به گزارش
مردم فردا،محصولات دهه 80 شبکه سه سیما که به ترتیب در سالهای 83 و 87 روی آنتن رفتند و در زمان پخش، پربیننده بودند.
رقابت شبکهها برای آثار عطاران؟
برنامه کنونی این دو شبکه در پخش دو سریال رضا عطاران، در حالی است که در ابتدا قرار بود «خانه به دوش»، سریال رمضانی آیفیلم باشد، اما سه روز پس از آن که حتی اطلاعرسانی رسمی بازپخش این سریال انجام شد، ناگهان این مجموعه از جدول پخش شبکه آیفیلم خارج شد و به شبکه تماشا دیگر شبکه اختصاصی سریالهای تأمینی رفت و آیفیلم جای خالی آن را با «بزنگاه» پر کرد! به نظر میرسد در کمبود سریالهای طنز جدید، شبکههای مختلف تلویزیون رقابتی نامحسوس در پخش سریالهای عطاران دارند تا جایگزینی برای آثار کمتر محبوب جدید داشته باشند. جالب این جاست که سیدمحسن رفیعیپور مدیر تأمین برنامه شبکه تماشا وقتی در 17 فروردین، خبر پخش «خانه به دوش» را از این شبکه داد، علت پخش این مجموعه را «فقدان بار طنز در سریالهای امسال شبکههای سیما» دانست؛ گویا مدیران تلویزیون نیز متوجه اتفاقاتی هستند که در سالهای اخیر در رسانه ملی رخ داده است.
2 سریال محبوب عطاران
«خانه به دوش» با بازی حمید لولایی، رضا عطاران، مریم امیرجلالی، علی صادقی، غلامحسین لطفی، آناهیتا همتی و فلور نظری از جمله سریالهای خاطرهانگیز و پربیننده سیماست که برای اولین بار در ماه رمضان سال 83 روی آنتن رفت. این سریال به نویسندگی و کارگردانی رضا عطاران، از جمله مهم ترین آثار اوست. جالب این جاست که چند سال پیش، مریم امیرجلالی در یک برنامه تلویزیونی تأیید کرد که طرح این سریال را اصغر فرهادی نوشته و برای آن که در آن سالها نمیخواسته در تلویزیون فعالیت کند، اسمی از خودش به میان نیاورده است. این سریال ماجرای مرد عیالواری به نام «ماشاءا...» را روایت میکند که برای سفر به مالزی، مورد کلاهبرداری قرار میگیرد و ماجراهایی برایش رخ میدهد. در
«بزنگاه» ساخته دیگر عطاران که در رمضان سال 87 از شبکه سه پخش شد، این بار خود رضا عطاران ایفاگر نقش اصلی است و چهرههایی چون حمید لولایی، مرجانه گلچین، غلامرضا نیکخواه، علی صادقی و نیکی نصیریان که در آن زمان پنج ساله بود، در کنار او ایفای نقش کردهاند. فیلم نامه این سریال را زوج سروش صحت و ایمان صفایی نوشتهاند که بعدها مجموعههای موفق دیگری چون «چک برگشتی»، «شمعدونی» و چند سری «لیسانسهها» را نیز به کارنامه خود اضافه کردند. این سریال، داستان مردی معتاد به نام «نادر» را روایت میکند که با خواهر و برادرهایش، بر سر تقسیم ارث و میراث پدر مرحوم شان به اختلاف میخورد.