در مراسم افتتاحیه، غلامحسین امیرخانی چهره ماندگار خوشنویسی ایران، حسین علیزاده، نوازنده و آهنگساز و همایون شجریان، فرزند محمدرضا شجریان حضور داشتند.
علیزاده در این مراسم گفت: امروز هوای تهران آبی است و امید خودبهخود دیده میشود. نقش هنرمند امیدآفرینی است، به همین دلیل خیلیها دوستش ندارند، چون با عشق و امید مخالفند.
وی افزود: پاییز زیبایی در پارک هنرمندان است و وقتی داشتم به خانه هنرمندان نزدیک میشدم، احساس میکردم دارم به یک جزیره نزدیک میشوم. خرامان خرامان خودم را به جزیرهای رساندم که میشود نام شجریان را بلند فریاد زد. شجریان در قلب مردم است.
علیزاده گفت: این یک سالی که بدون شجریان گذشت، تلخ و شیرین زیاد داشت. او خواننده، خطاط و سازنده ساز بود، اما ویژگیهای غیرهنری هم داشت. شجریان خواننده توانایی بود، ولی پشت همه این هنرها، چیز دیگری باید باشد؛ شور و شجاعت. کسی نمیتوانست به او زور بگوید، به خاطر دارم میخواستیم سوار هواپیما شویم و سازهایمان زیاد بود، قبول نکردند. شجریان گفت سوار نشویم و یک نیمروز در فرودگاه بودیم تا بالاخره یک هواپیما قبول کرد.
این موسیقیدان گفت: شجریان شخصیتی است که اتحاد به وجود میآورد و اکنون نام شجریان است که ما را در این سالن کنار هم گرد آورده. زمانی که او را از دست دادیم، تلویزیون درباره او صحبت نمیکرد و ما مجبور بودیم به تلویزیونهای خارج از ایران مراجعه کنیم. برایم جالب بود پس از درگذشت شجریان، خیلی از آدمها اصلاً نمیدانستند درباره چه کسی صحبت میکنند.
*همایون شجریان: هنوز با یاد پدر، سیل غم مرا با خودش میبرد
همایون شجریان، فرزند محمدرضا شجریان هم در افتتاحیه اظهار داشت: اگر بخواهم چیزی کلی درباره پدر بگویم باید اذعان کنم شخصیت تکبعدی نبود. راجع به هر مسألهای که به آن علاقهمند شد، تا تهش را در نیاورد، از پا ننشست. مثلاً در کودکی خاطرم است که چند روز فقط ناهار و شام ایشان را میدیدیم، چون در زیرزمین خانه مشغول تعمیر ماشین رختشویی بود. میگفتیم مگر تعمیرکارش نیست؟ میگفت نه باید خودم پیله کنم و بتوانم درستش کنم.
وی درباره عموی بزرگش علیرضا شجریان گفت که خاطرات جذابی از پدرش دارد و از او تقاضا کرده است در صورت امکان آنها را مکتوب کند.
همایون شجریان درباره یک سال و اندی که از درگذشت پدرش میگذرد، اظهار داشت: سعی کردم در حضور از جمعها پرهیز کنم تا سیل غم مرا با خودش نبرد، اما از طرف دیگر حضور عزیزانی که شخصیت پدر را پاس میدارند، آنقدر غنیمت است که دلم نیامد نباشم. امیدواریم همیشه سلامت و شاید باشید و غم نبینید.