به گزارش
مردم فردا، به نقل از العربی الجدید، منطقه خاورمیانه از حدود چند هفته پیش شاهد تنشهایی در حرکت کشتیهایی که به سمت اراضی اشغالی میروند و در کشتیرانی بینالمللی است. برای همین آمریکا ائتلاف دریایی «بینالمللی» را برای ممانعت از حملات ارتش یمن و تامین امنیت مسیرهای کشتیرانی بینالمللی در دریای سرخ، تنگه بابالمندب و خلیج عدن تشکیل داده است.
لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا ۱۹ دسامبر بعد از سفر به اراضی اشغالی از آغاز عملیات بینالمللی با مشارکت ۲۰ کشور برای تامین امنیت دریای سرخ خبر داد. قرار بود انگلیس، کانادا، فرانسه، ایتالیا، هلند، نروژ، سیشل، بحرین و اسپانیا در آن شرکت کنند و تحت نظارت نیروی دریایی مشترک (سیاماف) باشد و فعالیت آن بر امنیت در دریای سرخ متمرکز باشد.
بعد از چند روز از اعلام تشکیل ائتلاف، کشورهای اروپایی از جمله فرانسه، ایتالیا و اسپانیا از پیوستن به آن امتناع کردند. هرچند که برخی کشورها مثل فرانسه در عملیات مقابله با حملات ارتش یمن از طریق پایگاه نظامی در جیبوتی و ناو لانگدوک شرکت میکنند.
پاریس رسما اعلام کرد که هرگز به این ائتلاف نمیپیوندد. وزارت دفاع فرانسه اعلام کرد که از تلاشهای کنونی برای تامین امنیت دریای سرخ و منطقه اطراف آن حمایت کرده و ترجیح میدهد که کشتیهایش تحت فرماندهی فرانسه باشند.
ایتالیا نیز متعهد به تقویت حضور نظامی خود در دریای سرخ شد و ناو سان ورجینیو را برای حمایت از کشتیهای ایتالیایی اعزام کرد. ایتالیا اعلام کرد که این اقدام در راستای حضور نظامی کنونی خود است نه در چارچوب عملیات ائتلاف بینالمللی.
اسپانیا اعلام کرد که در هیچگونه عملیات امنیتی در دریای سرخ شرکت نمیکند مگر اینکه تحت نظارت اروپا یا ناتو باشد.
پدرو سانچز، نخست وزیر اسپانیا در مکالمه تلفنی با جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد، نیازی به ایجاد ماموریت جدید و مشخص برای حمایت از کشتیرانی در دریای سرخ نیست. چنین ماموریت ویژهای باید دامنه فعالیت آن، ابزارها و اهداف ویژه آن که هیاتهای متخصص در اتحادیه اروپا آن را مشخص میکنند، واضح باشد.
مادرید همچنین اعلام کرد که مخالف گسترش ماموریت عملیات دریایی اروپایی آتلانتا است که از سال ۲۰۰۸ در خلیج عدن آغاز شده است. مادرید تاکید کرد که ماهیت و اهداف ماموریت آتلانتا هیچ ارتباطی با اهداف دریای سرخ ندارد.
دولت اسپانیا تاکید کرد که به صورت یک جانبه در چنین ائتلافی شرکت نمیکند و نهایت احتیاط را به خرج میدهد.
یولاندا دیاز، معاون نخست وزیر اسپانیا اعلام کرد، در شتاب کشورهای غربی برای حمایت از تجارت دریایی بینالمللی نفاق بزرگی نهفته است. این مسئله با ناتوانی آنها در حمایت از غیرنظامیان در غزه در برابر حملات رژیم صهیونیستی تناقض دارد.
عدم مشارکت این سه کشور اروپایی در این ائتلاف اولین ضربه به آن محسوب میشود و در نتیجه این ائتلاف نمیتواند با پویایی و تحرکی که آمریکا برای آن برنامهریزی کرده بود به فعالیت ادامه بدهد و در نهایت به آمریکا و انگلیس محدود خواهد شد.
دلایلی که مانع موفقیت واشنگتن میشوند عبارت است از: ائتلاف شامل هیچ کدام از کشورهای مجاور دریای سرخ نیست. واشنگتن بر مشارکت مصر و عربستان به دلیل موقعیتی که در معادله این گذرگاه حیاتی دارند، حساب باز کرده بود. دلیل اینکه قاهره و ریاض در این ائتلاف شرکت نکردهاند این است که نمیخواهند مشارکت آنها به حمایت از امنیت رژیم صهیونیستی تفسیر شود. این ضربهای به واشنگتن است که از آغاز جنگ غزه برای تامین پشتیبانی عربی از اقدامات خود تلاش کرده است.
به نظر میرسد که تماسهای مصر و ایران نیز نقش مهمی در عدم مشارکت مصر در این ائتلاف داشته است. منابع دیپلماتیک مصری اعلام کردند که قاهره به ضمانتهایی از سوی مسئولان ایرانی دست یافته مبنی بر اینکه بستن بابالمندب تاثیری بر کانال سوئز نخواهد داشت.
واضح است که تهدیدی برای کشتیرانی بینالمللی به صورت کلی وجود ندارد اما کشتیهای اسرائیلی یا کشتیهایی که به سمت اراضی اشغالی میروند یا از آنجا میآیند در معرض حملات ارتش یمن هستند اما آمریکا بدون هیچگونه توجیهی جنجال بزرگی را در این باره ایجاد کرده است.
دلیل دومی که موجب عدم موفقیت ماموریت واشنگتن برای تشکیل نیروی امنیتی در دریای سرخ شده هدف این ماموریت است. بیشتر کشورهای ابرقدرت میگویند که هدف آمریکا تامین امنیت رژیم صهیونیستی است و این کشورها نگران واکنشهای اعرابی هستند که با غزه اعلام همبستگی کردهاند. این مسئله درباره فرانسه و ایتالیا صدق میکند.
دلیل سوم اختلاف آشکار با سیاست آمریکا در قبال جنگ غزه است. گروههای چپگرا در اسپانیا موضع جدی را در حمایت از غزه و مخالف با مواضع آمریکا اتخاذ کردهاند و خواهان آتش بس به عنوان پیش شرط برای مشارکت در هرگونه موضع بینالمللی هستند.
رژیم صهیونیستی از جنگ اکتبر ۱۹۷۳ توجه زیادی به اهمیت این گذرگاه دریایی داشته و نتوانسته به جای پایی در آن دست یابد که آن را به بابالمندب نزدیک کند. تنها در سال ۱۹۹۵ زمانی که اریتره در اشغال جزایر حنیش یمن در دریای سرخ شرکت کرد، این اتفاق افتاد. این مسئله ثمره روابط با رئیس جمهور وقت اریتره بود اما روابط با اریتره به رژیم صهیونیستی برای تحقق هدفش مبنی بر اینکه به یک طرف اصلی در معادله کشتیرانی در دریای سرخ تبدیل شود، کمکی نکرد. برای همین امنیت دریای سرخ در دست اعراب باقی ماند و یمن، عربستان، سودان و مصر بر سواحل اصلی آن حکمرانی میکنند. هرچند که بنادر عصب و موصع اریتره و بندر ایلات رژیم صهیونیستی همچنان وجود دارند اما بنادر اریتره و اراضی اشغالی اهمیت بنادر استراتژیک عربی را ندارند. بابالمندب و کانال سوئز دو گذرگاه اجباری برای کشتیرانی در دریای سرخ هستند. برای همین فعالیت بندر ایلات حدود ۸۵ درصد از حملات انصارالله یمن تأثیر پذیرفته است.
بر اساس آمارها بین ۱۲ تا ۱۵ درصد از تجارت جهانی از طریق دریای سرخ انجام میشود. همچنین بارگیری بین هفت تا ۱۰ درصد نفت جهانی و هشت درصد گاز طبیعی از طریق این گذرگاه آبی صورت میگیرد و این مقدار بسیار زیادی است که چه بسا پیامدهای خطرناکی بر تجارت جهانی داشته باشد. تجارت جهانی در حال حاضر از تنشهای میان واشنگتن و پکن و تحریمهای غرب بر روسیه تاثیر پذیرفته است.
تغییر مسیر کشتیها از دریای سرخ به راس الرجا الصالح در آفریقا منجر به تاخیر دو هفتهای برای بارگیری میشود و هزینههای بیش از یک میلیون دلار را برای یک سفر اضافه میکند. در نهایت زمان اضافی و هزینههای اضافی منجر به افزایش قیمت سوخت میشود و تاثیر منفی بر فراهم کردن کالاها در کشورهای اروپایی دارد.
بر اساس آمارهای قبلی میزان تجارت سالانه از طریق دریای سرخ حدود یک تریلیون دلار است که شامل نفت، گاز، کالاهای غذایی و خودروها میشود اما بر اساس ضمانتهای صادر شده از ارتش یمن تجارات جهانی از این تحولات تأثیر نخواهد دید.
این ضمانتها برای ادامه کشتیرانی بینالمللی کافی نیست. صاحبان کشتیها و شرکتهای بینالمللی نگران درگیریهای مسلحانه به دلیل تردد فشرده گشتهای آمریکایی و انگلیسی و تصمیم رژیم صهیونیستی برای مداخله هستند.
رسانههای رژیم صهیونیستی پیشتر از دودستگی در کابینه رژیم صهیونیستی درباره پاسخ مناسب به حملات انصارالله یمن خبر دادند.
بر اساس گزارش روزنامه هاآرتص در اواخر نوامبر برخی از مسئولان در تلآویو معتقدند که نباید به این حملات پاسخ داد اما تیم دیگری نیز معتقدند که باید به این حملات بر اساس اینکه یک چالش بینالمللی است، پاسخ داد و رژیم صهیونیستی نباید به تنهایی با آن مقابله کند. این حملات منجر به افزایش قیمتها در سطح جهان میشود و در نتیجه بسیاری از کشورها را وادار به مداخله برای توقف آن میکند.