علیزاده تأکید کرد: این مایه تأسف است که چند دهه در این تضاد زندگی میکنیم. البته وظیفه ما این است که از موسیقی دفاع کنیم.
او یادآور شد: عجیب است حتی این مجسمههای زیبایی – سازهای موسیقی ایرانی - که توسط هنرمندان ساخته شده، در هیچ جا نشان داده نمیشود.
علیزاده با اشاره به اینکه اگر از رادیو و تلویزیون موسیقی را حذف کنید، معنی خودش را از دست میدهد، گفت: ساعتهای زیادی از برنامههای رادیو و تلویزیون باید با موسیقی طی شود، این ربطی به کشور اسلامی و غیر اسلامی ندارد. این یعنی که موسیقی پدیدهای مربوط به تمدن و فرهنگ و تاریخ انسان است.
او تأکید کرد: در هیچ جای دنیا موسیقی منع نمیشود و سالهاست که در ایران هیچکسی را پیدا نکردیم که منطقی درباره این مسئله منع موسیقی یا عدم دیده شدن ساز صحبت کند.
موسیقیدان برجسته ایرانی در ادامه گفت: من بسیار سفر کرده و در کشورهای بسیاری کنسرت داشتهام، هرجایی از جهان وقتی تار و شکل تار را دیدهاند از معماری و از مجسمهای که دست ما بوده چه از منظر زیباییشناسی و ظاهر، چه از منظر فیزیک موسیقی و علم آکوستیک، شگفتزده شدهاند. این ساز را بارها تقدیر و ساختمان آن را تشریح کردهاند.
نکته دیگری که علیزاده به آن اشاره کرد، توجه برگزارکنندگان به زادگاه محمود فرهمند بود. او گفت: اینکه یک شهر به اسم استاد سازنده ساز آن شهر شناخته شود، امر بسیار زیبایی است.
او تأکید کرد: این امر که ما در ایران نمیتوانیم ساز را نشان دهیم اما برای استاد سازنده ساز جشن و بزرگداشت میگیریم، تضاد بسیار زیبایی است و نشان دهنده آن است که آنچه مربوط به فرهنگ و تمدن و تاریخ یک ملت است ربطی به هیچ دولت و حکومتی ندارد و مردم آن را حفظ میکنند.
علیزاده با اشاره به اینکه موسیقی میتواند در دوره ای اوج و در دورهای افول داشته باشد، خاطرنشان کرد: آن چیزی که مربوط به عشق است باقی میماند. مثل ادبیات، مگر در تمام تاریخ تلاش نکردند که زبان و ادبیات فارسی را از بین ببرند، اما نشد. ما هنوز به ادبیات وابستهایم و در گفتارمان از حافظ و سعدی و مولوی استفاده میکنیم.
او گفت: ایکاش دید وسیعتری به موضوع موسیقی بود و ارزشهای این فرهنگ و فرهنگ ایرانی همهجانبه دیده میشد و یکبعدی نگاه نمیکردند.
علیزاده در خصوص ارتباط با محمود فرهمند یادآور شد: من از دوران هنرستان با فرهمند بودم و او را صدا میزدم و سازش را دست میگرفتم، دوران بعد از دانشجویی استاد جزایری به ما اضافه شدند.
او گفت: تمام اجراهایی که در هرکجای جهان داشتم یا ساز جزایری دستم بوده یا فرهمند، خیلی جالب است که همیشه تککلامی بین ما بوده که ساز را به اسم سازنده آن صدا میزنیم و میشناسیم؛ مثلاً میگفتیم «آن فرهمند را مواظب باش»، «مراقب جزایری باش نشکند».
علیزاده در ادامه افزود: یادم هست در سفرهای بسیاری که با استاد شجریان داشتم او خیلی همراهی میکرد و چون من دو ساز با دو کوک داشتم یکی از آنها را شجریان میگرفت و همراه میآورد. در یک سفر خارج از ایران به پرواز دیر رسیدیم؛ کادر پرواز گفتند باید سازها را به قسمت بار بدهید، درحالیکه اگر به پرواز نمیرسیدیم کنسرت به مشکل برمیخورد. ما قبول نکردیم و سوار نشدیم، در واقع من و شجریان نپذیرفتیم چرا که ساز فرهمند برای ما حرمت زیادی داشت. ما با آن پرواز نرفتیم و ماندیم تا پروازی که اجازه همراهی ساز فرهمند را به ما داد ...
وی در پایان تأکید کرد: همیشه یک دستم ساز فرهمند بوده، دست دیگرم ساز جزایری، ما این سازها را با جانمان نگه میداشتیم. مثل یک نوازد از سازهای فرهمند و جزایری نگهداری کردهایم. من از ۱۲ سالگی او را صدا میزنم و تا امروز حدود ۶۰ سال است هر جا که میروم سازهای او همراه من است و مینوازم.