم بخواهیم میتوانیم بر اساس قانون اساسی که هیچ اختلاف و دعوایی بر سر آن نیست و قرار بود در رویکرد تصمیمسازان ساری و جاری شود، اقدام کنیم اما متاسفانه گاهی بیتوجهی به خواستههای مردم دیده میشود.