به گزارش
مردم فردا،حمد شیرزاد درباره استعفاء وزیر کار و تغییر و تحولاتی که گفته در روزهای آتی در کابینه رخ خواهد، گفت: آقای رئیسی و مشی و مرام ایشان را میشناسیم، ایشان برآیند یک بخشی از مجموعه جریانات اصولگرا است که به نوعی روی وی توافق کردند که در واقع آقای عبدالملکی هم نشانی از این جریانها بود.
این نماینده مجلس پیشین مجلس شورای اسلامی ادامه داد: امروز در مجلس هم به نوعی شاهد سیطره همین جریانات حتی بیش از دولت هستیم که خروجیاش اتفاق عجیبی مثل واگذاری اختیارات قانونگذاری به نهادهای خارج از مجلس است، نهادهایی که نه انتخابی هستند و نه پاسخگو، نهادهایی که تصمیمگیریهایشان هم شفاف نیست.
وی با بیان اینکه امروز اتفاقاتی در مجلس رخ داده است که نشان میدهد کدام جریان بیشترین سیطره را دارد، افزود: هنگامی که به عملکرد مجلس انقلابی نگاه میکنیم، خواهیم دید سمت و سوی استیضاح هم به سمت چهرههای میانهرو کابینه مانند فاطمیامین است تا تندورها.
شیرزاد با اشاره به اینکه آقای رئیسی در شرایطی قرار دارد که نمیتواند یک مسیر مستقلی را برای اداره کشور انتخاب کند و ناچار است در نقطه برآیند این فشارهای جناح اصولگرا بایستد، خاطرنشان کرد: در شرایطی که متاسفانه فشارهای اجتماعی به سطح کابینه منتقل نمیشود و جریانهای سیاسی رقیب هم به طور کلی از صحنه خارج شدند، آنچه که این روزها بیشتر کار میکند فشارهای جریان تندرو اصولگرا است بنابراین آقای رئیسی مجبور است در نقطه برآیند این فشارها قرار بگیرد حال اینکه چه چهرهای را به صحنه اجرا خواهند آورد و اینکه آیا واقعا این چهرهها زمینه لازم را برای اداره کشور دارند یا خیر بماند.
وی اظهار داشت: مسئله اداره بهینه کشور باید اولویت شماره یک آقای رئیسی باشد و اداره کشور با چهرههایی مانند آقای عبدالملکی سخت خواهد بود و اگر بنا باشد جایگزین ایشان هم همین رفتار را داشته باشد، اداره امور امکانپذیر نیست.
این فعال سیاسی بیان کرد: با کسی که افتخارش این باشد چه تعداد آدم را برکنار کرده است و با شهامت و افتخار بیاید قدرت خودش را در برکناری افراد معرفی کند که امور پیش نمیرود. بله یک وزیر اختیار قانونی برکناری افراد را دارد ولی برکناری افراد مدیر کشور درست نیست.
وی درباره اینکه امروز دولت در یکسالگی روی کار آمدنش قرار دارد، تا چه اندازه توانسته به شعارها و وعدههایش عمل کند، گفت: به نظر میآید دولت بعضی از دردها را میشناسد و غریبه نیست. به طور مثال مسئله ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی یا مسئله شفافسازی از این دست شناختها است. بعضی از شعارها که دولت میگوید انصاف اگر بخواهیم بگیریم جهتگیریهایش شده است. البته کشف این دولت هم نبوده است چیزهایی بوده که همیشه کارشناسها گفتهاند و زمان حلش به این دولت رسیده است چه بسا اگر دولت دیگری هم بود آن هم ناچار میشد به نوعی با همین مشکلات درگیر شود.
شیرزاد بیان کرد: مشکلی که آقای رئیسی دارد استفاده از چهرههای ضعیف است که این مشکل هم بنیادی است. جناح اصولگرا حداکثر ۱۰ الی ۲۰ درصد توان مدیریتی دارد. درباره انتخاب مدیران باید گفت که برخی از آنها چهرههای وفادار به جریان اصولگرا هستند. برخیهایشان رنگ عوض کردند و تعداد محدودی هم ممکن است کسانی باشند که با حفظ استقلال خودشان حاضر به همکاری هستند اما دولت حاضر نیست اینها را به همکاری بپذیرد. مشکل مدیریت آقای رئیسی این است که عهد کرده صرفا از جریان اصولگرا استفاده کند، عرض من این نیست که بیایند مدیر اصلاحطلب استفاده کنند این پیشکش، حرف من این است در سطوح میانی از مدیران حرفهایتر استفاده کنند تا امکان اشتباه مدیران بالایی کشور و وزرا را به حداقل برسانند و این کاری است که نمیکنند.
وی تاکید کرد: جریانهای بدنه اصولگرا این امکان را ایجاد نمیکنند که مدیران حرفهایتر لااقل در فضای کشور قرار گیرند تصورشان این است یک کشوری را فتح کردهاند که باید روی کرسیهایش بنشینند. این امر به نظر من لطمه زده است. حال برخی از دردها را درست تشخیص دادهاند اما نمیتوانند درست درمان کنند به قول خودشان در شرایط جراحی قرار گرفتهاند اما تیم جراحیشان تبحر کافی ندارند.